قیام آبان ۹۸
روزنامه حکومتی مستقل یکشنبه ۲۲تیرماه ۹۹ وحشت رژیم آخوندی از تکرار قیام آبان و سوءاستفاده از اپیدمی کرونا برای تأخیر در قیام را برملا کرد و نوشت: «ترسی که گلوله و فشار ایجاد کرد، مردمی را که هنوز امید به بهبود زندگی داشتند به عقبنشینی واداشت. در حالی که بازیگران اصلی میدانند آنچه در آبان اتفاق افتاد، پیشدرآمد سیلیست که عنقریب از زاغهها بهراه میافتد و همه چیز را با خود میبرد».
روزنامه حکومتی درباره قیام آبان و کشتار توسط رژیم نوشت: «از مناطق حاشیه و طبقات زیر خط فقر، جانشان را در دست گرفته به خیابانها آمدند. پشتبندش اینترنت و ارتباط مردم با هم و با دنیا قطع شد. جسته و گریخته خبر کشتارهای باورنکردنی در گوشه و کنار کشور از منابع غیررسمی منتشر میشد و همین موضوع باعث خشم بیشتر معترضان شد. آتشی که از سالها پیش، زیر خاکستر صبر مردم است، داشت شعلهور میشد و جریان را از کنترل خارج میکرد.
آمارهای عجیب جانباختگان، در نبود فضای منصف رسانهای، بنزین این آتش شده بود. کمکم بیتفاوتها هم داشتند به میدان میآمدند و این اتفاقی بود که قطعاً هیچ حکومتی نمیخواهد بیفتد. تا اینکه استفاده از برخورد «گازانبری» با معترضان، آنهم در فضایی چراغخاموش از اینترنت و ارتباط، به طور موقت جواب داد و ظاهراً غائله خوابید بدون پاسخ عملی به خواستهای مردم».
این روزنامه حکومتی افزود: «کرونا روزی تمام میشود و آنوقت این لشکر تارومار و زخمخورده دیگر چیزی برای باختن ندارد. وقتی خشمش طغیان کند تا ویرانی کامل، میجنگد و میشود آنچه نمیخواهید بشود و بغضها از سفرههای خالی بهخیابانهای شلوغ، کشیده خواهد شد».
مستقل در ادامه افزود: «در حالی که مردم سرها را در گریبان بردهاند و فقط میخواهند فعلاً زنده بمانند، این استفاده ابزاری از هجوم کرونا برای خفه کردن و کنترل خشم گرسنگان بیطبقه، به حدی ناجوانمردانه انجام شده که بعد از ۶ماه، نه تنها موفقیتی در مهار بیماری کسب نکردهاند که، حتی به گواه آمارهای رسمی هم، اوضاع از کنترل خارج شده. روزانه هزاران مبتلا و صدها کشته، موید این ادعاست. چه چیزی بهتر از حضور این فاجعه، میتوانست توجهات را از خشمهای فروخورده و مطالبات برآورده نشده، منحرف کند؟
طبیعیست که این موهبت چینآورده، چیزی نیست که قدردانش نباشند و صلهای درخور به پاداشش ندهند.اما نباید فراموش کنند که کرونا به هر حال روزی تمام میشود و آنوقت این لشکر تار ومار و زخمخورده دیگر چیزی برای باختن ندارد. وقتی خشمش طغیان کند تا ویرانی کامل، میجنگد و میشود آنچه نمیخواهید بشود.
خلاصه مردم گرسنه و گرفتار و دلمرده را در اتاقی با شیری درنده تنها گذاشتند و منتظر نشستند تا کار، یکسره شود در حالیکه خودشان خیلی آرام و بدون جلب توجه، قیمتها را به اوج رساندند، دادگاههایی برگزار شد که در شرایط عادی، هر جلسهاش غوغایی به پا میکرد، قراردادهایی را علنی کردند که افشای بعضی مواردش، حتی بیخیالترین ایرانیها را هم به عکسالعمل واداشته، محیط زیست و جنگلهای کشور در بیپناهی کامل در دست آتش، رها و برای متهمان حوادث آبان حکم اعدام صادر شد و در این میان، برای تکمیل طنز ماجرا، حسین هدایتی هم هر روز ملاقات شرعی دارد!
ملت، رهاشدگی و تنهاییاش را در این روزهای تلخ از یاد نمیبرد و این چیزی نیست که در حوادث ناگزیر پیشرو، کماثر باشد.
دولت، کرونا را مهار نکرد تا خشم معترضان را مهار کند ولی ای کاش رنج و بیماری مردم، داروی فراموشی و وسیلهی انتقام از حوادث آبان و آذر نمیشد. چون به زودی باز هم بساط صبحانه در خانهها پهن میشود و بغضها از سفرههای خالی به خیابانهای شلوغ، کشیده خواهد شد».