خونهایی راهگشا با آثار استراتژیک
تاریخچهٔ سرخفام مقاومت ایران سرشار از فدا و قربانی در مسیر تحقق مقصد بزرگ مردم ایران (آزادی و جمهوری دموکراتیک) است. برخلاف تئوریبافان راهحلهای بهاصطلاح «خشونتپرهیز»، ذلتبار و بینابینی -که خروجی تمامی آنها تندادن به وضع موجود است- مجاهدین پیوسته در وصال آزادی و استقلال، شقوق سخت و راهبردهای صعب را برمیگزینند. آنها هیچگاه در پی پیروزی آسان و با اتکا به فرصتطلبی و چشموچراغ به مصلحتهای زودگذر نیستند. از معلم کبیر خود، مسعود رجوی یاد گرفتهاند که «وقتی دیو تنوره میکشد، وقتی که دژخیم سر از پا نمیشناسد، رمز ماندگاری و اعتلا، کلمه فداست». اگر راه صعب و دشوار مینماید و بنبستها در برابر پیشرفت صفکشیدهاند، تنها و تنها با فدای بیشتر میتوان آنها را شکافت و پیش تاخت.
این راهبرد درست و اصولی آنها را بر روی بردار ترقی و تکامل، همیشه پیشرو و روزآمد قرار داده است. حماسهٔ ۷ آبان ۱۳۹۴ یکی از این بزنگاههای تاریخی است که یادآوری و بزرگداشت آن میتواند راهتوشهیی برای طی طریق در این راستا باشد.
موشکباران ۷ آبان ۱۳۹۴
در شامگاه ۷آبان۹۴ با افتادن نخستین پردههای تاریکی بر افق کمپ لیبرتی (محل استقرار اعضای سازمان مجاهدین در نزدیکی فرودگاه بینالمللی عراق)، کسی نمیدانست که یک موشکباران سنگین در راه است؛ اما همه میدانستند که کمپ یک منطقهٔ سرخ است و ممکن است در هر شرایطی در معرض موشکباران یا تهاجم زمینی مزدوران عراقی نیروی قدس قرار گیرد. از اینرو با تمرینهای مکرر آموخته بودند که با شنیدن نخستین صدای انفجار یا آژیر اعلام خطر، خود را به نزدیکترین سنگر زمینی یا بتونی برسانند و جانپناه اتخاذ کنند.
این تمرین در میان ساکنان کمپ به «فرمول پنج تا ده ثانیه» معروف بود. هر مجاهد خلق موظف بود در ۲۴ساعت شبانهروز آمادهٔ واکنش به حملهٔ موشکی دشمن باشد.
حملهٔ موشکی در ساعت ۱۹ و ۴۰دقیقه به وقت بغداد آغاز شد و ۱۰دقیقه بهطور مستمر ادامه یافت. ۸۰ موشک تقویت شدهٔ ۱۲۲میلیمتری کاتیوشا بر مساحت ۲.۵کیلومتر مربعی کمپ فرود آمد. برخی از این موشکها از موشک ان. بی۲۴ روسی الگوگیری شده بود و قدرت تخریبی آن ایجاد حفرههایی به عمق ۲متر و قطر سه و نیم تا هفت متر بود.
در این موشکباران مهیب ۲۴مجاهد خلق جانباخته و ۲۰۰نفر زخمی شدند. ۱۳۱ کانکس بهطور کامل از بین رفت و ۲۲۶ کانکس دیگر از دور استفاده خارج گردید.
این یورش طوری طراحی شده بود که با گرفتن تلفات زیاد (چند صد نفر) از مجاهدین، روحیهٔ آنها را در هم بشکند. شرایط دیکته شده به مجاهدین میگفت: «مقاومت فایدهای ندارد، تا آخرین نفر در یک کمپ کوچک و محاصرهشده کشته میشوید. هر چه زودتر خود را تسلیم کنید».
اینجا آغاز پایان توست
برخلاف انتظار و درست معکوس با منطق بازاری حاکم بر دنیای سیاست، هنرمندان مجاهد خلق سه روز بعد از این موشکباران با اجرای ترانه حماسی «روز حساب» ـ بر ویرانههای یکی از مقرهایشان ـ پاسخی دندانشکن به خامنهای و دولت دستنشاندهٔ او درعراق، نوری مالکی دادند. آنها با این ترانه به دشمن فهماندند که لیبرتی محاصرهشده و زیر موشکباران «کانون ترس پنهان» ولایت سفیانی خامنهای است.
اینجا آغاز پایان توست
کانون ترس پنهان توست
باروی سرسخت رزم ما
بنگر اینجا گورستان توست
اینجا آغاز پایان توست
کانون ترس پنهان توست
باروی سرسخت رزم ما
بنگر اینجا گورستان توست
چون توفان پر شتاب
در راه است این انقلاب
ای شه شیخ ذلیل
میآید روز حساب
صدای مادران بیصدایم
از اینجا تا اوین ره میگشایم
چه باک از داغ و دشنه، تیغ و تهمت
که من با درد مردم آشنایم
خوشا که در ره آزادی خلق
همیشه من نخستین خون بهایم
منم آن باغ پیوسته شکوفا
ز خون شرحه شرحه لالههایم
چون توفان پر شتاب
در راه است این انقلاب
ای شه شیخ ذلیل
میآید روز حساب
ای بیفرجام در احتضار
تا من هستم کی داری قرار؟
ای تو ایران را دشمنترین
هر چه در چنته داری بیار!
اینجا آغاز پایان توست
کانون ترس پنهان توست
باروی سرسخت رزم ما
بنگر اینجا گورستان توست
چون توفان پر شتاب
در راه است این انقلاب
ای شه شیخ ذلیل
میآید روز حساب
خونهای راهگشا
خون خاموشیناپذیر قهرمانان حماسهٔ ۷آبان ۱۳۹۴، تأثیری کیفی و تعیینکننده در هموار ساختن مسیر هجرت سازمانی آنها از عراق به آلبانی داشت. استراتژی اعلامشدهٔ آنان به نام «هزار اشرف» یا «کانونهای شورشی»، با این هجرت به بار نشست و آثار استراتژیک آن در قیام دی۱۳۹۶ در جامعهٔ ایران بارز شد. آنها با بدنهای شرحه شرحهٔ خود پلی ساختند تا دیگر همرزمانشان به سلامت عبور کنند و روزهای بزرگ سرنگونی را رقم بزنند.
بزرگداشت فدای عظیم آنان برای هر عضو مقاومت ایران یادآور سوگندی است که در مراسم وداع با پیکرهای شقایقفام آنان ادا کردهاند؛ سوگند ایستادگی و ادامهٔ راه تا به آخر؛ تا هنگامی که این همه رنج و خون در نام خجستهٔ آزادی شکوفه کند و ایران از آن ایرانی شود.