سیل در سیستان و بلوچستان
در حالیکه مردم ایران در سوگ قربانیان فاجعه سقوط هواپیمای اوکراینی بر اثر شلیک سپاه پاسداران خامنهای بهسر میبردند و هنوز از داغ ۱۵۰۰شهید در قیام آبانماه بیرون نیامدهاند بار دیگر سیل و توفان ۲۶استان از میهن اسیر را در هم نوردید. سیل و توفانی که بهدلیل کمبود و فقدان مبرمترین و ضروریترین ساختارهای اولیه شهری، شهرها و روستاهای میهن را یکی بعد از دیگری به زیر آب برد و به یک فاجعه ملی و سراسری برای مردم ایران تبدیل شد.
این تخریب خصوصاً در مناطق جنوبی استانهای محروم و تحت ستم سیستان و بلوچستان، کرمان و هرمزگان بیش از سایر مناطق مرگبار بود و علاوه بر کشته و مصدوم شدن چند تن از هموطنان عزیز به قطع شدن خطوط ارتباطی بیش از ۵۰۰روستا و در محاصره قرار گرفتن بیش از ۱۱۳روستا در منطقه قصر قند، تخریب و ویرانی دهها هزار خانه،خسارات سنگین به تأسیسات کشاورزی و نابودی مزارع و دامها، تخریب خطوط آب و برق و گاز، شکستن سدها و آب بندها تعطیلی و ویرانی صدها مدرسه و کلاس درس در ۱۲شهر و...در این استانها منجر شد و میلیونها تن از هموطنان ستمدیده این مناطق را در اندوه و ماتم فرو برده است.
خبرگزاری ایسنا ۲۱دیماه ۹۸ گستردگی وسعت مناطق سیلزده در مناطق جنوبی کشور و ابعاد عظیم این فاجعه ملی را بهنقل از رئیس سازمان هلال احمر رژیم اینچنین رونمایی کرده است: «بارش باران و برف سبب وقوع سیل و آبگرفتگی در ۱۱شهرستان استان هرمزگان (از جمله بشاگرد، بندر لنگه، بندرعباس، پارسیان، جاسک، حاجیآباد، خمیر، رودان، سیریک، قشم و میناب) و ۱۳شهرستان سیستان و بلوچستان (ایرانشهر، چابهار، خاش، دلگان، زاهدان، سرباز، سراوان، سیب و سوارن، فنوج، کنارک، میرجاوه، نیکشهر و هیرمند) شده است».
اما دردناکتر و جانکاهتر از وقوع این سیل ویرانکننده، شرایط جانکاه و نابسامان بازماندگان سیل است چرا که حاکمیت دزد و غارتگر آخوندی نه تنها هیچ اقدام پیشگیرانهای جهت جلوگیری از سیل و آبگرفتگی ناشی از آن نکرده و نمیکند که از اولیهترین الزامات و امکانات برای کاهش درد و رنج مردم مصیبتزده این استانها هم ممانعت بهعمل میآورد.
بهعنوان نمونه روزنامه حکومتی ابتکار ۲۳دیماه ۹۸ بهشرایط فاجعهبار مردم سیستان و بلوچستان بعد از گذشت ۴روز از این سیل ویرانگر، اینچنین اعتراف کرده است:
«وضعیت امدادرسانی فاجعهبار است. مردم روستاهای این منطقه تمکن مالی بالایی ندارند. به آنها اخطار دادند که خانههایتان را ترک کنید و به خانه بستگان بروید، اما عملاً بستگان بسیاری از آنها خانههایی مثل خود این مردم دارند؛ خانههای گلی و کپری و ضعیف در برابر بلایای طبیعی. بسیاری از مردم این روستاها به بالای پشتبامها و حتی درختها پناه بردهاند».
این منبع در ادامه ضمن اعتراف به وسعت گسترده ویرانیهای به جا مانده از سیل خطر خروج تمساحها از برکهها را یادآور شده و اضافه میکند: «خروج گاندوها (تمساح پوزهکوتاه ایرانی که بومی خاص این منطقه است) از برکهها و ورودشان به برخی روستاها خطرهای جدیدی به مشکلات ناشی از سیل افزوده است».
در یک اعتراف دیگر روزنامه حکومتی سیاست روز ۲۳دیماه ۹۸ در مطلبی با عنوان «وضعیت سیلزدگان سیستان و بلوچستان بسیار وخیم است» از شدت نیازمندی مردم به آب آشامیدنی و مواد غذایی مینویسد: «چهار روز است که مردم درگیر سیل هستند و ارتباط آنها با بیرون قطع شده است. مردم در روستاها بهوسیله سیل محاصره شدهاند و به شدت نیازمند آب آشامیدنی و مواد غذایی هستند؛ راهها زیر سیل مانده و دسترسی زمینی وجود ندارد. امکانات هوایی هم در استان نداریم. تنها یک بالگرد در استان وجود دارد که توانایی رساندن مواد غذایی و آب آشامیدنی و انتقال مصدومان روستا را ندارد. از زمان وقوع سیل هم درخواست ارسال بالگرد دادهایم که هنوز پاسخ درستی به ما داده نشده است».
در همین حال استانهای هرمزگان و استان کرمان هم بهشدت تحت تاثیر سیلهای ویرانگر قرار گرفته و عملاً بهدلیل آبگرفتگی معابر، تعطیلی مدارس شهر، تعطیلی بنادر و مسدود شدن عمده محورهای مو اصلاتی مردم همچنان در محاصره سیل قرار دارند.
خبرگزاری رکنا ۲۰دیماه ۹۸ در این باره مینویسد: «بهدنبال بارش شدید باران که از شامگاه شنبه در بندرعباس، مرکز استان هرمزگان، آغاز شده، تمام خیابانهای اصلی و فرعی این شهرستان را آب فراگرفته است و باعث شده عبور و مرور برای ساکنان تنها با قایق ممکن باشد. راههای ارتباطی ۱۴روستا به مرکز این بخش قطع شده است. برق ۵۱روستای بخش سندرک و ۵روستای قشم و شهرک صنعتی گچین قطع است و مسیر دسترسی به بندر شهید رجایی (بندرعباس) بزرگترین بندر کانتینری ایران در غرب بندرعباس بهدلیل آبگرفتگی شدید مسدود است و امکان ورود به بندر وجود ندارد».
خسارات سیل
رسانههای حکومتی همچنین با رونمایی از گوشهای از خسارات هنگفت و ویرانیهای گسترده سیل در استان کرمان مینویسند: «همه راههای اصلی و فرعی جنوب استان کرمان به جز آبنماهای مسیر رودبار به کهنوج و رودبار به قلعهگنج در قسمت مظفرآباد و بیژنآباد و آب سرودئیه مسدود هستند و این مسیرها تا فروکش کردن آب هلیل رود باز نمیشوند. حدود ۱۵میلیارد تومان به راههای جنوب استان کرمان در اثر جاری شدن سیل و بارشهای دو روز گذشته خسارت وارد شده که در حال برآورد دقیق میزان این خسارات هستیم. همچنین برخی پلها ۱۰درصد و تا ۱۰۰درصد تخریب شدهاند ضمن آن که پل محور جاسک نیز صورت صددرصدی تخریب شده است».(خبرگزاری حکومتی ایسنا ۲۲دیماه ۹۸)
یک روزنامه حکومتی ۲۵دی در مطلب با عنوان «خسارات نجومی سیل به استان سیستان و بلوچستان» مینویسد: «در کنار بیبرقی، بیآبی هم در سیل داریم. چگونگی آن بدین ترتیب است که شبکه آب ۲۴۵روستا بر اثر همین سیل قطع شد که بهگفته عباسعلی ارجمندی، مدیرکل ستاد بحران استانداری سیستان و بلوچستان، تنها شبکه آب ۲۱روستا وصل شده است... همانطور که گفتیم استان سیستان و بلوچستان زیرساختهای ضعیفی دارد که متأسفانه با وجود همین ضعف، شاهد خسارت ۳۳۲میلیارد تومانی سیل به زیرساختهای شهری حدود ۲۴شهرداری این استان هستیم... تازه این میزان خسارت بر اساس برآوردهای اولیه سیلاب اخیر است. همچنین چهار هزار هکتار باغ موز و نیز ۱۰هزار هکتار کشت خارج از فصل (مثل کشت هندوانه و طالبی) بر اثر این سیل از بین رفته است... غلام حیدر زورقی، رئیس سازمان جهاد کشاورزی سیستان و بلوچستان میگوید: بر اساس برآوردهای اولیه سیلاب اخیر ۶۱۳میلیارد تومان خسارت به بخش کشاورزی این استان وارد کرده است».(رسانه حکومتی ستاره صبح ـ ۲۵دی ۹۸)
لازم به یادآوری است که جمع خسارت ۶۱۳میلیاردی سیل در بخش کشاورزی و خسارات ۳۳۲میلیاردی سیل به زیرساختهای شهری که منطقهای را ویران و نسلی را به خاک سیاه نشانده است یکسوم پولی است که یکشبه با ۳فوریت برای ۲ماه سپاه پاسداران تصویب کردند. پولی در گردش مالی و اجرایی سپاه بهسرعت به گلولههایی بر گلوی همین مردم تبدیل میشود.
سیلی که پیشبینی شده بود
عمق طینت ضدمردمی حاکمیت تبهکار و فاسد آخوندی در رابطه با دور جدید سیلهای ویرانگر در میهن اسیر آن زمان بهتر و بیشتر روشن میشود که بدانیم سازمانهای هواشناسی از قبل شروع بارش برف و باران و تغییر وضعیت هوا در کشور را پیشبینی و گزارش کرده بودند، اما رژیم ضدمردمی نه تنها هیچ اقدام پیشگیرانهای جهت جلوگیری از سیل و آبگرفتگی ناشی از آن نکرد بلکه با رهاسازی دیرهنگام آب سدها و عدم ارسال ماشینآلات و سایر امکانات ضروری برای مقابله با سیل، عملاً زمینه گستردگی و تخریب هر چه بیشتر سیل را فراهم نمود.
کارشناسان نظام آخوندی یکی از علل اصلی تشدید سیل در این مناطق را در باز کردن دیرهنگام دریچههای سد دانسته و میگویند تمام آبی که در حال حاضر بهصورت سیل در دشتیاری جاری شده، بهخاطر باران نیست بلکه نتیجه بیبرنامگی و بیتوجهی متولیان حکومت در باز کردن دریچههای سد میباشد.
سایت حکومتی ایرانزمین ۲۳دیماه ۹۸ در مطلبی با عنوان «جزییات سیل در سیستان و بلوچستان» مینویسد: «در اثر بارش باران و جاری شدن سیلاب در جنوب سیستان و بلوچستان حدود ۳۵۰ میلیون مترمکعب آب در ثانیه از سطح زیردان و پیشین سرریز کرده است. سر ریز آب در سد پیشین در بعضی از ساعات به سه هزار و ۵۰۰میلیون مترمکعب در ثانیه و در سد زیردان به ۲هزار مترمکعب در ثانیه رسیده و هماینک همهٔ آب در منطقه دشتیاری، پلان و باهوکلات آمده و روستاها در محاصره هستند و جاهایی که در محاصره سیل نیستند نیز راههای ارتباطی قطع است».
حاکمیت دزد و تبهکار آخوندی و در رأس آن خامنهای جنایتکار در حالی از اولیهترین الزامات و امکانات برای کاهش درد و رنج مردم مصیبتزده و هموطنان سیلزده در میهن اشغال شده ممانعت بهعمل میآورد که همزمان با وقوع سیل میلیونها دلار از جیب و سفرههای مردم خرج نمایش و تعزیه و چرخاندن لاشهٔ پاسدار جنایتکار قاسم سلیمانی کرد و بلافاصله در یک دهنکجی آشکار به مردم سیلزده و محرومان کشور ۲۰۰میلیون یورو ـ معادل ۳تریلیون تومان ـ به جیب پاسداران جنایتکار ریخت. مردمی که با همه مشکلات و محدودیتها رودروی پاسداران ایستادند و با شعار «مرگ بر اصل ولایت فقیه» که پاسخش را در کف خیابانها دادند. این پاسخ نسلی است که زیر فشار فقر مطلق و خشکسالی و سیل و سرکوب و سانسور، دود و نابود نشد؛ مسبب همهٔ جنایتها را شناخت و بیپروا با صدای بلند فریاد زد:
«این همه سال جنایت مرگ بر این ولایت»