۱۴۰۲ آبان ۴, پنجشنبه

آموزش برای نسل جوان (۳۶) - معیارهای ما برای سنجش ماهوی هر نیرو و حزب و دولت و نظام در سراسر جهان

                                مسعود رجوی رهبر مقاومت ایران

گزارش

مسئول‌شورای ملی مقاومت
به مردم ایران 

فصل هشتم-جنگ و صلح
معیارهای ما برای سنجش ماهوی
هر نیرو و حزب و دولت و نظام در سراسر جهان
 
ما به‌عنوان مجاهدین خلق ایران
معیارهای خاص دموکراتیک و استقلال‌طلبانه
و عدالت‌جویانه‌مان را برای ارزیابی ماهوی
هر نیرو و حزب و دولت و نظامی در سراسر
جهان داریم و از نظر عقیدتی آنها را
با موازین ضداستبدای، ضداستعماری و ضداستثماری خویش می‌سنجیم
مسعود رجوی-۱۸ آبان ۱۳۶۳


 اما مسأله این است که در برخورد با مسائل و تضادهای مشخص سیاسی چه باید کرد؟

ما می‌توانیم از حالا تا ابد در داخل یا خارج ایران بنشینیم و فقط حرف بزنیم... هم‌چنین می‌توانیم ولو به‌طور واقع‌گرایانه به تشریح و تفسیر جهان و پدیده‌های مختلف آن بسنده کنیم و این برای یک محقق صرف یا روشنفکر محض یا واقعه‌نگار صدیق چیز پسندیده‌ای است... .

اما اگر تشریح و توضیح جهان کافی نیست و اگر باید آن را «تغییر» نیز داد؛ دیگر باید عمل و حرکت کرد. همه می‌دانند که بی‌عملی و بی‌حرکتی، هر انقلابی و هر فرد و جریان مسئول را به حد یک واقعه‌نگار تنزل می‌دهد. چیزی که نیازمند به تشکیل سازمان و اعلام آلترناتیو و به راه‌انداختن جنبشی با این همه شهید و اسیر نبوده و نیست. به‌خصوص می‌دانیم که انقلابی‌گری، درست از زمانی آغاز می‌شود که شناخت‌های واقعی و انقلابی، جامه‌ٔ عمل و حرکت بر تن می‌کند.

اما حرکت کردن و عمل نمودن به‌معنی برخورد کردن با تضادها و تلاش برای حل آنهاست، همین که وارد مجموعه‌ٔ اضداد شدید و در برابر مشکلات، مسائل و تضادهای متعدد قرار گرفتید، ناگزیر از «اصلی و فرعی کردن» و تعیین سلسله مراتب و اولویت تضادها و مسائل‌تان هستید. آنگاه اگر قانع شده باشید که مصالح میهنی و ملی‌تان به‌معنی سرنگون کردن دشمن ضدبشری و استقرار صلح و استقلال و آزادی از اولویت برخوردار است؛ دیگر مقدم بر هر چیز، مسئول تغییر، مسئول بهروزی و مسئول تحقق دموکراسی و استقلال وطن و پیشرفت جامعه‌تان هستید.

بنابراین اگر اصلی و فرعی سرمان بشود و اگر در برج عاج ننشسته باشیم؛ واقعیات دنیای پیرامون؛ واقعیات عددی و کمی و کیفی و نیروئی؛ اقتضای خاص خویش را دارد:

اقتضایش چیست؟ اول خانه‌ٔ خودتان را باید درست کنید. آخر شما که نمی‌توانید در چند جبهه بجنگید! کسی که می‌خواهد در۱۰ جبهه بجنگد فی‌الواقع فقط شعار می‌دهد و حرف می‌زند. فی‌الواقع حتی برای جنگیدن در یک جبهه هم پای او سفت نیست»... .