بحران شدید اقتصادی در حاکمیت ولیفقیه که اکنون به بروز فقر گسترده میان اقشار مختلف مردم وبویژه اقشار ضربه پذیرانجامیده است، در روند خود به پدیدهی شوم دیگری بنام «فروش کودکان» را برده است. اگر تا چندی قبل موضوع تنها بر سر «فروش جنین» و نوزادان به دنیا نیامده بود، اکنون این بحران انسانی در روند ضد تکاملی خود به «فروش کودکان» راه برده است.
پدیدهای که به یقین ماحصل سیاستهای رژیم سرکوبگر و غارتگری است که با باندهای مافیایی و ضمن چپاول اموال ملی، روز به روز بر گسترش بیکاری، فقر و فلاکت میافزاید.
ابعاد این فاجعه انسانی که به یقین دل بسیاری از انسانهای آزاده را بدرد میآورد، به حدی است که اکنون رسانههای حکومتی مملو از رپرتاژ و گزارشات شهری در این رابطه میباشند. برای نمونه خبرگزاری حکومتی مهر (۱۸ آبان ۱۳۹۵) در مطلبی تحت عنوان: «حراج فرزندان در خیابانهای شهر»! مینویسد: «تا چند سال پیش گوشه و کنار خیابان با خودکار و کاغذ برگهای نصب شده بود «فروش کلیه فوری»، «O+ فروشی» و... خیلیها آخرین راه را برای نجات از مشکلاتشان در فروش کلیه میدیدند؛ اما حالا تبلیغات مخفی در شهر عوض شده و برخیها برگه حراج پاره تن خود را در خیابان نصب میکنند. «فروش نوزاد» یا «فروش کودک» پدیدهای است که این روزها تکرار میشود».
این وضعیت اسفناک همچنین ماحصل افزایش بحرانی بنام «آسیبهای اجتماعی» در رژیم آخوندی نیز میباشد. افزایش طلاق، اعتیاد بهویژه در میان زنان، بهموازات بیکاری و نبود چشمانداز برای فرزندان، نابسامانیهای اجتماعی، کارتنخوابی، زنان خیابانی و نیز بیتفاوتی آخوندهای غارتگر نسبت به جامعه و سرنوشت نسلهای آینده تماماً ازجمله دلائل این بحران انسانی میباشند. سخن از مجموعه بحرانهایی است که قرار بود تا آخوند روحانی از فردای به قدرت رسیدن، تمامی آنها را ظرف ۱۰۰ روز حلوفصل نماید؛ اما اکنون همگان به عینه میبینند که دولت دستنشانده ولیفقیه در تنها رشتهای که تخصص ویژه دارد، همان اختلاس و دستدرازی به صندوقهای ملی و یا پرداخت حقوق نجومی و تقسیم زمین میان متولیان حکومتی میباشد.
این گزارش حکومتی در ادامه به ابعاد و بازتابهای اجتماعی این پدیده دلخراش پرداخته و ادامه میدهد: «تصویری در شبکههای اجتماعی دستبهدست میشود با این عنوان «امروز ساعت ۶ صبح کارکنان فضای سبز این نوزاد دختر را که بدون لباس در خیابان ۲۴ متری رضوی اهواز رها شده بود پیدا کردند». دیگری تصویر یک نوزاد دیگر لابلای زبالههاست. نوزادی که گویا والدین او نیازی به آن نداشته و آن را گوشه خیابان رها کرده است. همه اینها نوزادانی هستند که چشمشان به این جهان خاکستری بازشده است. یکی از مسئولین حوزه بازیافت زباله ماجرا را تلختر ازآنچه هست میداند. او از جنینهایی میگوید که همکارانش لابلای زبالههای شهر پیدا میکنند. نوزادانی که شانس با آنها یار بوده و هیچگاه چشمشان به این دنیای تلخ باز نشده است».
همچنین باید به وجود باندهای مافیایی در رژیم آخوندی برای خریدوفروش ارگان و اعضاء بدن کودکان اشاره شود، امری که بهکرات متولیان حکومت بدان اعتراف کردهاند. بهموازات تمامی این فاکتورها به یقین آسیبهای اجتماعی که بهعنوان موتور محرکه بحران فروش نوزادادن و کودکان بشمار میروند، خود بیشترین سهم در روند افزایش این بحران را دارا میباشند.
پیشتر معاون حکومتی در بخش امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور با اشاره به دلایل خریدوفروش نوزاد در سراسر کشور خاطر نشان کرده بود: «نابسامانی خانوادهها و همچنین اعتیاد والدین ازجمله مهمترین دلایل فروش نوزادان به حساب میآید. دون شک اعتیاد والدین دلیل مهمتری از فقر اقتصادی آنها به حساب میآید و به همین خاطر اعتیاد در صدر دلایل خریدوفروش نوزادان در سراسر کشور قرار گرفته است». (سایت حکومتی جام جم آنلاین ۲۶ مهر ۱۳۹۵)