سخن روز
نخستین سالگرد قیام بزرگ آبان۹۸، فرصت مغتنمی است که بهبازخوانی این قیام بزرگ و آتشین که نمادی از ارادهٔ سترگ مردم ایران برای نیل بهآزادی و رهایی بنشینیم و بهقیامآفرینان و هزاران شهید قیام ادای احترام کنیم؛ نه بهعنوان یک سنت و آیین بلکه برای شناخت بیشتر آن بهمنظور آنکه راه تابناک قیام را تا سرمنزل پیروزی ادامه دهیم.
تصویری کوچک از قیامی بزرگ
ابتدا داشتن تصویری از کلیت قیام آبان و آنچه واقع شد ضروری است:
از شامگاه روز جمعه ۲۴آبان ۹۸ با اعلام ۳برابر شدن قیمت بنزین، قیام سراسری مردم ایران علیه حکومت غارت و جنایت آخوندها شروع شد و بهمدت یک هفته ادامه پیدا کرد. زنان و مردان ایرانزمین در سراسر کشور با رزم دلیرانه خود، بنیاد رژیم و مظاهر حاکمیت آخوندی را مورد تهاجمهای شدید خود قرار دادند و ماشین سرکوب رژیم را در ۱۹۰شهر کشور درهم کوبیدند. اگر چه افزایش قیمت بنزین آتشزنهٔ قیام بود، اما این قیام خواستها و نیازهای برآورده نشده مردم ایران را که بسا فراتر از گرانی بنزین بود، نمایان کرد. قیامکنندگان با بهآتش کشیدن مراکز ستم و ارتجاع و با فتح مراکز سرکوب و کلانتریها و آزادسازی بخشهایی از شهرها، دچار لرزه سرنگونی کردند.
رژیم با نهایت سبعیت و برای حفظ موجودیت بهخطر افتادهٔ خود و با کشتار و قتلعام مردم واکنش نشان داد. مزدوران ولایت خامنهای برای مهار قیام از تمامی ابزار سرکوب، از باتون و گاز اشکآور تا کلت و سلاحهای خودکار استفاده کردند. در برخی از مناطق مانند ماهشهر از ماشین زرهی، هلیکوپتر و تیراندازی با دوشکا نیز استفاده کردند. در ماهشهر، مأموران مسلح رژیم جوانان را تعقیب کردند و آنها بهناگزیر وارد یک نیزار شدند. سپس سرکوبگران، با دوشکا بهسمت جوانانی که در نیزار پناه گرفته بودند، شلیک کردند و عده زیادی را کشتند.
قیام آبان در نگاهی از بالا
خانم مریم رجوی در سخنان خود در مراسم بزرگداشت قیام آبان (در روز سهشنبه ۲۰آبان) گفت: قیام آبان یک شورش کور نبود، یک جنبش بیدنباله نبود.
با هیچ از یک جناحهای رژیم پیوندی نداشت و بههیچ قدرت و دولتی در جهان مرتبط نبود.
بهعکس، قیام آبان، جوشیده از اراده مستقل و آزادیبخش مردم ایران و یک الگوی واقعی از قیام و نبرد سرنگونی رژیم بود. الگویی که در آن جوانان آگاه و محروم، نیروی رزمنده آناند؛ الگویی که از کانون شورشی الهام گرفته و الگویی که استراتژی مجاهدین یعنی استراتژی کانون شورشی و شهرهای شورشی را، مادیت بخشیده است».
قیام آبان ۹۸ در مقایسه با خیزشهای سال۸۸ و ۹۶، سازمانیافتهتر بود و کانونهای شورشی بهمثابه نیروهای پیشتاز در آن مداخله جدی داشتند. زنان قهرمان و ستمدیده ایران در خیزش آبان نقش بسیار برجستهیی ایفا کردند و در رهبری عملی و در کف خیابان جسارت و سرعت عمل زیاد که لازمه هر قیام است از خود نشان دادند. سردمداران رژیم از خامنهای و روحانی تا شمخانی و رحمانی فضلی و سایر پاسداران و کارگزاران رژیم بهدفعات بهاین سازمان یافتگی اعتراف کردهاند که نیازی بهذکر آنها نیست.
قیام آبان ادامه دارد؛ چرا؟
سؤال اساسی و بسیار مهم این است که آیا قیام آبان ۹۸ پایان یافته یا ادامه دارد؟ رهبر مقاومت از فردای قیام دیماه ۹۶ گفت که «این قیام تداوم دارد، گسترش و عمق پیدا میکند. با مقاومت سازمانیافته پیوند و پشتوانه دارد. رژیم در برابر آن هیچ راهحل و برونرفت و برگ برنده ندارد». این گزاره در قیام آبان۹۸ و سپس در دی۹۸ بهدرخشانترین وجهی بهاثبات رسید. اکنون نیز نشانهها و دلایل متعدد و مهمتر از همه واکنشهای حکومت بهوضوح بیانگر این واقعیت است که قیام آبان بهمثابه «آتش زیر خاکستر» زیر پوست جامعه گرم و خروشان حی و حاضر است و مترصد فرصت و لحظهٔ تاریخی است که خواه و ناخواه واقع خواهد شد. چرا که همهٔ دلایل و انگیزههایی که دینامیسم قیام آبان بود، بهقویترین شکلی همچنان وجود دارد:
فقر و فلاکتی که از پارسال تا امسال بهطور هولناکی مردم را در پنجهٔ خود میفشارد و مصیبت و فاجعهٔ کرونا هم بهفشارها ضریب زده است.
در قیام نسل قیامآفرین جدیدی بروز و ظهور پیدا کرد که برای خود رژیم هم کاملاً غافلگیرکننده و ناشناخته بود. نسلی که در این رژیم متولد شده و پیوسته در معرض تبلیغات و القائات همین رژیم مخصوصاً علیه مجاهدین و مقاومت بوده، اما تا بن استخوان از این رژیم متنفر است و هیچ پیوندی با هیچ بخشی از دستجات رژیم ندارد و برخلاف القائات و تردیدافکنیهای رذیلانهٔ دستجات رژیم جز بهنابودی تمامعیار این نظام نمیاندیشد. نسلی که هیچ چیز برای از دست دادن ندارد. نسلی که تشنهٔ پیام و آرمان مجاهدین و مقاومت ایران است. نسلی که هسته مرکزی قیام بوده و هست. این نسل جدید که نیروی اصلی قیام است از بین رفتنی نیست. این نسلی است برآمده از فقر و گرسنگی و ستم و تبعیض و بیکاری و خشم؛ نسلی که نیروی بالقوه و بالفعل کانونهای شورشی است.
به عبارت دیگر هم عوامل مادی شعلهور شدن مجدد قیام بسا بیشتر از مقطع آبان۹۸ موجود است و هم نیروی قیام بسا قدرتمندتر و با تجربه قیام دی و آبان در مشت، مترصد لحظهٔ موعود است.
در طرف مقابل، رژیم بههر لحاظ، هم بهلحاظ داخلی و اجتماعی و هم بهلحاظ منطقهیی و بینالمللی در نقطهیی بسا پایینتر از تعادلقوای مقطع آبان۹۸ قرار دارد و صرفاً با اتکا به قهر ارگان و با شیوهٔ قرارگاهی، اعدامهای روزمره، شکنجههای خیابانی و قتل علنی جوانان در انظار عمومی بهحیات خود ادامه میدهد.
این وضعیت البته از چشم مردم پنهان نیست. مردم با نشانههای متعدد، این ضعف رژیم را میبینند و بیشازپیش علیه رژیم موضع تهاجمی میگیرند. موضعی که خود را در برگزاری مراسم بزرگداشت شهیدان قیام توسط خانوادهها، پخش گستردهٔ تصاویر و نام و نشان شهیدان در شهرهای مختلف، برگزاری مراسم بزرگداشت قیام توسط زندانیان سیاسی در زندانها نشان میدهد.
متقابلاً رژیم هم در واکنشهای خود بهرغم ظاهر تهاجمی و وحشیگرانه دقیقاً ترس و تزلزل خود را بهنمایش میگذارد. از اعدام جنایتکارانه دو تن از قهرمانان قیام، نوید افکاری و مصطفی صالحی تا بگیر و ببند، تا در بند نگهداشتن و ادامهٔ شکنجه دستگیر شدگان قیام پس از یک سال، تا تخریب جادهٔ مزار شهیدان در بهبهان برای آنکه خانوادههای شهیدان نتوانند بر مزار عزیزان شهید خود حاضر شوند تا تهدید خانوادههای شهیدان قیام... در حالی که روزنامههای حکومتی و ناصحان نظام پیشنهاد میکنند برای کاستن از درجه انفجاری جامعه رژیم بهدلجویی از این خانوادهها بپردازد. بنبست رژیم را از جمله در این نکته میتوان دریافت که پس از یک سال و بهرغم همهٔ وعدهها هنوز نتوانسته آمار بهاصطلاح «قابل قبولی» از شمار شهیدان ارائه کند.
سخن آخر، سخن رئیسجمهور برگزیدهٔ مقاومت مریم رجوی است که در سخنرانی خود در مراسم بزرگداشت شهیدان قیام گفت: «قیام آبان نه یک شهاب زودگذر که تجلی عزم آتشینی است که تا سرنگونی نظام ولایت فقیه ادامه دارد».