اعتراضات دانشجویان دی ۹۸
قیام مردم بعد از ۳روز یعنی از روز شنبه تابهحال با کوبش و شدت پیشمیرود و بازتابش در رسانههای بینالمللی منتشر میشود. رسانهها همه مینویسند که خروشی که شروع شده از اولین لحظاتش بهطور رسا و مستقیم، شخص ولیفقیه و سپاه پاسداران و تصاویر قاسم سلیمانی را مورد حمله و لگدکوب کردن قرار داده است.
نیویورک تایمز ۲۱دی گزارش داد: «تظاهرات در تهران و دیگر شهرهای ایران فوران کرد... کلیپهای تظاهرات حتی برخی را نشان میداد که فریاد میزدند “خامنهای قاتل است!”»
والاستریت ژورنال هم در همین روز نوشت: «تظاهرکنندگان در بیرون دانشگاه فنی امیرکبیر در تهران جمع شدند و برخی مردان جوان پوسترهای قاسم سلیمانی را پاره کردند».
برای همه روشن است که نفر اول حکومت ایران امروز خامنهای و نفر دوم نه روحانی بلکه قاسم سلیمانی بود. و همین دو تن موضوع شعارهای مردم بودند.
همهٔ رسانههای بینالمللی به تیز بودن شعارها و متمرکز بودن آن بر خامنهای با شعار «خامنهای قاتل است» اشاره کردهاند.
اما مشخصترین اعتراف و اعلام هراس از این شعارها را خود حکومت ولایت فقیه کرده است. روزنامهٔ جمهوری اسلامی ۲۳دی ۹۸ از «صفبستن مردم» در برابر نیروهای نظامی رژیم نام برده و بهطور مشخص در اشاره به شعارهای تند علیه «رهبر قاتل» نوشته: برخی کلمات و پستها بوی «آلبانی» میدهد... پس توجه میدهم که مراقب باشیم. امروز زمان مطالبه هست اما هرگز زمان یقهگیری از مدافعان وطن نیست.(روشن است که منظور جمهوری اسلامی از مدافعان وطن همان سپاه پاسداران است که هواپیمای مردم را سرنگون کرد و در قیام آبان هم ۱۵۰۰نفر را کشت)
یکی از نشانههای بوی آلبانی را میتوان شعار دیگری دانست که دانشجویان و مردم در میدان ولیعصر با صدای بلند فریاد میزدند و آن این بود: «کشتههای آبانماه، هزار و پانصد نفر».
و این عدد ۱۵۰۰ عددی است که تنها مجاهدین بر آن تأکید کردند و نه نیرویی دیگر. و سردادن این شعار شاخکهای حساس رژیم را فعال کرد که جوانان قیامآفرین هم عدد مجاهدین را میگویند و هم شعار مجاهدین را که مرگ بر اصل ولایت فقیه و مرگ بر خامنهای است میدهند.
روزنامه جمهوری در ادامه مینویسد: «آنچه شنبهشب و یکشنبه در تهران و برخی شهرها روی داد، آنچه بر برخی زبانها رفت، آنچه شعار شد... همه و همه ایفای نقشی است که برایمان نوشتهاند و من نمیتوانم بپذیرم دانشجویان بهعنوان نخبگان جامعه... در میدانی چنین قدم بگذارند. بله اعتراض باید کرد اما تیغ نباید در پهلوی مدافعان وطن(منظور همان پاسداران) نشاند».
البته باید این را هم گفت که این شعارهای تندو تیز مرگ بر شخص خامنهای تنها در تهران نبوده است بلکه حتی در شهرهای بسیار کوچکی مثل ایوانکی که قاعدتاً سادهتر قابل خفه کردن توسط دیکتاتوری هست مردم با شهامت شعار مرگ بر خامنهای دادند. فیلمهای شعارهای شامگاه دوشنبه ۲۳دیماه ۹۸ که جوانان در شهر ایوانکی واقع در استان سمنان، در خیابان شعار مرگ بر خامنهای سردادند در فضای مجازی منتشر شده است.
در انقلاب سال ۱۳۵۷ هم وقتی مردم یکپارچه شعار علیه شاه دادند انقلاب از سرفصل اصلی خود گذشت و به سراشیبی افتاد. بنابراین در این قیامها هم سیر انقلاب با تبدیل شدن شعارهای مردم به شعار علیه خود خامنهای و آنکه در رأس نیروهای صدور تروریسمش بود، میتوان گفت انقلاب اوجی دیگر یافته است.
این نکته را نیز باید افزود که در درون نظام هم به این کیفیت جدید شعارها و تغییر کیفیت امواج خشم مردم پی بردهاند. دلیل آن این است که تقلای آشکاری در نظام برای حمایت از ولیفقیه و به نوعی جلوگیری از تضعیف جایگاه ولیفقیه که ستون اصلی خیمهٔ نظام است، شروع شده است. از جمله طبق گزارش خبرگزاری حکومتی فارس، محسن هاشمی در آستانه برگزاری مراسم سومین سالگرد پدرش بیقافیه به دفاع از خامنهای پرداخت و گفت: «در شرایطی که ایران در معرض چالشها و بحرانهای همزاد و همافزا قرار دارد، تضعیف رهبری بهعنوان محور اداره کشور، برخلاف مصالح ملی است و سیره آیتالله هاشمی رفسنجانی نیز چه در دوران امام خمینی(ره) و چه در دوران رهبری آیتالله خامنهای، همواره بر حمایت و تقویت رهبری بوده است».
عبارت «چالشها و بحرانهای همزاد و همافزا» در کلام محسن هاشمی، نشانهٔ این است که تمامی بحرانهایی که رژیم گرفتارش است در صورت تضعیف ولیفقیه ضریب میخورند و نظام را درهممیپیچند.