سخن روز
یکسال پیش خامنهای در وحشت از آثار و عواقب جنگافروزی، نقش رژیم را در برافروختن شعلههای جنگ و بحران مرگبار منطقه انکار میکرد و در اولین موضعگیری خود سه روز پس از حملهٔ ۷اکتبر گفت: «در این قضیه ۱۵ مهر به اینطرف رژیم غاصب صهیونیستی هم از لحاظ نظامی هم از لحاظ اطلاعاتی یک شکست غیرقابل ترمیم خورده. شکست را همه گفتند من تأکیدم به غیرقابل ترمیم بودن است... حامیان و بعضی از افراد رژیم غاصب یاوهگوییهایی در این دو سه روز کردند، از جمله اینکه ایران اسلامی را پشت این حرکت معرفی میکنند اشتباه میکنند» (۱۸مهر۱۴۰۲).
واقعیت امر این بود که خامنهای بانی ویک طرف اصلی جنگ بود. او که قیامهای طولانی سال ۴۰۱ را پشت سر داشت، برای سد بستن در مقابل قیامی دوباره در جامعهٔ انفجاری، به موازات اعدام و سرکوب، با جنگافروزی و صدور بحران، فلسطین را بر سر نیزه کرد و حذفشدگان ولایتش از قبیل آخوند خاتمی و آخوند روحانی را هم به کرنش واداشت.
سازشکاران و تسلیم طلبان حاشیهنشین نظام هم در جوال خلیفه شیاد فرو رفتند و همنوا با او، نقش «سر مار ولایت» را در این جنگ کتمان میکردند. اصحاب مماشات هم میگفتند مدرکی نداریم و قادر نیستیم به جمعبندی برسیم که رژیم ایران مستقیماً «در تدارک این حمله درگیر» بوده است.
اما قدم به قدم پردهها کنار رفت و سرکردگان سپاه و نیروی قدس با ذکر جزئیات به دخالتها و نقش رژیم در جنگافروزی اذعان کردند. در بیرون رژیم هم بردارهای سیاسی قدم به قدم «سرمار» را نشان دادند و پس از چند ماه، آتش جنگ به قبای خامنهای افتاد و رژیم عملاً درگیر جنگ شد.
پس از گذشت یکسال، روز شنبه ۲۱مهر نیویورک تایمز در گزارشی زیر عنوان «اسناد مخفی نشان میدهد که حماس تلاش کرد ایران را متقاعد سازد که به حمله ۷ اکتبر بپیوندد»، نوشت: «حماس در ابتدا تصمیم گرفته بود که این حمله با اسم رمز ”پروژه بزرگ“ را در پاییز ۲۰۲۲ انجام دهد. اما انجام طرح را به عقب انداخت چون تلاش داشت ایران و حزبالله را به شرکت در آن متقاعد سازد».
نیویورک تایمز در متن مشروحی که از اسناد افشا شده در این باره منتشر کرده، میافزاید: «بنا به یادداشتهای جلسهیی در اوت ۲۰۲۳، خلیل الحیه معاون سینوار، طرح را ماه قبل با محمد سعید ایزدی، یک فرمانده بالای ایرانی از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مستقر در لبنان که بر روابط تهران با گروههای مسلح فلسطینی نظارت داشته مورد بحث قرار داده بود... یادداشتهای ماه اوت گزارش میکند که الحیه به ایزدی، فرمانده بالای ایرانی، گفته است که حماس برای زدن سایتهای حساس در ”اولین ساعت“ حمله، نیاز به کمک دارد. بنا به این سند، ایزدی گفت که حزبالله و حماس از این طرح در اساس حمایت میکنند اما برای ”آماده کردن فضا“ به زمان نیاز دارند».
یکسال پیش، در۲۲مهر ۱۴۰۲در همین ستون دربارهٔ نقش رژیم در جنگافروزی نوشته بودیم: «صدور بحران و جنگافروزی در منطقه همان مار سمی و خطرناکی است که بدنه و چنگالهایش را در فلسطین، عراق، سوریه، لبنان، یمن و سایر کشورها پهن کرده اما سرش در بیتالعنکبوت ولایت فقیه در تهران است. برخی آن را به اژدهای هفتسر و برخی به اختاپوسی تشبیه میکنند که پس از استقرار استبداد دینی و ارتجاع خمینی در ایران شکل گرفته است؛ هیولایی که البته با کشتار و قتلعام مجاهدین و سرکوب و حذف نیروهای آزاد شده در انقلاب ضدسلطنتی بر قدرت انحصاری چنگ انداخت. سپس با زمینهسازیها و اصرار بر ادامهٔ ۸ساله جنگ ضدمیهنی با عراق که آن را “نعمت الهی” مینامید، سپاه جرار پاسداران را شکل داد و با جلاد قاسم سلیمانی و نیروی تروریستی قدس به بحران سازی و جنگافروزی در منطقه پرداخت».