به آتش کشیده شدن ورودی قرارگاه ضد خاتم
تهاجم متهورانه و برقآسای جوانان شورشی در بامداد ۹دیماه (۳۰دسامبر) به قرارگاه دزدان و چپاولگران سپاه پاسداران موسوم به قرارگاه سازندگی ضد خاتمالانبیاء در رسانهها و شبکههای اجتماعی بازتاب گستردهای داشت. این تهاجم دلیرانه در پاسخ به انتقام خون شهیدان سرفراز قیام آبان ۹۸و در بحبوحهٔ چهلم آنان صورت گرفت.
رژیم آخوندی که این روزها در آمادگی کامل برای مقابله با هر گونه حرکت اعتراضی مردم و جوانان شورشی است مجبور شد با دستپاچگی و از سر استیصال و در حضیض ذلت آنرا تکذیب کند.
پخش فیلم این تهاجم از سیمای آزادی و شبکههای اجتماعی موجی از افتخار را برای مردم و جوانان شورشی و برای اختاپوس ولایت آخوندی آواری از سرشکستگی و سرخوردگی به همراه داشت.
تهاجم قهرمانانه به این قرارگاه ضدمردمی بهخصوص بعد از پیام سخنگوی مجاهدین به جوانان شورشی بیانگر واقعیتی است که مقاومت ایران طی ۴۰ سال گذشته بر آن پای فشرده که نظام پوسیده آخوندی، زبانی جز قهر نمیفهمد. سخنگوی مجاهدین گفت: «مرکز سپاه ولایت فقیه در تهران باید با خاک یکسان شود. فرزندان ایران چنین خواهند کرد. انتقام شهیدان حتمی است. نه میبخشیم نه فراموش میکنیم».
قرارگاه ضد خاتم
قرارگاه خاتمالانبیا که محسن رضایی اولین فرماندهٔ این قرارگاه نام اختصاری «قرب» را روی آن گذاشت، یکی از شرکتهای زیر مجموعهٔ سپاه پاسداران است که در سال ۱۳۶۸ به دستور علی خامنهای تشکیل شد و شامل گروههای زیر میباشد:
ـ گروه کربلا
ـ گروه قائم
ـ گروه نیروگستر
ـ گروه رجایی
ـ گروه سماوات
ـ گروه کوثر
هدف از تأسیس این قرارگاه [آنچنان که در اساسنامهٔ آن آمده]، «آبرسانی، صدور نفت و گاز، پروژههای سدسازی، انتقال آب و راهسازی» بود. رویکرد احمدینژاد در واگذاری پروژههای بزرگ به این قرارگاه آن را بهسرعت به یک کارتل تبدیل کرد.
در حال حاضر این قرارگاه بزرگترین پیمانکار پروژههای حکومتی است که پنج هزار شرکت پیمانکاری، و ۱۳۵هزار نفر کارمند را در بر میگیرد. این کارتل، با برخورداری از حمایت کامل حکومت و دسترسی آسان به منابع مالی بانکها، برخورداری از امکان همیشگی مناقصههای بدون تشریفات، سازوکاری ایجاد کرده که در آن پروژههای صنعتی و عمرانی و بخشی از پروژهها در حوزه نفت و گاز را بهانحصار مطلق خود درآورده و بخش خصوصی را بهانهدام کشانده است. فعالیت پیمانکاری این قرارگاه یک میانجی بزرگ میان دولت با شرکتهای مهندسی و فنی کوچک ایجاد کرده که بخش مهمی از درآمد این شرکتها را تصاحب میکند. تملک بسیاری از این شرکتها بهطور یکجانبه و گاه با توسل بهزور صورت گرفته است. در اول ماه ژوئیه ۲۰۰۶، خاتم، مالکیت شرکت اورینتال کیش اویل را ـ که در مناطق نفتی و گازی خلیجفارس حفاری میکرد ـ تصاحب کرد. این واگذاری شامل تمام پروژهها، فعالیتها، وسائل و تجهیزات آن بود که ارزش آن افزون بر ۹۰ میلیون دلار میشد.
این قرارگاه، مناقشه این شرکت با یک شرکت رومانیایی بهنام گروپ سرویس پترولیر را با تیراندازی از هلیکوپترها و کشتیهای نظامی، از هوا و دریا، به سوی کارگران رومانیایی و گروگانگیری آنها بدون اینکه به آنان فرصت سوار شدن به قایق رومانیایی را بدهند، حل و فصل کرد.
پروژههای تاکنونی قرارگاه خاتم، خسارتهای فاجعهباری به اقتصاد و محیطزیست ایران وارد کرده است. افزایش شدید شوری آب کارون، بزرگترین رودخانه ایران و بخشی از بحران آب در سالهای اخیر ناشی از سدسازیهای بیرویه و بعضاً زاید توسط قرارگاه خاتم است.
خاتم همچنین در نفت و گاز و پتروشیمی فعالیتهای گستردهیی دارد و از جمله طرح توسعه فازهای ۱۵و ۱۶ پارس جنوبی را برعهده دارد.
ایرنا ۳۰ ژوئیه ۲۰۱۱ بهنقل از مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران نوشت که ارزش قراردادهای نفتی قرارگاه خاتم به ۲۵ میلیارد دلار رسیده است.
شماری از شرکتهای تابعهٔ قرارگاه خاتم:
ـ شرکت تهران گستر
ـ شرکت اورینتال اویل
ـ شرکت مهندسی نفت و گاز سپانیر(عضو هیأت مدیره بانک انصار)
ـ شرکت مهندسی سپاسد(سد سازی و پروژههای زیربنایی)
ـ مؤسسه نور (تملک زمینها و فروش آنها)
ـ مؤسسه سماء(خرید و فروش املاک و مستغلات)
ـ مؤسسه مهندسان مشاور ایمنسازان(تونل سازی و پدافند غیرعامل)
ـ مؤسسه مکین (سازههای دریایی)
ـ مؤسسه رهاب (تونلسازی و حفاری)
ـ مؤسسه فاطر (تونل سازی)
ـ مؤسسه عمران ساحل (خط آهن)
برای اینکه تصویری از میزان چپاول قرارگاه خاتم، این نهاد وابسته به بیت خامنهای داشته باشیم، به این خبر توجه کنید:
تلویزیون شبکهٔ خبر حکومتی به تاریخ ۲۸اسفند ۹۵ گفت: «درآمد سپاه پاسداران از نفت پالایشگاه خاتم روزانه ۶۰ میلیون دلار و سالانه در حدود ۲۰ میلیارد دلار است».
این پولها به کجا میرود؟!
تکذیب شتابان و ناشیانه
سپاه پاسداران غارتگر و دزدان سر گردنه برای دلداری دادن به نیروهای ریزشی و پاسداران وارفتهاش در تکذیب هراسان خود اعلام کرد با: «پرتاب نارنجک دستساز «مراسمات چهارشنبه سوری» فقط یک بنر نصب شده بر دیوار آتش گرفته «و خسارتی در پی نداشت» و«هویت فرد پرتاب کننده در دست شناسایی است». دلیل این تکذیب شتابان و ناشیانه چیست؟
دیکتاتوری آخوندی بهشدت در زیر ضرب قیام شکوهمند آبانماه و نیز افشای آمار و مشخصات شهیدان قرار دارد. از سوی دیگر بهدلیل بمباران قرارگاه مزدورانش در عراق نیاز به روحیه دادن به بسیجیان بریده از ولایت و جلوگیری از ریزش جریانوار آنها دارد. بنابراین نیاز به این تکذیبیه داشت چرا که انجام عملیات تهاجمی توسط جوانان شورشی روحیهٔ مردم را بالا برده و زنده بودن قیام و ناتوانی حاکمیت در مهار آن را بازتاب میکند.
البته تکذیب ناشیانهٔ آن در شرایطی که خبر در ابعاد وسیع انعکاس پیدا نموده، جز به رسوایی و آبروباختگی بیشازپیش دستاربندان ریایی نمیانجامد.
جواب مردم ایران به غاصبان حق حاکمیت ملی و نیز قاتلان فرزندان خلق ایران در یککلام جز این نیست:
«آتش، آتش، آتش!»