۱۳۹۸ دی ۱۵, یکشنبه

منشور وارسته: طوفان ژئوپلتیک و ناقوس مرگ دیکتاتور-۲ --- قسمت دوم


منشور وارسته: تأملی بر قیام پائیزی ۹۸


قهر ملت در ارتش آزادی قوام می گیرد:
اهداف ضد ملی و میهنی خامنه ای و رئیس جمهور روباه صفت او روحانی، هزینه کردن سرمایه‌ ملی در بیرون از مرزها برای حمایت از شبه نظامیان و در سودای دسترسی به بمب اتمی و توسعه موشک‌های بالیستیک است. این استراتژی کشور را به ورطه ورشکستگی، فقر، بیکاری و گرانی کشانده است.


رفتن بسوی مبارزه قهر آمیز، امری نیست که توده ها بطور رمانتیسم جذب آن شوند. صحنه و تاکتیک را دشمن منافع و مصالح ملی ایران، ترسیم و تحمیل می کند و ملت مجبور است که آن را تجربه کند. این در تمام نظامهای خودکامه و مستبد آزمایش شده است. توده های برای پاره کردن زنجیر اسارت در تحقق مطالبات دیرینه خود، و با پتانسیل ذخیره شده در صفوف خود، مجبور به گرایش به سمت مبارزه قهر آمیز هستند. استراتژی مقاومت مردم ایران با عنایت به این اصل که تمام راه حل های مسالمت آمیز سیاسی را طی سالهای نخست استقرار حاکمیت آخوندها تجربه کرده، تنها راه تحمیل شده از سوی دشمن، یعنی توسل به قهر و شورش است. این استراتژی در راستای تحقق اهداف ملت شکل گرفته است. با استناد به واقعیت صحنه سیاسی معاصر ایران است که شاهدیم، استراتژی کانونهای شورشی و شوراهای محلی به مثابه "عامل شتاب" شکل گرفته است. چرا که بدون سازماندهی و تشکیلات انقلابی، زیر چتر رهبری ذیصلاح، امکان پیروزی قیام، ساده اندیشانه است. در نتیجه همانطور که آقای مسعود رجوی، نیز تاکید دارد:
 "به خلیفه و پاسدارانش باید گفت: زمان تکثیر و گسترش و پهن کردن کانون‌ها و محله‌ها و شهرهای شورشی است، نه جمع کردن! آنچه در برنامه و دستور است، جمع کردن تمامیت نظام ولایت است."
لذا آن دسته از افرادی که در خارج از ایران، این تصور را دارند که مبارزه یک علم و فن نیست، بلکه متکی به سازش و زدو بند سیاسی در پشت درهای بسته با همکاری استعمار است، از گردونه جنگ ملت با استبداد بدور بوده و فاصله تاریخی دارند.
شایان ذکر است که تاکتیک ارتجاع-استعمار بمنظور تاخیر در امر سرنگونی، با استناد به تئوری "حاصل جمع صفر" (۳)، به موقعیتی اطلاق می شود که سود یک شخص با زیان یک شخص دیگر یکسان باشد. یک مدل ریاضی از وضعیتی است که سود (یا زیان) یک شرکت کننده، دقیقاً معادل با زیان‌های (یا سودهای) شرکت‌کننده (های) دیگر است . ( ویکیپدیا، بازی مجموع-صفر).
 در این معادله رژیم تلاش دارد تا باخت خودش را هم طراز با باخت خیالی مقاومت بسنجد. با استفاده از ابزار ارتباط جمعی در محافل استعماری، همواره تلاش شود تا چهره مقاومت سازمان یافته مردم ایران، خدشه دار شده و مانع وصل مردم به نیروی پیشتاز شوند. بکار گیری عناصر خودش در محافل خارج از کشور جهت ایزوله کردن مقاومت، از تاکتیکهای لو رفته آنها می باشد.
در همین راستا به تحلیل گران متحد و تحت الامر خود در بنیادهای فکری و وسائل ارتباط جمعی که طی سالیان مددکار نظام استبداد دینی بوده اند، این رهنمود را می دهد که ضربه ناشی از قیام مردم بایستی در مصاف با جنبش آزادی ستان حاصل جمع صفر داشته باشد. یعنی اگر خودش بازنده است، طرف مقابل نیز برنده مطرح نشود. به عبارتی، آلوده کردن فضای مجازی، و تبلیغ این خط که مردم ایران اگرچه طرفدار سرنگونی هستند ولی چون آلترناتیو آن در پرده ابهام است، چشم اندازی برای توفیق وجود ندارد. (۴) این نوع نگرش به قیام مردم ایران، مشوق بی عملی جوامع بین المللی در برابر نقض مستمر حقوق بشر است.
فرجام:
روشن شدن ماهیت استبداد دینی بر توده های فریب خورده که به این مرحله تاریخی رسیده است، حاصل چهار دهه رنج و مبارزه تمام عیار و فدیه انسانهای والا است. نه محصول گرانی بنزین و نه حاصل بی لیاقتی دولت روحانی است. بلکه ناشی از احساس مسئولیت بنیانگزار مقاومت مردم ایران، آقای مسعود رجوی است که شورای ملی مقاومت را در تهران شکل داد و وارد کارزاری شد که فقط از او بر می آمد. او بحق تشخیص داد که رژیم ولایت فقیه نه رفرم پذیر است و نه استحاله پذیر (افعی کبوتر نمی زاید) و فقط زبان زور و قهر را فهم می کند. ایستادن و بر خروشیدن در مقابل دیو ارتجاع خمینی "دماگوگ"، که بنام مذهب، مردم ایران را به اسارت کشاند، شجاعت و مسئولیت در برابر خلق ایران را می طلبید. همچنین شجاعت و درک سیاسی لازم بود که کسی در رأس یک سازمان انقلابی مسلمان، به قانون اساسی ولایت فقیه تف کند. همان احساس مسئولیت بود که ماهیت جنگ طلبانه رژیم با عراق را افشا و شجاعانه با متحدین خود، وارد جنگ نظامی در جهت منافع ملت ایران شد. ارتش آزادیبخش را تاسیس کرد. خمینی را وادار کرد جام زهر را سربکشد. در راستای توطئه شوم استعمار و ارتجاع در محاصره قرار دادن جنبش مسلحانه، و گذاشتن نام مقاومت در لیست سیاه، با استناد به همان احساس مسئولیت در برابر خلق ایران، پروژه شوم اتمی رژیم را بر جهانیان افشا نمود. از این به بعد مسیر مبارزه مقاومت برای رهایی ایران پر شور و تاریخ ساز گردید. مقاومت مردم ایران با فرمول "کس نخارد پشت من" که از سوی رهبری آن ترسیم شد، به کارزاری در سطح داخل و خارج از ایران همت گمارد که بی اغراق، در تاریخ مبارزات خلقهای جهان امریست کم نظیر.در دو جبهه برای تحقق آرمان آزادی مردم ایران مبارزه کردن، کار شگرفی بود. از یک سو افشای ماهیت جنگ طلبانه رژیم در داخل کشور، و از سوی دیگر تلاش برای رفع اتهامات ۱۲ غول سرمایه داری که خواهان حفظ نظام آخوندها بودند. مهمترین ملاک و فصل مشترک تاکتیک های مقاومت سازمان یافته طی بیش از سه دهه در جدال با استبداد دینی، با شاخص منافع ملی مردم ایران، در راستای جمهور مردم بوده است. از آنجائیکه این جنبش از سرمایه و پشتوانه مردم ایران، و رهبری شایسته برخوردار است، با افتخار و استواری، موانع را کنار زد و حقانیت مبارزه خود را به جهانیان اثبات نمود. در واقع کارنامه درخشان فدا و رزم پایدار در قبال ایلغار آخوندی، و با صبر انقلابی، در طغیان خشم فرو خورده ملت ایران علیه ملاها تجلی یافته است.
قیام "پائیز خونین۹۸"، پیامی روشن و واضح به نظام استبداد تئوکراتیک و تمام طرفهای بین المللی که در پی مماشات هستند بود. مردم ایران دیگر تحمل نیرنگهای رژیم را ندارند. ملت شجاع و سرخورده خطابشان به طرفهای داخلی و خارجی یک حرف بیشتر نیست؛ سرنگونی استبداد دینی. مردم به این واقعیت رهنمود شده اند زیرا که:
الف: رژیم بیش از چهار دهه است که ماهیت عوض نکرده و اختناق و سرکوب؛ تاکتیک رژیم در تحمیق توده ها در ایران است. آنروی سکه نیز آتش خشم فرو خورده در دلهای مردم همیشه زنده است.
ب: طی چهار دهه از حاکمیت آخوندها، فساد و اختلاس، گرانی و بیکاری نهادینه شده و چشم اندازی در بهبودی وضع زندگی مردم حاصل نخواهد شد.
ج: نظام ولایت فقیه بدلیل ماهیت ارتجاعی و مادون سرمایه داری، نه ظرفیت و نه نیت تحول دارد. تمام ذخائر و ظرفیتهای ملی معطوف به حفظ کیان نظام است و نه مصالح ملی ایران.
استبداد الیگارشی دینی، دیگر حنایش رنگی ندارد، نه استحاله پذیر است و نه جناحهای "مدره" و "سبز" و غیره قادر به فریب مردم می باشند. شعار "مرگ بر خامنه ای" و "مرگ بر دیکتاتور"، "خامنه ای قاتلِه خلافتش باطله" ختم دوران تحمیق توده های تحت اسارت رژیم است.
د: سیاستهای ایران بر باد ده چون ادامه پروژه اتمی شدن، دخالت در کشورهای مسلمان منطقه و صدور تروریسم از پایه های تعادل قدرت نظام ولایت فقیه است و امکان ندارد از آن دست بردارد.
ه: زیرا که آلترناتیو رژیم تئوکراتیک حضور دارد و برنامه ده مادّه خانم رجوی آذین بخش آن است. شورای ملی مقاومت و نیروی محوری آن سازمان مجاهدین با تجربه نیم قرن مبارزه برای تحقق آزادی، با تشکیلات منسجم و منظم، بهترین پادزهر بنیادگرایی محسوب می شود و با سازماندهی کانونهای شورشی در داخل کشور مسیر سرنگونی رژیم را هر روز هموارتر می کند.
 استعمار را یارای رنگ کردن گنجشک و قالب کردن به جای قناری زیر لوای " نا فرمانی مدنی" یا چشمک و چراغ به پاسداران و بسیج برای برون رفت نظام از بن بست نیست. مردم ایران از چنان ظرفیتی برخوردار هستند تا سره را از ناسره تمیز دهند. نه وسائل ارتباط جمعی غرب همچون بی بی سی، رادیو فردا یا سی ان ان، قادر به سانسور نقش کانونهای شورشی در داخل هستند، و نه ابزار تبلیغات شیطان سازی چهره مقاومت می تواند مانع سرنگونی رژیم پلید آخوندی شود.
با عنایت به موارد ثابت و خدشه ناپزیر در طیف هیئت حاکمه در ایران، دیگر حرف این نیست که اگر تحریم های آمریکا برداشته شود ایران گلستان می شود. مشکل مردم این نیست که اگر قیمت بنزین تنزل یابد، تمام معادلات تغییر می کند. مردم ایران به این باور رسیده اند که مشکل ریشه ای وجود رژیم دیکتاتوری دینی است و بایستی در تمامیت سرنگون شود.
در یک جمعبندی، شاهدیم که رژیم منافع حاکمیت خودش را با امنیت منطقه شیعه نشین در خاورمیانه گره زده تا با استراتژی خود، امنیت خودش را بیمه کند. اما مردم تحت اسارت آخوندهای مرتجع در سه پایتخت شیعه (بغداد، بیروت و تهران) علیه ظلم استبداد دینی بپا خواسته و مُصر به تحقق دمکراسی و حکومت قانون هستند. مهمترین خواست مردم منطقه و ایران، خلع ید از هژمونی رژیم خلافت آخوندی است. بدین ترتیب طوفانی در ژئوپولتیک منطقه برپا شد که دامنه اش به قیام مردم ایران سرایت کرد و تعادل استراتژی "امنیت ساز" رژیم را به استراتژی "امنیت سوز" مبدل ساخت.
خانم مریم رجوی به‌مناسبت روز جهانی حقوق بشر (۱۰ دسامبر ۲۰۱۹)، در پیامی می افزاید: "در حالی که حق ملیت‌های ایران برای داشتن حقوق برابر، برخورداری از رفاه و درمان و آموزش و خدمات و استفاده از زبان مادری نادیده گرفته شده است،
در شرایطی که مردم ایران از حق تشکیل سندیکاها و اتحادیه‌های مستقل کارگری و کارمندی و تشکل‌های مستقل دانشجویی محروم‌اند،
و در حالی که زنان به ‌شدت سرکوب می‌شوند و از حق برابری در همه عرصه‌های سیاسی،‌ اقتصادی، خانوادگی، آموزشی و قضایی محروم‌اند.
بله در چنین شرایطی مردم ما به ‌همان کاری رو آورده‌اند که در مقدمه اعلامیه جهانی حقوق‌بشر ذکر شده است. یعنی «به‌عنوان آخرین علاج به قیام بر ضد ظلم و فشار» برخاسته‌اند."
راه کار آن نیز بعد از اتمام حجت ملت در تظاهرات مسالمت آمیز که با شقاوت به دستور خامنه ای در خون در غلطید، رفتن به سمت قیام قهر آمیز در پیوستن به کانونهای شورشی است. قطعاً در مصاف برای آزادی ایران، مراحل رشد و شعله ور شدن، تا قیام ارتش آزادی زمان زیادی نمانده است.
دکتر منشور وارسته
کارشناس روابط بین الملل

۱- Nicolas Stimashelf, War and Revolution, (New York: Sheed and Ward, ۱۹۶۵), p۱۵۴.
۲- Johnson, Chalmers, Revolutionary Change. Little Brown & Company ۱۹۶۶. ISBN ۰-۳۱۶-۴۶۷۳۰-۸.
۳- Zero-Sum Game
۴- “Government organized non-government Organization” (GONGOs).
بطور مثال: برنامه فرید ذکریا در سی ان ان ( ۸ دسامبر ۲۰۱۹)، در مصاحبه با"مازیار بهاری" و تظاهر به پایگاه اجتماعی پسر شاه، نمونه مشخصی است از دسیسه های دشمن استقلال و آزادی ایران. در این مصاحبه تلاش شده تا نشان دهد که رژیم استبداد دینی آلترناتیو ندارد، به تعریفی این نظام ماندگار است.
خامنه‌ای که در قیام دیماه ۹۶، از نقشه آمریکا و پول عربستان و اجرای قیام توسط مجاهدین حرف می‌زد، در قیام آبان ۹۸ به عمد برای لجن‌مال کردن مجاهدین و کانون‌های شورشی که در سراسر ایران به در هم کوبیدن مراکز غارت و سرکوب برخاسته بودند، مجاهدین و خانواده پهلوی را در کنار یکدیگر اسم برد تا به گفتمان دیکته شده راویان حکومتی قیام به‌ویژه در نماز جمعه‌ها تبدیل شود. دیگر این شبیه‌سازی و این‌همانی کردن آخوندی و ضدتاریخی از سوی میوه‌چینان و دزدان انقلاب ضدسلطنتی کسی را نمی‌فریبد.