ايران خبر18/8/95 : « زنداني سياسي صديقه مرادي از زندانيان دهه شصت که خود شاهد
اعدامها و قتلعام سي هزار زنداني در تابستان 67 بوده و اکنون نيز در زندان اوين
در شرايط غيرانساني و تحت فشار دژخيمان رژيم بهسر ميبرد در نامه افشاگرانه خود
به گوشهيي از جنايات حاکميت پليد آخوندي در زندانها اشاره کرده و خواهان پيگيري
قانوني اين جنايات توسط مراجع و سازمانهاي حقوقبشري و برخورد قانوني با مسببين
اين قتلعام شده است.
به نام خدا با هزاران درود به تمامي انسانهاي آزاده
من صديقه مرادي متولد سال۱۳۳۹ هستم. در سال شصت به اتهام
هواداري از سازمان مجاهدين خلق ايران دستگير شدم. در ابتدا به زندان قزلحصار و بعد
به زندان اوين منتقل شدم. در اين مدت من شاهد بودم که چگونه تعدادي از زندانيان که
در کنار هم بوديم را از بقيه جدا کرده و براي تيرباران ميبردند و در شبهنگام ما
با شمارش صداي تيرهاي خلاص از تيرباران آنها مطلع ميشديم. من مجدداً در سال
شصت و چهار دستگير شدم و مدت محکوميتم را در زندان اوين گذراندم. در سال
شصتوهفت يکي از شاهدان قتلعام زندانيان بودم. که از مرداد تا شهريور همان
سال بهطول انجاميد. از بندي که خودم در آن بودم تعداد زيادي از زندانيان را از ما
جدا کرده و براي اعدام بردند. دوستاني که از ما خداحافظي کردند.. و ديگر برنگشتند.
عزيزاني چون آزاده حبيب، اشرف فدايي، منيره رجوي، منصوره مصلحي، پروين حائري،
مژگان سربي، مريم گلزادهغفوري و... خيليهاي ديگر که البته چون آن زمان آنقدر
تعداد دستگيريها زياد بود که نام خيليها را بهخاطر نميآورم. من شاهد بودم کساني
را که حکمشان تمام شده بود اعدام کردند.. و يا کسي را که از نظر روحي و رواني
تعادل نداشت را هم اعدام کردند... در يکي از بندها فقط يک نفر مانده بود و بقيه را
کلاً اعدام کردند... هرگز اين روزها از ذهنم بيرون نميرود و اين وقايع و تصاوير
آن فراموش شدني نيست. هيچ کلامي قادر به تعريف اينهمه پستي و دنائت نيست. در
ادامه، من دوباره در سال نود دستگير شدم براي سومين بار و در يک بيدادگاه به رياست
قاضي مقيسه به ده سال زندان محکوم شدم. داراي يک فرزند دختر که الآن هيجده ساله ميباشد
هستم و بيش از پنج سال هست که از او دور ميباشم و با داشتن پنجاه و شش سال سن و
انواع و اقسام بيماريها و شرايط نامناسب جسمي همچنان در زندان هستم. من بهعنوان
يکي از شاهدان قتلعام سال شصت وهفت که در زندان بودم، از تمامي سازمانهاي
حقوقبشري و همه نهادها و از همه کساني که بهدنبال حقيقت، آزادي و انسانيت هستند
ميخواهم بهخاطر حقوق ازدسترفته انسانهايي که بيگناه در سال۶۷ اعدام شدهاند،
با مسببين اين قتلعام برخورد قانوني داشته باشند و تا رسيدن به نتيجه نهايي دست
از پيگيري برندارند. صديقه مرادي».