بحران نمایش انتخابات
با نزدیک شدن موعد خیمهشببازی انتخابات مجلس آخوندی جنگ باندها برای کسب قدرت و چپاول بیشتر با شدت و حدت ادامه دارد و هر باند تلاش میکند تا آنجا که امکان دارد در ترکیب آینده مجلس دست بالا را داشته باشد.
در جریان بررسی بهاصطلاح صلاحیت داوطلبین، شورای نگهبان با اتکا به شخص خامنهای بسیاری از نمایندگان کنونی مجلس ارتجاع از باند روحانی و باند موسوم به اصلاحطلب را حذف کرد که این امر باعث واکنش روحانی، رسانهها و مهرههای وابسته به او شد.
روز ۲۵دی ۹۸ آخوند حسن روحانی شخصاً به صحنه آمد و اعتراض خود را نسبت به حذف گسترده حامیانش در مجلس ارتجاع با زیر سؤال بردن نظارت استصوابی شورای نگهبان به این شرح بیان کرد: «نگوییم به مردم که در برابر یک صندلی مجلس ۱۷نفر ۱۷۰نفر ۱۷۰۰نفر کاندیدا هستند از چند جناح ۱۷۰۰نفر؟ ۱۷نفر از چند جناح؟ از یک جناح؟ اینکه انتخابات نمیشود که! مثل اینکه شما توی یک مغازهای از یک جنسی ۲هزار تا بگذارید آقا تنوع است ۲هزار تا آقا این یک جنس است آن طرفش چی؟».(تلویزیون شبکه خبر ۲۵دی ۹۸)
پس از اظهارات روحانی کدخدایی در مقام پاسخگویی به او برآمد و به طنز سر و صدای روحانی را ناشی از رصد صلاحیت دامادش دانست و گفت: «جنجال برای تأیید افراد فاقد صلاحیت تازگی ندارد، اما پیشگامی رئیسجمهور در این پروژه ضدملی تأسفبار است. البته نمیدانستیم عدم تأیید بستگان بهمعنی حذف جناح های دیگر است».(روزنامه وطن امروز ۲۶دی ۹۸)
از روز ۲۵دی که آخوند روحانی به صحنه آمد و علیه شورای نگهبان موضع گرفت و پس از اظهارات کدخدایی و نسبت دادن «پیشگامی پروژه ضدملی» به او، رسانهها و عناصر وابسته به او و باند موسوم به اصلاحطلب به صحنه آمدند و بهشدت علیه شورای نگهبان و باند خامنهای موضعگیری کردند و هر روز هم که میگذرد بر شدت حمله آنها افزوده میشود.
روزنامه ستاره صبح از حامیان دولت روحانی با تیغکشی علیه عناصر شاخصی از باند خامنهای نظیر محمدباقر قالیباف و شورای نگهیان، باند خامنهای را تهدید کرد که باند موسوم به اصلاحطلب ممکن است با کنار کشیدن از انتخابات بازی را بههم بزند.
این رسانه حکومتی در ادامه با اشاره به حذف گسترده عناصر موسوم به اصلاحطلب مینویسد: «اصلاً اینها چهکارهاند که برای مردم اینقدر تعیینتکلیف میکنند؟ پیشاپیش خود را برنده و رقیب را فتنهگر اعلام میکنند. رویکردهای جریان انحصارگرا بهگونهای است که ظاهراً یک گروه علاقهای به شنیدن صدای مستقل و منتقد در مجلس ندارند، ظاهراً یک عده علاقهمند هستند تا همانطور که در گذشته گردان تخریب و گردان عملیات داشتیم، اکنون نیز یک گردان تقنین ساخته و یک نفر مانند قالیباف را هم بهعنوان رئیس آن بگذارند. مردم بهخاطر رفتارهای این گروه در انتخابات شرکت نمیکنند و بعد میگویند دیگران فتنه میکنند. فتنه خود آنها و تمام اعمال و رفتار آنها است».(ستاره صبح ۲۸دی ۹۸ )
ستاره صبح در مطلب دیگری با عنوان «بحران روی بحران»، «اصول حکومتداری مبتنی بر آموزهها ویافتههای علمی و مدیریتی»! را به ولیفقیه ارتجاع و باندش آموزش داد.
از نظر نویسنده مطلب ستاره صبح در صورت عمل کردن نظام به «این آموزهها اعتماد مردم را به دست میآورد»، این در شرایطی است که از نظر او باند خامنهای با حذف عناصر باند مقابل عکس این مسیر را میرود!
حرف اصلی او به خامنهای و شورای نگهبان این است که عناصری از باند روحانی و باند موسوم به اصلاحطلب که «هیئتهای اجرایی صلاحیت آنها را تأیید کردهاند، هیأت نظارت نباید آنها را رد میکرد... تشکیل مجلس یکدست بهنفع مردم و منافع ملی نیست، بهگفته سخنگوی شورای نگهبان ۳۰درصد رد صلاحیت شدگان نمایندگان فعلی(۹۷نفر) در ارتباط با مسائل مالی بوده است، وقتی مجالس یکدست شدند، سروکله سوءاستفاده مالی هم پیدا شد».(ستاره صبح ۲۸دی ۹۸)
روزنامه آرمان هم با تأکید بر اینکه باند موسوم به اصلاحطلب همچنان بر سر سهم خود از قدرت اصرار دارد، به رد صلاحیت کاندیداهای این باند توسط شورای نگهبان معترض است و در این رابطه مینویسد: «همانطور که انتظار میرفت رد صلاحیتهای گستردهای از نامزدهای طیف اصلاحطلب شکل گرفت. با این رویکرد تقریباً تکلیف اصلاحطلبان برای انتخابات پیش رو مشخص شد و این مهم آشکار گشت که گویا قرار نیست که اصلاحطلبان در مجلس آینده سهم قابل توجهی داشته باشد».(آرمان ۲۸دی ۹۸)
جدال بر سر تصاحب کرسیهای مجلس ارتجاع در میان باندها در شرایطی است که عموم مردم ایران ضمن نفرت نسبت به شعبدهبازی انتخاباتی خواهان سرنگونی تمامیت رژیم و باندهای درونی آن هستند.
این رویکرد سرنگونیطلبانه آنچنان در جامعه ساری و جاری است که بعضی از عوامل باند موسوم به اصلاحطلب را به فکر واداشته است که در چنین شرایطی آیا درست است در بازی انتخاباتی شرکت بکنند.
بهرام پارسایی، یکی از عناصر رد صلاحیت شده باند روحانی و نماینده فعلی مجلس ارتجاع، در زمینه عمق نفرت مردم به حاکمیت میگوید: «وضعیت فعلی کشور ما و شکافهای ایجاد شده در آن بر هیچکس پوشیده نیست. عمق این شکافها به حدی عمیق شده که به هیچ عنوان نمیتوان آن را با شعارها و تبلیغات معمول و مرسوم نادیده گرفت و به برخی توطئهها نسبت داد... نزدیک شدن بازههای اعتراض عمومی در کشور بهلحاظ زمانی، دخیل شدن اقشار بیشتری در این دست اعتراضات، گستردهتر شدن دامنه مطالبات مطرح در اعتراضات به مسائل متنوعتر و دربرگرفتن حوزههای بیشتری در این زمینه نشانههای واضح و آشکاری است برای هر ناظری تا بداند جامعه ایرانی در شرایط عادی بهسر نمیبرد».(روزنامه حکومتی ایران ۲۸دی ۹۸)
با اشراف به چنین درجهای از نفرت عمومی مردم نسبت به حاکمیت و باندهای آن است که عناصری از باند روحانی هشدار میدهند در این شرایط حذف مهرههای باند روحانی و مغلوب مفیده فایده بهحال نظام نخواهد بود.
چرا که در این شرایط که جامعه در حالت انفجاری است و بهقول بهرام پارسایی «بازههای اعتراض عمومی در کشور بهلحاظ زمانی» هم نزدیک است، برای مقابله با آن وحدت باندهای درونی رژیم با هم ضروری است.
اما بهرغم این نگرانی واقعیت این است که در مرحله پایانی عمر ننگین رژیم چنین امری امکانپذیر نیست و آنچه که جنبه عینی و واقعی دارد، تشدید تخاصمات درونی آن است و تلاش باندها برای مقابله با قیام و اعتراضات مردم هم بهمثابه آب در هاون کوبیدن است.
مانند دوران پایانی حکومت شاه که هر چه تضاد مردم با آن تشدید میشد تضادهای درونی آن هم تشدید میشد.
این امر در سرفصلی مانند خیمهشببازی انتخابات که سهم هر دارودسته از قدرت و چپاول مشخص میشود بیشتر مصداق پیدا میکند چرا که هر باند میخواهد از فرصت باقیمانده حداکثر بهرهبرداری را بکند و بار خودش را برای روز مبادای پس از این حاکمیت ببندد.