مسعود رجوی رهبر مقاومت ایران
هیستری رژیم آخوندی علیه مجاهدین و مقاومت ایران، پس از حوادث ۲۰ شهریور (۱۱ سپتامبر) در آمریکا، ابعاد جدید و حیرت‌انگیزی پیدا کرد. به‌خصوص که در شرایط جدید بین‌المللی، رژیم باید در برابر موج جهانی ضدتروریسم، نعل وارونه می‌زد.
آخوندها، ترسان از عواقب دو دهه صدور تروریسم و بیش از ۴۵۰ عمل تروریستی در خارج از مرزهای ایران، تمام دجالگری و توان توطئه و تبلیغ خود را در یک جنگ روانی دامنه‌دار به کار گرفتند تا به خیال خود موج ضدتروریستی را در سطح جهانی علیه مجاهدین و مقاومت ایران برگردانند.
با رندی و «ننه‌من‌غـریبم بازی»، سعی کردند خود را «قربانی تروریسم» قلمداد کنند و دست‌های آغشته به‌خون و چهرهٔ منفورشان به‌عنوان کانون صدور ارتجاع و تروریسم در جهان را بپوشانند.
- در ۲۲ شهریور محمدرضا خاتمی نایب‌رئیس مجلس ارتجاع و رئیس باند مشارکت (حزب آخوند خاتمی) با اعلام این‌که «ما قویاً در اندوه دیگران شریک هستیم»، به شلاق‌کش کردن مجاهدین پرداخت و رژیم آخوندی را «قربانی حمله‌های تروریستی» معرفی کرد.
×××××
واقعیت این است که برخلاف تصورات واهی رژیم و باندهای مختلف آن، سیاست ضدتروریستی خواه و ناخواه بایستی به کانون صدور ارتجاع و تروریسم در دنیای معاصر، راه ببرد والا فاقد هر گونه موضوعیت و جدیت است. پیوسته گفته‌ایم که استمالت از دیکتاتوری تروریستی و مذهبی که تهدید جدی صلح و آرامش در این منطقه از جهان است، صدور تروریسم و ارتجاع از جانب این رژیم را تشویق می‌کند.
×××××
رژیم آخوندی کانون صدور ارتجاع و تروریسم در این منطقه از جهان
اگر در عرصه جهانی قصد جدی برای مقابله با تروریسم در کار باشد اول از همه بایستی این رژیم حساب پس بدهد - ۲۲ بهمن ۱۳۸۱
کانون صدور ارتجاع و تروریسم در این منطقه از جهان است و اگر در عرصه جهانی قصد جدی برای مقابله با تروریسم در کار باشد، اول از همه بایستی این رژیم حساب پس بدهد. رژیمی که با سرمایه‌گذاری کلان، مترصد به دست آوردن تسلیحات کشتار جمعی بیشتر و بالاتر است.
چند روز پیش، پاسدار محتاج سرکرده نیروی دریایی آخوندها اعلام کرد: «هم اکنون قادر به ساخت موشک با برد ۱۵۰۰ کیلومتر هستیم» و «اگر روزی دشمنی بخواهد به ما حمله کند ناچاراً باید متحمل هزینه‌های سنگینی شود» (رسانه‌های رژیم- ۱۳بهمن).
در۲۷ دی‌ماه، مقام‌های بندری ایتالیا ۲۴۰ بشکه مادهٔ شیمیایی را که کاربرد نظامی دارد و نمی‌توان آنها را به رژیم فروخت در یک کشتی متعلق به کشتیرانی رژیم توقیف کردند.
×××××
بگذارید مردم ایران خود با این رژیم که بانکدار مرکزی و پدرخوانده تروریسم بین‌المللی و کانون صدور بنیادگرایی است تعیین‌تکلیف کنند
۳ دی ۱۳۸۵
روز ۲ دی در انتهای یک ماراتن حلزونی ـ عمامه‌یی چندین ساله که با قایم باشک سیاسی و گرگم به‌هوای طویل‌المدت آخوندی همراه بود، قطعنامه۱۷۳۷ شورای امنیت ملل متحد به‌اتفاق آرا به‌تصویب رسید. تقریباً همه افراد و ارگانهای مربوط به رژیم که طبق قطعنامه دارایی‌ها و سرمایه‌هایشان در تمامی کشورهای جهان به دستور شورای امنیت توقیف شده، همانهایی هستند که از این پیش‌تر توسط مقاومت ایران افشا شده‌اند.
بگذارید مردم ایران خود با این رژیم که بانکدار مرکزی و پدرخوانده تروریسم بین‌المللی و کانون صدور بنیادگرایی است تعیین‌تکلیف کنند.
×××××
سیاست سنگ، آن هم سنگ صبور را بستن، و سگ، آن هم سگ هار را گشودن و استمالت کردن، دیگر چاره‌ساز نیست.
به خلق محبوب و در زنجیرمان به‌ویژه جوانان مجاهد و مبارز و دانشجویان و محصلین هم می‌گویم که زمان برخاستن است. امیلیانو زاپاتا گفت: بهتر است ایستاده بر پاهایمان بمیریم تا بر روی زانوانمان زندگی کنیم. هیهات مناالذله…
اصل حرف این است که: کس نخارد پشت ما جز ناخن انگشت ما.
نخبگان نظام بیش از هرکس دیگر می‌دانند که خانه از پای‌بست ویران است و تاکنون هم با استمالت و مماشات «نظام سلطه بین‌المللی» سرپا مانده
در غیراین صورت مردم ایران و مجاهدان آزادی نه از تاک نشان می‌گذاشتند و نه از «تاک‌نشان» یعنی که نه از ریش و نه از ریشه این رژیم!
یک دولتمرد آمریکایی گفت:
یافتن یک پاسخ مؤثر در برابر تهدیدهای رژیم ایران مهم‌ترین چالشی است که ایالات متحده در جهان امروز با آن روبه‌روست
مقاومت ایران از ربع قرن پیش گفته بود که دیکتاتوری مذهبی و تروریستی
کانون تنش و صدور تروریسم و ارتجاع در این منطقه از جهان است
حقیقتی که امروز آنرا همگان به چشم می‌بینند
۵ فروردین ۱۳۸۶
