۱۴۰۲ آبان ۱, دوشنبه

نیاز رژیم ولایت فقیه به جنگ‌افروزی و نفرت مردم

                                  سخن روز

یکی از گماشته‌های خامنه‌ای در نمایش جمعه بیرجند ضمن اذعان به خشم و نفرت سراسری مردم از جنگ‌افروزی خلیفهٔ ارتجاع گفت: «سالهاست دشمنان مغرض با غول رسانه‌یی که دارند در گوش‌های مردمان ساده‌اندیش و ناآگاه زمزمه می‌کنند و این را القا می‌کنند که ما را چه به فلسطین ما را چه به لبنان به سوریه به یمن، ما باید به کشور خودمان توجه داشته باشیم نه غزه، نه لبنان جانم فدای ایران اما اینها دروغ می‌گویند جنگ تحمیلی و همین اغتشاشات گذشته ثابت کرد که اینها جان فدای ایران هم نیستند» (آخوند مختاری در نمایش جمعهٔ بیرجند ۲۱مهر ۱۴۰۲).

آخوند جنایتکار به این ترتیب اعتراف می‌کند که مردم ایران نه فقط در شرایط کنونی مرزشان را با نظام جنگ‌افروز روشن کرده‌اند، بلکه در جریان جنگ ضدمیهنی هم فریب نعره‌های جنگ‌طلبی خمینی را نخوردند و انزجار و رویگردانی خود را نشان دادند.

این اعتراف گماشته خامنه‌ای در جمعه‌بازار ولایت، روی دیگری هم دارد و آن این‌که رژیم ولایت فقیه به جنگ و جنگ‌افروزی نیازی حیاتی دارد. تجربهٔ تاریخی اصرار خمینی بر ادامهٔ جنگ ضدمیهنی در زمانی که صلح عادلانه در دسترس بود گواه روشنی بر این ماهیت جنگ‌افروز ولایت فقیه است.

به‌اعتراف برخی نزدیکان خمینی، از روز سوم خرداد ۱۳۶۱ پس از اعلام عقب‌نشینی نیروهای عراقی از خاک ایران، ادامهٔ جنگ با عراق دیگر مشروعیت نداشت و نیروها دیگر انگیزه‌یی برای ادامهٔ جنگ نداشتند. منتظری جانشین خمینی در این باره می‌نویسد: «وقتی که خرمشهر را فتح کردیم احساس کردیم که نیروها، انگیزه داخل شدن در خاک عراق را ندارند. خودشان می‌گفتند: ما تا حالا جنگیدیم که دشمن را از کشورمان بیرون کنیم ولی حالا اگر بخواهیم به خاک عراق برویم، این کشورگشایی است». اما خمینی حتی در پیام تبریک آزادسازی خرمشهر هم بر طبل جنگ کوبید و گفت: «این آفتی بزرگ و دامی خطرناک است که با وسوسه شیطان به سراغ آدم می‌آید و برای اولاد آدم تباهی می‌آورد... امروز با فتح خرمشهر مظلوم، دولت و ملت پیروزمند ما از موضع قدرت سخن می‌گوید» (صحیفه خمینی، ج ۱۶، صص ۲۵۷ - ۲۵۹)).

روز ۴خرداد ۱۳۶۱ (یک روز پس از عقب‌نشینی نیروهای عراقی) خاویرپرز دکوئیار دبیرکل سازمان ملل متحد طی نامه‌یی به طرفین جنگ خواستار پایان جنگ شد. عراق موافقت کرد اما خمینی نپذیرفت. هم‌زمان عربستان نیز اعلام کرد در ازای صلح، غرامت جنگ توسط کشورهای عربی به ایران پرداخت می‌شود اما باز هم خمینی رضایت نداد. ۵۰روز بعد شورای امنیت سازمان ملل با تصویب قطعنامهٔ ۵۲۲ خواستار آتش‌بس فوری بین ایران و عراق شد و از طرفین خواست به مرزهای شناخته شدهٔ بین‌المللی عقب‌نشینی کنند. این‌بار هم جلاد جنگ‌افروز در میان حیرت و بهت همگان نه فقط نپذیرفت، بلکه طی پیامی خطاب به «مسلمانان جهان در روز قدس»، قطعنامه‌های شورای امنیت را «ورق‌پاره‌های سازمانهای بی‌ارزش» توصیف کرد و نوشت: «‎‏ایران همان‌گونه که اعلام کرد جز از راه عراق و برکناری حکومت حزب بعث نمی‌تواند‏‎ ‎‏اقدامی مؤثر کند» (صحیفه خمینی، جلد۱۶ صفحه ۳۷۹ ـ ۲۵تیر ۱۳۶۱).

بعد از آن هم دهها هیأت، سازمان بین‌المللی و شخصیت موجه سیاسی (از خانم گاندی و سران کشورهای عدم تعهد تا رهبران عرب) تلاش کردند مانع ادامهٔ جنگ و میلیونها کشته و معلول شوند اما خمینی رودروی همه ایستاد و گفت: «این جنگ اگر ۲۰سال هم طول بکشد ایستاده‌ایم».

بعدها خیلی از خودیها و آنان که با ۲۰سال تأخیر به ماهیت ضدمیهنی و ضدمردمی جنگ اعتراف کردند و ادعا نمودند که مخالف ادامهٔ جنگ بعد از فتح خرمشهر بوده‌اند، اما شمخانی وزیر دفاع سابق آخوندی (۴مهر۸۴) با صراحت گفت: «... هیچ‌کس، هیچ‌کس غیر از مجاهدین در داخل کشور وجود ندارد که بعد از خرمشهر اطلاعیه یا بیانیه داده باشد که جنگ باید خاتمه پیدا بکند».

او به طرح صلحی اشاره می‌کند که ۲۲اسفد ۶۱ توسط شورای ملی مقاومت ارائه شد و به‌عنوان مبنای قابل قبولی برای شروع مذاکرات صلح مورد پذیرش قرار گرفت. طرحی که علاوه بر حمایت مردم ایران، همبستگی نیرومند ۵۷کشور جهان را به‌دست آورد و برخی آن‌را بزرگترین و متهورانه‌ترین عملیات مقاومت برای نابودی جنگ ضدمیهنی توصیف کردند. با این حال خمینی تا زمانی که تیغ سرنگونی را با شعار «امروز مهران، فردا تهران» بالای سرش ندید یک قدم از جنگ کوتاه نیامد.

صبح ۲۹خرداد۶۷ با ورود اولین تیپ رزمی ارتش آزادیبخش ملی ایران به شهر مهران و تسخیر مراکز یک تیپ و ۲لشکر جنگ‌افروز با کلیهٔ گردانهای رزمی و پشتیبانی و قرارگاهها و تصرف بیش از ۲میلیارد دلار انواع سلاح و تانک و زرهپوش و تجهیزات پیشرفته، شاخ جنگ‌طلبی خمینی شکست و در منتهای خفت و خواری قطعنامهٔ ۵۹۸ را که پیش‌تر رد کرده بود پذیرفت. خمینی روز ۲۸تیر ۶۷ پذیرش آتش‌بس را به «جام‌زهر» توصیف کرد و نشان داد صلح برای نظام جنگ‌افروز مثل زهر مرگبار است