بیماران مبتلا به کرونا در درد و رنج
خامنهای در سخنرانی ۲۱فروردین خود با هزار زبان گویا اذعان کرد، نه سرنوشت ایران برای او مهم است، نه سرنوشت میلیونها ایرانی گرفتار در دام بلای کرونا، نه معیشت و اقتصاد آنان، نه بهداشت و درمان و نه حال و آینده آنان و فرزندانشان و نه هیچ چیز دیگر. او با کلیبافی و پشتهماندازیهای روضهوار، ساییده و ملالتبار خود تنها و تنها نشان داد آنچه برای او مهم است، باد کردن تایرهای پوسیده و سوراخ سوراخ ماشین لکنتی حاکمیت ضدایرانی و ضداسلامی آخوندی و به حرکت درآوردن آن بر دوش مردم محروم ایران است.
دریغ از یک تسلیت به مردم داغدار
خامنهای بهصورتی واضح گفت که کرونا و مرگ هزاران ایرانی برایش حتی ارزش یک تسلیت تشریفاتی و یک ابراز همدردی سطحی و مصلحتی را نیز ندارد و بهعکس در مورد فاجعه کرونا گفت: «این مشکل در مقایسه با بسیاری از مشکلات، چیز کوچکی بهحساب میآید»!
او نشان داد که در نظام ولایت فقیه، جان و زندگی انسانها ارزشی ندارد؛ چنانچه بهراحتی از ارقام میلیونی کشته شدن انسانها در جنگ جهانی صحبت کرد تا بگوید حالا هم کشته شدن بر اثر کرونا چیز جدیدی نیست و هزاران کشته عددی به حساب نمیآید.
او با سفاهت و نادانی تمام مدعی شد در دو جنگ جهانی ۱۰میلیون نفر کشته شدهاند. گذاشته از قابل توجه بودن اطلاعات عمومی او در این زمینه، اما همین مسأله بیانگر آن است که بهراحتی پذیرفته که کشتههای کرونا هم از صدگان و هزارگان فراتر رفته و به میلیونگان برسد؛ در حالیکه هنوز کرونا برایش «مشکل کوچکی»! است؛ ضمن اینکه اگر آن را مشکل بزرگ بداند، باید دست در جیب کند، ذخایر بیت را که محصول غارت و چپاول است برای درمان مردم بگشاید، سانتریفوژهایش را برچیند و در یککلام گورش را از جغرافیای ایران گم کند.
او شاگرد امام دجال و کفن پارهای است که میگفت حتی اگر این جنگ ۲۰سال طول بکشد و تا وقتی حتی یک خانه در تهران سالم است، آن را ادامه خواهد داد.
خامنهای راست میگوید: «کرونا مشکل کوچکی است»!
خامنهای راست میگوید کرونا مشکل کوچکی است. نظامی که او ولایت آن را برعهده دارد فقط در جنگ ضدمیهنی با عراق، ۲میلیون کشته و معلول،۴۰هزار اسیر، ۵۰شهر ویران شده، ۳هزار روستای نابود، ۴میلیون آواره،۷هزار مفقودالاثر و بیش از هزار میلیارد دلار خسارت مادی روی دست ملت ایران گذاشت.
خامنهای راست میگوید کرونا مشکل کوچکی است زیرا دخالت او در جنگ سوریه تاکنون باعث قتل بیش از ۶۵۰هزار نفر از مردم آن کشور اعم از زنان و کودکان شده و ۱۳میلیون نفر را آواره نموده است.
وقتی او میگوید «تولید»! باید این کلمهٔ مشکوک را تفسیر کرد. نیت او از تولید آبادانی اقتصاد ایران و معیشت مردم نیست. هدف او از تولید و جهش در آن، تأمین هزینه مزدورانش در عراق و سوریه و یمن و تولید هزارها موشک و بمب و تضمین چرخیدن سانتریفوژهاست. تا آنجا که به او حاکمیتش برمیگردد نه در زمینهٔ اقتصاد، نه در فرهنگ، نه تنها گامی به جلو برنداشته، بلکه سازهها و ساختارهای نیمبند قبلی را هم یا تخریب کرده و یا به تیول خود در آورده و به خدمت اهداف کشورگشایانه و تروریستی گرفته است.
«ساخت و سازها و کار آزمایشگاهی»!
وقتی خلیفهٔ مفلوک میگوید: «ساخت و سازها و کار آزمایشگاهی»! بهطور قطع منظور او [همانگونه که علیاکبر صالحی در ۲۰فروردین ۹۹ گفت: «انجام فعالیتهای هستهیی و نیز تحقیق و توسعه در زمینه چرخه سوخت هستهیی بهویژه تبدیل و غنیسازی اورانیوم (شامل تولید و ذخیرهسازی) بدون هر محدودیت است.»
خودشان میگویند «میزان تولید و ذخیره اورانیوم غنیشده در حال حاضر به اندازه قبل از برجام است»، «ذخیرهسازی آبسنگین بدون هیچ محدودیتی در حال انجام است» و «مراحل ساخت رآکتور تحقیقاتی آبسنگین اراک (طراحی جدید) در همکاری با طرفهای خارجی و تجهیزات مربوطه در حال پیشرفت است».
خامنهای وقتی میگوید: «بشر با این همه پیشرفتهای علمی حیرتآور، احساس خوشبختی نمیکند. بشریت دچار فقر، بیماری، فحشا، گناه، بیعدالتی، نابرابری، شکاف طبقاتی بسیار وسیع و سوءاستفاده قدرتها از علم است.» از خلال جملههای او میتوان اوج خرسندیاش را از همهگیر شدن کرونا و ابتلای جامعه بشری و نفوس عالم به این ویروس زندگیسوز دریافت.
انسان از منظر خامنهای
با آمارتراشیهایی که مورد تأیید خامنهای است بهراستی اعداد دیگر رسایی و رسانایی معنایی خود را از دست دادهاند. این رسانههای خودش هستند که مینویسند:
«اعداد و ارقام، در جایی که پای جان انسانها در میان است، زیادی الکن و گنگاند. همهگیری کرونا از آن دست پدیدههایی است که جان انسانها را به چند عدد گره زده؛ عدد مبتلایان، بهبودیافتهها و آنها که جانشان را به این بیماری مرموز باختهاند. عدد اما متأسفانه گویای دریای احساسات آدمیزاد نیست.
همانطور که ماشینحسابها توان محاسبه درد و غم و تنهایی را ندارند. مثلا ۱۵۰ در روزگاری که «میلیون» و «میلیارد» حکم نُقل و نبات را دارد، عدد بسیار کوچکی است. اما همین عدد اگر تعداد متوفیان بر اثر کرونا در یک روز باشد، ابهت و سهمگینی نهفته در کنه آن را چهکسی میتواند تحمل کند؟» (همشهری آنلاین. ۱۹فروردین)
خامنهای راست میگوید برای او جان میلیونها انسان حکم نقل و نبات دارد و عدد کوچکی است زیرا کرونا برایش «مشکل کوچکی»! است.
خامنهای راست میگوید زیرا هرگز بویی از دنیای رازآمیز و هزارتوی انسانیت، ارزشها و احساسات متعالی جامعه بشری و همدردی و همنفسی شاعرانه بین آحاد و جوامع انسانی نبرده است. نگاه او به انسان ایرانی جز این نیست که آنها را عددهایی میبیند که وقتی در کنار هم قرار میگیرند، پایههای اقتدار نظام او را تشکیل میدهند. برای این خوب هستند که پای صندوق بیایند و با جوهری کردن انگشتانشان ولایت یزیدی او را مهر کنند. او حتی نیروهای خودش را سوختبار تنورهای برافروختهٔ ماجراجوییهایش میداند و دیگر هیچ. در زمهریری او در آن زندگی میکند، از عشق و عاطفه و نثار خبری نیست.
کینهٔ بزرگ برای شورش بزرگ
شرح آنچه در ایران اشغال شده میگذرد، فراتر از ظرفیت بیان و قلم است. پاسخ شایسته به این داغها و فراقها یک چیز بیش نیست. افزودن به کینهٔ بزرگ و برخاستن، یکی شدن و شعلهورتر کردن آتش شورش بزرگ و سوزاندن همزمان کرونا و کرونای ولایت که از مرگ ایران و ایرانی برای حاکمیتش و حفظ آن سود میبرد
این تنها راه چاره است و ما میتوانیم.