۱۳۹۹ فروردین ۱۴, پنجشنبه

نخستین بانی کرونا و داس دروگر مرگ

خامنه ای عامل یک گسترش کرونا در ایران
            خامنه ای عامل یک گسترش کرونا در ایران
                                      طرح یک پرسش بنیادی
از کرونا و درباره کرونا بسیار گفته و خوانده و شنیده شده است. بسیار تحلیل‌ها و نقد و نظرها جریان دارند و روزانه انبوهی خبر و مقاله و مصاحبه و گزارش جدید به آنها افزوده می‌شود.

در این میانه‌ روشنگری و افشاگری نسبت به رویکرد حاکمیت ولایت فقیه و دولت تابعه‌اش به موازات هم جریان داشته است. این روشنگریها و افشاگریها که همگی در خدمت آگاهی و بینایی جمعی در مبارزه با کرونا و کمک به نجات هموطنانمان از دسیسه‌های حکومتی بوده و هست، توانسته بخشی از ترفندها، دروغ‌ها و استفادهٔ ابزاری از کرونا توسط حکومتیان را رونمایی کند. طبعاً این پرده‌برداریها و رونمایی‌ها در خدمت مبارزه اصلی با حاکمیت و دولت جمهوری اسلامی آخوندی بوده که در کانون آن سرنگونی تمامیت آن است.

با وجود این حجم گسترده از روشنگری و افشاگری، به‌نظر می‌رسد جای یک پرسش بنیادی خالی است: چه کسی نخستین مسؤل ایجاد چنین وضعیتی در ایران و تداوم آثار و آسیب ملی و انسانی و اقتصادی آن است؟ وقتی چنین پرسشی به ذهن متبادر می‌شود، گویی دریچه‌هایی تُودرتُو گشوده می‌شوند و پی‌درپی پرسش‌هایی را ظاهر می‌کنند که منطبق بر جریانی از واقعیتها هستند.

به‌جاست با یک قیاس ساده به طرح موضوع بپردازیم. همان‌طور که در خبرها و گزارشات آمده، کره جنوبی یکی از کشورهای موفق در کنترل کرونا بوده است. طبق این گزارشات، مردم و دولت این کشور در همیاری ملی توانسته‌اند کرونا را مهار کرده و کمترین ضایعات را داشته باشند. دولت از ارائهٔ جزئی‌ترین خدمات خودداری نکرده و مردم هم در همکاری کامل بوده‌اند. با این حال حدود ۱میلیون نفر طوماری را امضا کرده‌ و از رئیس جمهور خواسته‌اند پاسخ دهد که چرا کرونا وارد کشور شده است؟

بنابراین پرسش اساسی و مبنایی این است که نخستین مسؤل ورود کرونا به ایران و مخفی نگه‌داشتن آن چه کسی است؟ پشت‌بند این پرسش این است که نخستین کسی که تمام امکانات اقتصادی و مالی و سرمایهٔ ایران در ید اختیار وی است که باید خرج کنترل کرونا شود، کیست؟ این پرسش‌ها ضمن این‌که خامنه‌ای را نخستین مسؤل بحران کرونا در ایران معرفی می‌کنند، با خود پرسش‌های تکمیلی را هم پیش می‌کشند که باید خامنه‌ای در قبال همهٔ این‌ها پاسخگو به مردم ایران باشد.
پرسشی که آدرس درست می‌دهد
این واقعیت به اندازه کافی گفته و نوشته و نشان داده شده است ـ حتی از جانب نمایندگان مجلس و درونی‌های نظام ـ که نخستین علت ورود کرونا به ایران، پروازهای ماهان متعلق به سپاه پاسداران و با تأیید خامنه‌ای بوده است.

این واقعیت بارها روشن و افشا‌ شده است که از روز ۶ بهمن ۹۸ در شهر قم علائم کرونا مشاهده شده، ولی از مردم پنهان نگه‌داشته شد. به‌دنبال آن وزیر بهداشت از سپاه خواسته پروازها به چین را قطع کند، ولی سپاه با تأیید خامنه‌ای به رفت و آمد به مرکز کرونا در چین ادامه داده است. همهٔ موارد فوق به روحانی و خامنه‌ای گزارش‌شده است، ولی خامنه‌ای حتی در اواسط اسفند هم که کرونا ایران را درنوردیده بود، گفت «چیز مهمی نیست و آن را بزرگ نکنید. از این چیزها در گذشته هم بوده است».

مشاهده می‌شود که پرسش‌های پایه‌ای، ما را به آدرسی درست می‌برند. به‌طور خاص که کل اجزای نظام آخوندی اعتراف آشکار دارند که ریز و درشت مملکت از زیر دست خامنه‌ای باید بگذرد. با توجه به این پرسش‌های پایه‌ای، لاجرم به پرسش‌های تکمیلی پس از ورود کرونا به ایران می‌رسیم.
سهم شهروند ایرانی از «صندوق توسعهٔ ملی» کجاست؟
رژیم آخوندها بخشی با نام «صندوق توسعه ملی یا صندوق ذخیره ارزی» راه انداخته است که ادعای پر طمطراق آن از جانب حاکمیت: «صندوق توسعه ملی متعلق به همهٔ شهروندان ایران» می‌باشد؛ اما اصل سیطره و تصمیم‌گیری آن به خامنه‌ای تعلق دارد. پرسش این است که موجودی این صندوق خرج چه اموراتی متعلق به «شهروندان ایران» می‌شود که بیکاری، فقر، اندام‌فروشی، کودکان کار، ترک‌تحصیل به‌خاطر نان درآوردن، کولبری، بی‌خانمانی، نابودی محیط‌زیست و سیل از سر و کول ایران بالا می‌رود؟ با آوردن کرونا به ایران، چه میزان از این صندوق صرف کنترل کرونا و خدمات‌رسانی به «شهروندان ایران» شده و می‌شود؟ با وجود این صندوق، چرا ایران باید این‌قدر کمبود تجهیزات پزشکی و پرستاری و امدادرسانی در امر کنترل کرونا داشته باشد؟ یک قلم ناچیز آن اعتراف جعفر ایمن‌آبادی نمایندهٔ مجلس از رشت است: «صریح بگویم نمی‌توانیم جان کادر درمانی خودمان را تأمین کنیم، زیرا با کمبود‌های بسیاری مواجه هستیم. قبرستانها جا ندارد و اجساد روی هم دفن می‌شوند. نبودن یک آمار واقعی باعث شده که عمق فاجعه مشخص نباشد». واقعیت این است که این صندوق در خدمت سپاه پاسداران و ارگانهای نگاه‌دارندهٔ نظام با کنترل شخص خامنه‌ای است و هیچ ربطی به امورات «شهروندان ایران» نداشته و ندارد. حتماً شاهد بوده‌ایم که در جریان سیل پارسال روحانی از خامنه‌ای اجازه خواست که وجوهی از این صندوق به امر سیل اختصاص داده شود و خامنه‌ای قطره‌چکانی کرد و اجازه نداد.
ارزش‌گذاریِ ابزاریِ جان مردم
پرسش بعدی از خامنه‌ای این است که چرا سرمایهٔ انبوهی مؤسسات اقتصادیِ حکومتی مثل بنیاد مستضعفان، آستان قدس رضوی، کاسپین، ستاد اجرایی فرمان امام، بیت رهبری و...در خدمات‌رسانی برای کنترل کرونا، در اختیار مردم ایران قرار نمی‌گیرند ولی برای نمایشاتی مثل دهه فجر، ۲۲ بهمن، راهپیمایی اربعین، هزینه‌های نجومی سپاه پاسداران و...بی‌دریغ هزینه می‌شوند؟ آیا جان مردم فقط آنجا ارزش دارد که صرف نمایشات حکومتی شود؟
حکایت قرنطینه چیست؟
پرسش مهم دیگر از خامنه‌ای این است که چرا قرنطینه که اولین اصل توصیه‌شده توسط سازمان بهداشت جهانی برای کنترل کرونا است، توسط وی عامدانه نقض شد و باعث شیوع شتابان کرونا از قم به سراسر ایران و حتی برخی کشورهای جهان شد؟ در ادامهٔ همین پرسش، چرا خامنه‌ای قرنطینه را برای خودش و ازمابهتران حکومتی‌اش مو به مو رعایت می‌کند ولی برای مردم ایران خوب نیست؟ آیا خامنه‌ای نخواسته است با شیوع کرونا در ایران، آن را ابزاری برای معامله با آمریکا بر سر تحریم کند؟ شواهد و واقعیتها و مواضع اخیر خود خامنه‌ای و روحانی و حکومتیان که همین را نشان می‌دهد.

در همین موضوع قرنطینه بسیار قابل‌ توجه است که خامنه‌ای پشت آخوندهای مرتجعی رفت که نگذاشتند قم قرنطینه شود و یک کلمه هم علیه این اقدام آخوندها نگفت. حتی با وجود بحث و جدل‌های درون حکومت بر سر قرنطینه، خامنه‌ای هیچ حرفی نزد و موضعی نگرفت تا قرنطینه اجرا نشود؛ ولی همین خامنه‌ای وقتی برخی نمایندگان مجلس در ماجرای گران شدن بنزین، حرف‌هایی علیه آن زدند، بلافاصله آمد وسط و دهان همه را بست.
کلید زندانها دست خامنه‌ای
پرسش مهم دیگر از خامنه‌ای این است که مگر قوه قضاییه تحت‌امر مطلق ولی‌فقیه نیست؟ پس چرا جان و هستی زندانیان در شیوع کرونا و نگرانی شبانه‌روزی خانواده‌هایشان، مسألهٔ و دغدغهٔ خاطر خامنه‌ای نیست؛ اما هر ایرانی که خبری از کرونا انتشار دهد که خلاف مواضع رسمی دولت و حاکمیت باشد، دستگیر و زندانی می‌شود؟ خامنه‌ای باید جواب بدهد که مگر طبق اعتراف مقامات قضایی رژیمش، شورش و فرار زندانیان برای گریز از ابتلا به کرونا نیست؟ پس چرا به‌جای ایجاد تسهیلات برای خلاصی زندانیان، تعداد پاسداران و محافظان زندانها را بیشتر می‌کند و مردم را تهدید می‌کند که اگر به زندانیان فراری پناه دهند، مجازات سنگین می‌شوند؟
خامنه‌ای و رد همیاری بین‌المللی
این پرسش مهم را باید جلو خامنه‌ای گذاشت که مگر خودش و روحانی و مقامات رژیمش نمی‌گویند که به‌دلیل تحریم، امکانات پزشکی و کادر درمانی و تجهیزات کم داریم، پس چرا گروه پزشکان بدون مرز را که بهترین فرصت برای تأمین کمبودها و رسیدگی به مردم ایران را ایجاد کردند، اخراج کردید؟ آیا این پرسش به‌جا نیست که طرح کمبود تحت عنوان تحریم، بازی جنایتکارانه با کرونا است؟
خامنه‌ای مسؤل دو روی سکهٔ‌ جنایت
پرسش از خامنه‌ای این است که چطور برای سرکوب قیام‌ها، اعتراضات، شورش‌ها و مطالبات مردم ایران، تمام سپاه و بسیج و نیروی انتظامی را به جان مردم می‌اندازی، ارتش را به‌حالت آماده‌باش درمی‌آوری، اینترنت را قطع می‌کنی، زندانها را لبالب می‌کنی، ولی برای جلوگیری از شیوع کرونا تا یک ماه هیچ خبری از بستن اماکن مذهبی، کنترل ترددات و ارتباطات و قرنطینه نیست؟



خامنه‌ای نخستین شایع کرونا و داس دروگر مرگ
در پشت همهٔ این پرسش‌ها، واقعیت این است که کرونا در ایران آخوندزده پیش از آن‌که یک ویروس بیماری‌زا و اپیدمی ضدبهداشتی و سلامت باشد، یک موضوع سیاسی است که ترازوی منافع نظام آخوندی با آن سنجیده می‌شود. اگر در خدمت حفظ نظام و سرکوب و قفل کردن مردم باشد، خیرات الهی قلمداد می‌شود و اگر قرار باشد ماهیت و هویت نظام را برملا کند، هیچ ابایی برای استفادهٔ ابزاری از آن ندارند. همهٔ این امورات زیر نظر شخص خامنه‌ای تصمیم‌گیری و اجرا می‌شود. از این رو:

خامنه‌ای نخستین مسؤل شیوع کرونا در ایران ـ و حتی برخی کشورهای جهان که از مسافران ایران مبتلا شده‌اند ـ است،

خامنه‌ای نخستین مسؤل جان باختن هزاران ایرانی بر اثر پنهانی‌کاری و دروغگویی و لاپوشانی در امر اطلاع‌رسانی کرونا است،

خامنه‌ای نخستین مسؤل کمبود امکانات و تجهیزات پزشکی در ایران است که در نمونه‌های بالا اشاره شد،

خامنه‌ای نخستین مسؤل شیوع کرونا در زندانهای ایران و تهدید و آسیب هزاران زندانی است.

خامنه‌ای نخستین مسؤل تبدیل کرونا به ابزار و وسیله‌ای برای معامله بر سر تحریم است که به‌خاطر آن از اقدامات پایه‌یی و علمی جهت کنترل کرونا جلوگیری می‌کند.

در نظام ولایت فقیه برخلاف تمام دنیا که نظرات، راه‌کارها و رهنمودهای تخصصی پزشکان و سازمان بهداشت جهانی در امر کرونا بر مواضع سیاسی دولتها مرجح بوده، این ولی‌فقیه و دولت و سپاه پاسداران و آخوندهای حکومتی بوده‌اند که پزشکان و پرستاران را سانسور کرده و تهدید به اخراج و زندان نموده‌اند تا واقعیت‌های کرونا اطلاع‌رسانی نشود.

به‌دلیل تمام شواهد برشمرده، خامنه‌ای نخستین جنایتکار در گرفتاری عظیم کشور و مردم ایران در امر کرونا است. امری که اگر به‌دلایل فوق نبود ـ و اقدامات کشورهای کنترل‌کننده نیز گواهی می‌دهند ـ میزان شیوع و حجم خسارات جانی و آسیب اقتصادی کرونا در ایران بسا بسا کمتر می‌بود.