عمل جنایتکارانه گرداندن جوانان درخیابانهاهمراه با ضرب وشتم
نیروی انتظامی سرکوبگر برای ارعاب و سرکوب مردم بهویژه جوانان، اخیراً در تهران چند جوان را تحت عنوان «اراذل و اوباش» در انظار مردم مورد ضرب و شتم و شکنجه و تحقیر قرار داد، اما این عمل ضدمردمی باعث نفرت عموم مردم شد و در رسانههای اجتماعی نیز بازتاب منفی گستردهیی داشت.
پاسدار علی ذوالقدری رئیس پلیس امنیت تهران اعلام کرد پلیس در برخورد با اراذل و اوباش حالت تهاجمی دارد.
آخوند ابراهیم رئیسی رئیس قوه قضاییه با تأکید بر اینکه امنیت نظام «مسأله مهم و محوری است» گفت: «جای کسانی که میخواهند امنیت جامعه را مختل کنند در زندان است… مسئولان اجرایی و قضایی هرگز نباید اجازه دهند احدی کوچه و خیابان را ناامن کند» (روزنامه همدلی ۲۰ مهر۹۹).
گرداندن جوانان در خیابانها و توهین و تحقیر آنها در انظار عمومی آنچنان باعث نفرت مردم شده، که بعضی از رسانههای حکومتی هم مجبور شدند به خشم مردم نسبت به آن اعتراف کنند.
روزنامه شرق ۲۱مهر۹۹ نوشت: «فیلمهایی از گرداندن افرادی تحت عنوان اراذل و اوباش به دست نیروهای ویژه انتظامی خبرساز شد. انتشار این تصاویر در فضای مجازی با انتقادها و واکنشهای زیادی همراه شد».
سرکردگان نیروی انتظامی هدف از چنین جنایتی را مبارزه «با اراذل و اوباش» عنوان کردهاند، اما واقعیت این است صحنهای که از شکنجه جوانان در ملأعام ایجاد کرد بهمنظور ایجاد فضای رعب و گرفتن زهر چشم از جوانان و مهار وضعیت انفجاری جامعهاست.
زیرا چشمانداز طغیان مجدد اعتراضات مردم وجود دارد، آنهم در شرایط وخیم اقتصادی و شیوع گسترده کرونا که جامعه را در حالت انفجاری و امنیت نظام را به خطر انداختهاست.
امام جمعه خامنهای در بابلسر به این واقعیت اعتراف کرد: «برخورد نیروی انتظامی با ناامن کنندگان و بر هم زنندگان نظم و امنیت عمومی خواسته مردم است (بخوانید سردمداران حاکمیت) است. نیروی انتظامی در برخورد با مخلان نظم و امنیت با قدرت و مقتدرانه عمل کرده است». (باشگاه خبرنگاران جوان ۱۹مهر۹۹)
پاسدار مجید میراحمدی جانشین معاون اطلاعات و امنیت ستاد کل نیروهای رژیم نیز در این رابطه گفت: «در بررسیهای صورت گرفته سررشتههایی از حمایت گروههای معاند و ضد انقلاب خارجنشین پیدا شده و قرار است در استانها و شهرستانها قرارگاهی برای مبارزه با اراذل و اوباش تشکیل شود». (خبرگزاری تسنیم ۱۱مهر۹۹)
این سرکرده سرکوبگر، تحقیر جوانان در ملأعام را در راستای اجرای «مطالبه اصلی مقام معظم رهبری» در «خشکاندن ریشههای نا امنی» در جامعه عنوان کرد و گفت: «امروز بحث امنیت کشور بایستی با محوریت مبارزه با اراذل و اوباش با جدیت پیگیری و دنبال شود».
پاسدار میر احمدی در یک موضعگیری دیگر به سرکوب مردم توسط نیروی انتظامی و اوباش وابسته به آن در قیام سال۸۸ اشاره کرد و گفت: «نیروهای ناجا در فتنهٔ۸۸ سنگتمام گذاشته و در آن زمان صدها نفر از این نیروها ایثار و مجاهدت فراوانی از خود به نمایش گذاشتند و چند صد زخمی و مجروح و دهها شهید تقدیم کردند که باید قدردان زحمات این عزیزان بود و من با افتخار دست این عزیزان را میبوسم» (سایت جوان آنلاین ۱۶مهر۹۹).
نیروی سرکوب با این عمل ضدانسانی میخواهد بهاصطلاح پیشگیری از جرم بکند، تجربهای که پیش از این بارها تکرار شده و هر بار نیز با شکست مواجه شده است.
در این رابطه روزنامه شرق ۲۰مهر۹۹ نوشت: «کسانی که این کارها را بهعنوان پیشگیری انجام میدهند، فکر میکنند که با ارعاب میشود جرم را کنترل کرد، درحالیکه ارعاب خودش موجب خشونتآمیزتر شدن جرم است. ۱۴سال پیش همین شیوهها انجام شد و آفتابه به گردن افراد میانداختند، جلوی چشم اعضای خانواده آنها را کتک میزدند و صحنهها را هم با دوربین تلویزیون ضبط میکردند و از تلویزیون سراسری پخش میکردند و میگفتند که میخواهند امنیت اخلاقی ایجاد کنند و جرم را کنترل کنند اما چه شد؟ بعد از سالها ... هیچ نتیجهیی نداده است».
در آذرماه سال۹۴ نیز نیروی انتظامی تحت عنوان مقابله با «هنجارشکنان» و «مخلان نظم و امنیت» طرح سرکوبگرانهای را پیش برد اما نتیجهیی جز نفرت و خشم مردم نصیب آن نشد.
سرکرده انتظامی در آذر۹۴ تهدید کرد «با اجرای طرحهایی چون رعد با مخلان نظم و امنیت برخورد لازم صورت میگیرد و پلیس هرگز به هنجارشکنان اجازه جولان نخواهد داد». (خبرگزاری حکومتی آریا ۱۴ آذر۹۶)
رژیم تلاش میکند برای موجه جلوه دادن سرکوب، جوانان عاصی و معترض را اراذل و اوباش نشان دهد، در حالی اراذل و اوباش واقعی کسانی هستند که در زیر چتر حمایتی حکومت قرار دارند، و بسیاری از اقدامات ارعاب آمیز و سرکوب قیامها را با آنها پیش میبرد.
آخوند علمالهدی در دیدار با اعضای مجلس ارتجاع به این موضوع اعتراف کرد: «ما طبق دستور رهبری ستاد ساماندهی فرهنگی حاشیه شهر مشهد را راهاندازی کردیم و بسیاری از جوانانی که بهخاطر فقر و محرومیت اوباش محله بودند با کار فرهنگی، بسیجی محل شدند و جلوی بسیاری از اغتشاشات را گرفتند» . (خبرگزاری ایرنا ۱۶مهر۹۹)
پیش از این نیز پاسدار بهلاکت رسیده حسین همدانی به استفاده از این افراد در سرکوب قیام ۸۸ اعتراف کرده و گفته بود: «یک کار اطلاعاتی و اقدامی انجام دادیم که در تهران صدا کرد. ۵هزار نفر از کسانی که در آشوبها حضور داشتند، ولی در احزاب و جریانهای سیاسی حضور نداشتند، بلکه از اشرار و اراذل بودند را شناسایی کردیم و در منزلشان کنترلشان میکردیم. روزی که فراخوان میزدند اینها کنترل میشدند و اجازه نداشتند از خانه بیرون بیایند. بعد اینها را عضو گردان کردم. بعداً این سه گردان نشان دادند که اگر بخواهیم… [نیرو] تربیت کنیم، باید چنین افرادی که با تیغ و قمه سر و کار دارند را پای کار بیاوریم». (سایت تابناک ۱۷مهر۹۴)
واقعیت این است که سپاه پاسداران هم در شروع کار از همین قمهکشان و اراذل و اوباش عضوگیری کرد.
این اراذل و اوباش بودند که بلافاصله بعد از غصب حاکمیت مردم توسط خمینی دجال توسط حزب چماق به دستان موسوم به حزب جمهوری اسلامی سازماندهی شدند و روزانه مراکز و مقرهای نیروهای انقلابی خصوصاً سازمان مجاهدین خلق ایران را مورد حمله و هجوم قرار میدادند.
در شرایط کنونی نیز عضوگیری سپاه پاسداران و نیروی انتظامی از میان اراذل و اوباش همچنان ادامه دارد، لباس شخصیهایی که در جریان قیامهای سالهای۸۸، ۹۶، ۹۸ مردم معترض و قیامکننده را مورد حمله و هجوم قرار میدادند از میان همین اراذل و اوباش و گنده لاتها بودند.
همان کسانی که در سال۹۷ آخوند حسن روحانی در ماه رمضان برای آنها سفره افطاری پهن کرد! و آنها نیز از بابت اینکه همه چیز در این سفره وجود دارد از او تشکر کردند.
بیدلیل نیست در شرایط کنونی که امنیت نظام بیش از هر زمان دیگری به خطر افتاده است، پاسدار میر احمدی تجربه سرکوب مردم در سال۸۸ توسط نیروی انتظامی و گندهلاتهای حکومتی را یادآوری میکند.
اما اکنون اوضاع بسیار متفاوت از سالهای گذشته است و حکومت آخوندی در شرایطی دست به این اقدامات میزند که جامعه در شرایط انفجاری قرار دارد، و این طرحهای ضدانسانی بیش از گذشته باعث خشم و نفرت مردم نسبت به حاکمیت میشود.