سخن روز ۱۸ فروردین
روحانی روز دوشنبه (۱۸فروردین در جلسهٔ اقتصادی دولت صحبت کرد و با تکرار حرفهای روز گذشتهٔ خود، در عینحال سعی کرد با مطرح کردن دادن برخی امتیازهای جزیی و پوشالی بهاقشار ضعیف، سیاست جنایتکارانه باز کردن مراکز اقتصادی و استمرار خودداری مجرمانه از قرنطینه و شیوع عمدی کرونا بهبهای جان میلیونها نفر را توجیه کند.
صدقهسریهای ناچیز و شرمآور حکومت آخوندی
روحانی گفت: برای ۳میلیون خانوار «محروم و اقشار تحت فشار... ۴نوبت بسته حمایتی از ۲۰۰هزار تا ۶۰۰هزار تومان (معادل ۱۲تا ۳۶دلار) مدنظر قراردادیم». وی افزود یک وام یک میلیون تا دو میلیون تومان (معادل ۶۰تا ۱۲۰دلار) نیز برای ۴میلیون خانواده کمدرآمد قرار میگیرد اما در طول ۲۴ماه از یارانه آنها کم میشود!
روحانی همچنین وعده داد بهکسب و کارهای کوچک هم از محل ۷۵هزار میلیارد تومان، وام با بهرهٔ ۱۲درصد میدهد! همان ۷۵هزار میلیارد تومانی که بهنوشتهٔ رسانههای خود رژیم، وجود خارجی ندارد! بهاین ترتیب هیچکدام از این موارد که با منت و صدقهسری بهنیازمندان وعده داده شده، اگر یکسره وعدهٔ پوچ نباشد، بهصورت وام با بهره است.
از سوی دیگر خامنهای نیز در همین روز دوشنبه، بعد از ۱۱روز با درخواست روحانی برای برداشت یک میلیارد یورو از صندوق توسعه رژیم موافقت کرد.
ارائهٔ این ارقام و مبالغ که در مقایسه با مبالغی که کشورهای دیگر برای حفظ جان و سلامت مردم اختصاص میدهند، بیاغراق بهیک درصد هم نمیرسد و تازه این در ازای مصیبتی است که خودش بر مردم نازل کرده است.
علاوه بر این، اختصاص یک میلیارد یورو برای مصارف درمانی، قویاً مورد تردید است. زیرا در رژیمی که بنیادش بر دروغ و وارونهگویی است و ساختار و سوخت و سازش با دروغ و دجالگری تنظیم شده، چگونه میتوان اطمینان پیدا کرد که همین مبلغ هم صرف مقابله با کرونا شود و از حسابهای بانکی آقاها و آقازادهها سر در نیاورد، یا بهآدمکشان حشدالشعبی و کتائب و حزبالشیطان داده نشود. از همین روست که خانم مریم رجوی هر بار که سخن از آزاد کردن پولهای بلوکه شدهٔ ایران بهمنظور هزینه کردن برای مقابله با کرونا یا فقر و گرسنگی مردم شده، بهتأکید خواهان دخالت و نظارت بینالمللی در تخصیص و توزیع آن شده است.
شیادبازیهای روحانی
سایر توضیحات روحانی، در مورد فاصلهگذاری هوشمند نیز تماماً شیادی بود. مثلاً آنجا که گفت: «شرایطمان هنوز شرایطی نیست که بگوییم فاصلهگذاریها را کنار بگذاریم! فاصله گذاریها هوشمندانه باید مد نظر همه قرار بگیرد!» او چنان حرف میزند که گویی این مردم هستند که فشار میآورند تا دولت فاصلهگذاری و قرنطینه را لغو کند و حالا روحانی است که تلاش میکند مردم را قانع سازد که فاصلهگذاری و محدودیت کار و تردد را نمیشود یکباره برداشت.
روحانی همچنین برای لاپوشانی سیاست جنایتکارانه رژیم در مورد بهکشتن دادن مردم، درباره رعایت «اصول بهداشتی» روضهخوانی کرد که «همه باید اصول بهداشتی را مد نظر قرار بدهند». گویی که اگر مردم این اصول را مراعات کنند مشکلی پیش نخواهد آمد، او همچنین تصریح کرد: «اگر بخواهد اصول بهداشتی مراعات نشود دو مرتبه ممکن است ما در یک شرایطی قرار بگیریم که شرایط سخت بشود». شیخک شیاد بهاین ترتیب میخواهد گناه کشتار بزرگی را که میداند در راه است، بهگردن خود مردم بیندازد و ناشی از رعایت نکردن اصول بهداشتی جلوه دهد.
«دوگانهٔ نان و جان»
اکنون تردیدی نمانده است که رژیم بین دوگانه «فعالیتهای اقتصادی» و «سلامت» مردم که روحانی مطرح کرد، اولی را انتخاب کرده و تودههای میلیونی مردم را عامدانه و جنایتکارانه در کورهٔ آدمسوزی کرونا میریزد. روزنامههای هر دو باند این تصمیم و انتخاب ضدبشری را تحت عنوان دوگانه جان و نان یا دوقطبی اقتصاد و سلامت، مورد اشاره قرار دادهاند و برخی نیز کوشیدهاند آن را اجتنابناپذیر و ناشی از وضعیت فلاکتبار اقتصادی جلوه دهند.
روزنامهٔ حکومتی مردمسالاری مینویسد: «دولت از یکطرف با شیوع رعبانگیر کرونا مواجه است و قاعدتاً باید قرنطینه عمومی اعلام کند.... اما مشکل اینجاست که آهی در بساط دولت نیست». اما این یک توجیه فریبکارانه است. درست است که رژیم بهلحاظ اقتصادی در وضعیت خفگی قرار دارد. اما بنابه گزارش صندوق بینالمللی پول، ذخیرهٔ ارزی رژیم بالغ بر ۸۵میلیارد دلار است که اگر بخواهد آن را صرف معیشت مردم در شرایط قرنطینه کند، میتواند و تحریمهای بانکی شامل مواد غذایی و اقلام دارویی نمیشود. اما این دیکتاتوری هرگز حاضر نیست اموال و داراییهای مردم ایران را که از آنان ربوده، صرف حفظ و بقای مردم کند، زیرا که آنها را برای حفظ و بقای خودش که آن را اوجب واجبات تعریف میکند در نظر گرفته است.
روزنامهٔ حکومتی جهان صنعت (۱۸فروردین) بهاین معنا خیلی صریح و پوستکنده، اذعان کرده است: «قرنطینه برای دولت جمهوری اسلامی ایران بسیار پرهزینه است چون باید مایحتاج مردمی که در خانهها هستند را حکومت تأمین کند و بهدلیل اینکه حاکمیت تمایلی بهصرف هزینه ندارد پس ترجیح میدهد همه جامعه مبتلا بهبیماری کرونا شوند و از این تعداد چند میلیون نفر کشته شوند... آنطور که پیداست دولت ایران بهجان مردم کشور بیتفاوت بوده و... اعتقادی بهقرنطینه و تعطیلی کامل کشور ندارد».
تمام تجارب ۴۱ساله ولایت ننگین خمینی و خامنهای اثبات همین سخن است. جان و هستی مردم ایران هیچ اهمیتی برای آخوندهای پلید و جنایتکار حاکم ندارد. آنها همچنین از منابع و ثروتهای سرشار میهن ما، هیچ حقی برای مردم ایران قائل نیستند، تمامی این ثروت، باید صرف تحقق رؤیاهای شوم بسط ولایت شود، یا صرف زندگی شاهانهٔ آخوندها و آقازادههایشان گردد. از نظر این حراملقمگان سهم مردم ایران، فقر و تباهی و سوختن در تنور جنگ یا کورهٔ کروناست!
«چنان نماند و چنین نیز نخواهد ماند!»
اما نه! مردم ایران برخاستهاند تا حق خود را از حلقوم این حرامیان بیرون بکشند.
برق این اراده را چشمان کمسوی مرتجعان حاکم نیز دیده و گوشهای سنگینشان صدای مهیب بهحرکت در آمدن گسل عظیم در اعماق جامعه را، شنیده است. از همین روست که روزنامهٔ وطن امروز متعلق بهبخش امنیتی اطلاعاتی رژیم جیغ وحشت میکشد: «اگر تدبیری عاجل نشود، ما بهسرعت از سختی کنونی بهسمت فاجعهیی مهیب در آینده نزدیک پیش خواهیم رفت؛ فاجعهیی که میتواند کلیت ساختار حکمرانی و جامعه ما را با مشکلی تاریخی مواجه کند».