سایت هیل که اخبارکنگره آمریکاراانعکاس میدهدروز۱۸مهرماه در گزارشی با اشاره به مقاله وال استریت ژورنال درباره کمک رژیم ایران به طراحی حمله نظامی به اسراییل نوشت: آیا حمله سازماندهی شده توسط ایران به اسرائیل، سیاست بایدن در قبال ایران را تغییر خواهد داد؟
بخشهایی از گزارش هیل:
وال استریت ژورنال روز یکشنبه بهطور انحصاری و قانعکننده گزارش داد که رژیم ایران در طرحریزی حمله نظامی مداوم علیه اسراییل «طی چند هفته» کمک کرده است. حقایق گزارش ژورنال، اظهارات آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا را در آخر هفته مبنی بر اینکه هیچ مدرک مستقیمی دال بر همدستی ایران در حمله حماس به اسراییل وجود ندارد، کاملاً تضعیف میکند. انکار او دیگر قابلقبول نیست. اکنون باید روشن باشد که سیاست خارجی ایالات متحده در قبال رژیم ایران نیاز به یک ارزیابی مجدد کامل دارد.
سیاست فعلی مبتنی بر آرزوهای واهی و فرضیات نادرست در مورد دخالت طولانیمدت ایران با حماس، حزبالله و جهاد اسلامی فلسطین است. حمله ایران به اسراییل بخشی از یک طرح جهانی است که با هدف تضعیف امنیت ملی ایالات متحده از طریق تضعیف مهمترین متحد ما در منطقه و ارسال پیامی دلخراش به شرکای خود در سرتاسر جهان مبنی بر اینکه آمریکا در چشمانداز ژئوپلیتیکی زمین میخورد.
رویدادها باید رئیسجمهور بایدن، وزارت امور خارجه و همه آژانسهای ایالات متحده را وادار کنند که این باور را که ایران اصلاحپذیر است را کنار بگذارند. ایران را نمیتوان با هدایای پولی، رفع تحریمها یا امتیازات هستهیی آرام کرد. در واقع، همه این ژستها نتیجه معکوس داشته و دارند. در واقع، رویکرد هویج و چماق مورد استفاده از سال ۲۰۰۹ یک شکست همهجانبه بوده است.
دولت بایدن بدون اطلاع بیشتر آمریکاییها، انتخاب کرده است که تنها بخشی از تحریمهای آمریکا علیه ایران را اعمال کند. این امر به ایران اجازه داد تا از طریق ارسال نفت به چین، با این امید سادهلوحانه که ایران را برای توقف توسعه تسلیحات هستهیی تمایل بیشتری نشان دهد، پیشرفت کند. شما میتوانید نقاط ضعف تحریمهای آمریکا و کمکهای مالی را به حمایتهای پولی ایران از حماس، جهاد اسلامی فلسطین و حزبالله متصل کنید.
نه تنها باید حداکثر تحریمها اجرا شود، بلکه آمریکا و غرب به تحریمهای ثانویه علیه کشورهایی که آنها را دور میزنند، نیاز دارند. کسانی که میگویند تحریمها جواب نمیدهد، هرگز به شما نمیگویند که ما آنها را بهطور کامل اجرا نکردهایم. آنها همچنین این اشتباه را مرتکب میشوند که از یک جدول زمانی بیحوصله غربی برای قضاوت در مورد موفقیت استفاده میکنند.
اهداف آمریکا باید با اسراییل در مورد حماس و مهمتر از آن دستنشاندههای ایرانی در پشت آن همسو باشد. پرزیدنت باراک اوباما سعی کرد بین ایالات متحده و اسراییل "فاصله ای" ایجاد کند تا خود را مورد علاقه دیکتاتوری ایران قرار دهد. نتایج این آزمایش باید در حال حاضر به اندازه کافی واضح باشد.
توصیههای الیوت آبرامز در نشنال ریویو مسیر بسیار بهتری را ارائه میدهد. بسیار بهتر است که جمهوریخواهان و دموکراتها متوجه این موضوع شوند و بگویند: جهان مکان بسیار خطرناکی است و وقتی دوستان و متحدان ما مورد حمله قرار میگیرند، ما از آنها حمایت خواهیم کرد. این پیامی است که ما میخواهیم حماس، حزبالله، حامیان آنها در ایران و شرکای آنها در روسیه و چین دریافت کنند».
اکنون تنها سؤال این است که آیا بایدن و بلینکن میتوانند از پس چالش برآیند، بر منافع حزبی و تفکر ریشهدار غلبه کنند و روابط آمریکا با ایران را به شیوهای منطقی و مبتنی بر واقعیت ارزیابی کنند