سخن روز ۲۲فروردین ۹۹
پس از سخنرانی روز پنجشنبه خامنه‌ای که تحت عنوان فریبکارانهٔ ضرورت تولید و جهش تولید، از خط لغو قرنطینه حمایت کرد، ستاد مقابله با کرونا هم روز بعد (جمعه ۲۲فروردین) مجدداً اعلام کرد که طرح فاصله‌گذاری هوشمند از فردا ۲۳فروردین در استانها و ۳۰فروردین در تهران اجرا می‌شود.
ستاد کذایی هم‌چنین تصریح کرد فعالیت ادارات در استانها از فردا با حضور دو سوم کارمندان آغاز خواهد شد. اما در همین اطلاعیه به‌طور متناقضی تأکید شده که «سیاست کلی و راهبردی عمومی این ستاد هم‌چنان استمرار اصل در خانه ماندن است«. و توصیه کرده که خروج از خانه فقط در صورت ضرورت و بسیار محدود صورت بگیرد.
منطق ضدبشری
معنی آشکار این حرف این است که آنها که دستشان به‌دهانشان می‌رسد و می‌توانند به‌رغم در خانه ماندن هزینهٔ زندگی و معیشت خود را تأمین کنند، در خانه بمانند! اما آنها که رزق و روزی‌شان گروگان این رژیم است و آنها که ندارند، باید برای به‌دست آوردن لقمه‌یی نان بیرون بروند، در معرض ویروس قرار بگیرند و دل به‌مرگ بسپارند.
این است منطق آخوندهای فاسد و ضدبشر که نان مردم را ربوده و جان آنها را در گرو لقمه‌یی نان قرار داده‌اند. علی ربیعی کهنه دژخیم اطلاعاتی که اکنون سخنگوی دولت روحانی است در تأیید و تکمیل این منطق ضدبشری و در توجیه فرستادن مردم به‌کورهٔ آدم‌سوزی کرونا گفت: «میزان مرگ و میر ناشی از فقر در اثر سیاست‌های محدودکنندهٔ اقتصادی (قرنطینه) قابل مقایسه با میزان مرگ بر اثر کرونا نخواهد بود». یعنی اگر مردم به‌خاطر پرهیز از مرگ بر اثر کرونا، در خانه بمانند، زودتر از مرگ محتمل بر اثر کرونا، حتماً از گرسنگی در خانه خواهند مرد. این اعتراف وقیحانه و آشکاری است به‌شدت فقر سیاهی که این رژیم فاسد به مردم ایران تحمیل کرده و هم‌چنین گویای این واقعیت که این رژیم بسا مرگزاتر و خطرناکتر از کروناست.
ربیعی دژخیم با ارائهٔ آمار و ارقامی از بیکاران و کارگاههای تعطیل شده و روند رو به‌افزایش آنها، تلاش کرد این همه را به‌تحریم‌ها و به ناکارآمدی سیاست‌های دولتهای پیش از روحانی مصادره کند؛ اما این عذرهای بدتر از گناه نیز جنایتکاران فاسد و بی‌کفایت حاکم را از طوفان خشم‌وکین مردم مصون نخواهد داشت.
تشدید تضادهای درونی بر سر لغو قرنطینه
اما توصیه و تأکید بر این‌که «سیاست کلی و راهبری این ستاد هم‌چنان در خانه ماندن است»، به‌جز منطق ضدبشری نهفته در آن، بیانگر یک واقعیت دیگر هم هست؛ این‌که تعدادی از اعضای ستاد با خط لغو خامنه‌ای مخالفند. برخی از آنها این مخالفت را حتی ابراز هم می‌کنند. این مخالفتها به‌خصوص در سطوح زیرین دولت، مانند مدیران که هم، در کار اجرایی هستند و می‌دانند بهای این تصمیمات چیست؟ هم به‌خصوص در وزارت‌خانه‌هایی مانند بهداشت و درمان که زیر فشار مردم هستند، آشکارتر است. چند روز پیش نمکی در جلسهٔ ستاد کرونا در حضور روحانی گفت زیر فشار طغیان کرونا در گیلان و کمبود تخت بیمارستانی «له شدیم».
زالی که به‌اصطلاح فرمانده قرارگاه مقابله با کرونا در تهران است، اعتراف کرد: «۸۶درصد پایتخت‌نشینان با اعمال محدودیت هر چه بیشتر، برای مهار کرونا، موافق هستند». زالی هم‌چنین گفته است: «۷۵درصد ترددهای مردم برای تأمین مایحتاج روزانه آنها صورت می‌گیرد».
اما همهٔ این واقعیتها، در مواجهه با «ارادهٔ برتر» مقام ولایت که بقای حکومتش را برتر از زندگی میلیونها تن از مردم ایران قرار داده، رنگ می‌بازد و ساز و کارهای نمایشی رژیم خودش را هم به‌سخره می‌گیرد.
طیبه سیاوشی عضو مجلس ارتجاع فاش کرد: آرا در بررسی طرح سه‌فوریتی تعطیل کشور، مشکوک بود، اما هیأت‌رئیسه رسیدگی نکرد.
سایت حکومتی رویداد ۲۴نیز می‌نویسد: «طرح ۳فوریتی تعطیل یک ماههٔ کشور به‌شکل عجیبی از دستور کار خارج شد».
این فاش‌گویی‌ها از سوی دیگر بیانگر آن است که به‌میدان آمدن خامنه‌ای اگر چه برای خاتمه دادن به‌بگومگوهای درون رژیم بود، اما نه تنها به‌آن پایان نداده، بلکه اعتراضات از این پس دامن خودش را هم می‌گیرد. به‌خصوص دو هفته پس از لغو قرنطینه، وقتی که موج اول سونامی بروز بیماری و زنجیرهٔ وحشتناک مرگ و میرها از راه برسد و دامن نیروهای خود رژیم را هم بگیرد، آن وقت قطعاً شاهد انفجار تضادهای درونی رژیم هم خواهیم بود و این روند لاجرم چشم‌اندازهای جدیدی را برای مردم و مقاومت و کانون‌های شورشی باز خواهد کرد.
آری هم‌چنان که رهبر مقاومت مسعود رجوی گفت، «جانهایی که از دست می‌رود تیک‌تاک قیام و سرنگونی است. باید برشورید صدبار بیشتر جنگید و ایران را پس گرفت».
