۱۴۰۲ مهر ۲۷, پنجشنبه

اختاپوس خمینی‌گری و سپرسازی جنایتکارانه از بیگناهان


                                                   سخن روز ۲۷مهر

  امیرعبداللهیان وزیر خارجهٔ نظام خون‌ریز ولایت چند روز پیش در یک گفتگوی تلویزیونی گفت: «امروز اگر ما از غزه دفاع نکنیم فردا باید در مقابل این بمبها در بیمارستان کودکان در شهرهای خودمان دفاع بکنیم». این اظهارات تکرار حرف خامنه‌ای است که بارها گفته است اگر در سوریه و عراق و خارج از مرزهای ایران نجنگد فردا بایستی در شهرهای کشور با دشمن (که منظور همان مردم بپا خاسته و جوانان شورشگر است) بجنگد. عبداللهیان با غلیظ‌تر کردن دوز دجالیت، خیابانهای شهرها را به «بیمارستان کودکان در شهرها» تبدیل کرده است.

وی در ادامه با اعتراف به‌مخالفت مردم لبنان به‌درگیر شدن این کشور در جنگ افزود: «سید حسن نصرالله تعبیر بسیار دقیقی داشتند گفتند بله ممکن است در جامعه لبنان هم نسبت به‌این تحولات برخی بگویند ما وارد جنگ نشویم اما اگر امروز ما اقدام پیشدستانه به‌عنوان حزب‌الله در لبنان نکنیم در صورت ضرورت فردا باید در بیروت با رژیم صهیونیستی و عوامل اسراییل و نظامیان اسراییل بجنگیم».

همهٔ مردم منطقه به‌خصوص کشورهایی مانند عراق و سوریه و یمن و لبنان و فلسطین که صابون تروریسم و جنگ‌افروزی رژیم و نیروهای نیابتی‌اش در این کشورها، مستقیماً به‌تنشان خورده، از مقاصد استبداد دینی حاکم بر ایران به‌خوبی خبر دارند. مقاصد شومی که تحت عناوین فریبکارانه و دجالگرانه‌یی مانند «مقاومت» «اسلام» «اماکن مقدسهٔ مسلمانان» «روز قدس» «دفاع از حرم»، «دفاع از عتبات»، «مقابله با صهیونیسم» و امثالهم پنهان می‌شود، اما حاصل آن چیزی نیست جز کشتار و ویرانی و مرگ و فساد و تباهی.

این سیاست جنایتکارانه که ولی‌فقیه ارتجاع از آن به‌عنوان عمق استراتژیک نام می‌برد، همان سیاست سپر ساختن از جان و هستی مردم بیگناه برای حفظ نظام اهریمنی ولایت فقیه است.

وضعیت هر یک از کشورهایی که پای این رژیم و سپاه پاسداران جرار و ویرانگرش به‌آنها باز شده، مصداق و نمونه‌یی از عملکرد تبهکارانهٔ رژیم ولایت است. که در اینجا به‌دلیل مجال محدود این مقاله تنها به‌سوریه می‌پردازیم.

در جریان بهار عرب و قیام و خیزش مردم کشورهای عربی، از مصر تا تونس و مراکش و الجزایر... مردم سوریه نیز به‌جان آمده از دیکتاتوری سرکوبگر و غارتگر خانوادهٔ اسد، در ژانویهٔ ۲۰۱۱ (بهمن ۱۳۸۹) به‌قیام علیه رژیم حاکم برخاستند. مقاومت سوریه، با تقدیم هزاران قربانی تا آستانهٔ سرنگونی رژیم بشار اسد پیش رفت. اما در این موقعیت، دیکتاتوری ولایت فقیه با اعزام انبوه پاسداران به‌سرکردگی قاسم سلیمانی و ارسال مقادیر عظیمی سلاح و تجهیزات و مهمات، وارد صحنه شد و به‌قیمت سرکوب وحشیانهٔ نیروهای مقاومت و شکنجه و کشتار سبعانهٔ مردم سوریه، ورق را به‌ضد مردم و حفظ دیکتاتور خون‌ریز سوریه برگرداند. در جنگ داخلی سوریه و کشتار وسیعی که رژیم و سپاه پاسداران در آن نقش عمده را داشت از جمعیت ۲۰میلیون نفری سوریه، بنا‌به‌تخمین سازمان دیده‌بان حقوق‌بشر سوریه تا ژوئن۲۰۱۸ طی ۷سال و نیم، بیش از ۶۵۰هزار نفر کشته شدند. ۵میلیون نفر به‌کشورهای دیگر مهاجرت کردند، ۷میلیون و ۶۰۰هزار نفر خانه و سرپناه خود را از دست دادند و در داخل سوریه آواره شدند. در یک‌کلام سوریه به‌یک ویرانه تبدیل شد.

ویرانی شهر حلب با بیش از دو میلیون نفر جمعیت، تنها یک نمونه از کشتار و ویرانگری جنایتکارانه پاسداران خامنه‌ای در سوریه است. «ریاض نعسان آغا، سخنگوی رسمی هیأت عالی مذاکرات اپوزیسیون سوریه و مسئول پیشین رادیو تلویزیون سوریه در یک مصاحبه اختصاصی با سیمای آزادی (تیر۱۳۹۵) گفت: «ما از هجوم وحشیانه پاسداران به‌حلب در حیرتیم و قابل فهم نیست که چرا این‌چنین قصد نابودی شهر بزرگی را دارند که از قدیمی‌ترین شهرهای تاریخی است». در جریان جنگهای حلب، پاسدار جنایتکار همدانی معاون پاسدار قاسم سلیمانی نیز به‌هلاکت رسید و رژیم دجال خامنه‌ای، جنازهٔ او را به‌عنوان «مدافع حرم» با هیاهوی بسیار به‌خاک سپرد، در حالی که فاصلهٔ حلب تا حرم حضرت زینب در دمشق بیش از ۳۵۰کیلومتر است.

علاوه بر مردم سوریه و مردم منطقه، مردم ایران نیز قربانی این خط و سیاست جنایتکارانهٔ خامنه‌ای هستند. محتاطانه‌ترین تخمینها به‌اعتراف برخی مهره‌های رژیم، حاکی از آن است که رژیم برای جنگ و کشتار در سوریه ۲۰ تا ۳۰میلیارد دلار هزینه کرده است (اظهارات حشمت‌الله فلاحت‌پیشه رئیس پیشین کمیسیون امنیت مجلس ارتجاع ـ سایت حکومتی عصر ایران ـ ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۹).

رژیم پلید آخوندی دهها میلیارد دلار دیگر از ثروت و منابع مردم محروم ایران را به‌همین ترتیب خرج جنگ‌افروزی و کشتار و صدور تروریسم خود در دیگر کشورهای منطقه کرده و مردم ایران را دچار فقر و فلاکتی کرده که در تاریخ معاصر کشور ما سابقه ندارد. بی‌سبب نیست که مردم و اقشار به‌جان آمده در تظاهرات‌های خود بر سر رژیم و خلیفهٔ منفور ارتجاع فریاد می‌زنند: «سوریه را رها کن، فکری به‌حال ما کن»! کما این‌که مردم در سوریه و عراق و لبنان هم در تظاهرات‌های خود نابودی و اخراج رژیم ایران و پاسدارانش را فریاد می‌زنند.

استبداد ولایت فقیه به‌موازات خط انقباض در داخل کشور، جنگ‌افروزی و صدور تروریسم در منطقه را هم دنبال می‌کند تا از فرو ریختن عمق استراتژیک نظامش جلوگیری کند، اما اکنون هم با امواج قیام مردم به‌جان آمده و هم با خشم و نفرت توده‌های مردم در کشورهای منطقه مواجه است. مردم منطقه هر روز بیشتر به‌این واقعیت که مقاومت ایران از آغاز می‌گفت، پی می‌برند که منشأ همهٔ جنگها، تباهی‌ها و بحران‌هایی که طی ۴ دهه گذشته منطقه را فرا گرفته، اختاپوس خمینی‌گری و خمینی‌گرایی است که سر آن در تهران و در بیت خامنه‌ای است. منطقه روی صلح و آرامش نخواهد دید مگر که این سر قطع شود.