در روزنامههای حکومتی امروز هیچ خبری از درخواست تشدید فشار به رژیم توسط سناتورهای آمریکایی انعکاس نیافته. همین طور خبری از تحولات داخلی عراق که ضد رژیم هست نیست. برعکس دود و دمهای رژیم در مورد راهپیمایی عواملش که قرار است روز جمعه برگزار شود برجسته شده. در مورد بحرانهای منطقهای به رابطه با عربستان پرداختهاند.
فلاحتپیشه، عضو کمیسیون امنیت رژیم، در آرمان نوشته است چشمانداز بهبود در این رابطه نیست. علت آنرا هم درخواست عربستان که از رژیم خواسته دست از دخالتهای منطقهای بردارد ذکر کرده. در مورد مواضع کشورهای اروپایی هم ساکتند و بیشتر دود و دمها و تهدیدهای عوامل خودشان را برجسته کردهاند که از NPT خارج میشویم. جالب این جاست که در همین مورد هم ضدو نقیض گویی دارند. در حالی که روزنامههای حکومتی دود ودمهای ظریف و روحانی را برجسته کردهاند، رسالت از باند مؤتلفه بهنقل از فریدون عباسی رئیس سابق سازمان انرژی اتمی رژیم این ادعاها را شعاری و تاکتیکی ارزیابی کرده و گفته باید «تبعات خروج از آن را بپذیرند».
موضوعی که در روزنامههای تمام باندهای حاکم بهمثابه موضوع اصلی و اول برجسته شده نمایش انتخابات است. روزنامههای همسو با روحانی اظهارات روز گذشتهٔ او را برجسته کردهاند که از شورای نگهبان خامنهای سهمخواهی کرده و روزنامههای همسو با شورای نگهبان خامنهای متقابلا روی فساد مهرههای حذف شده متمرکز هستند. جالبه که در همین مورد هم روزنامههای سمت روحانی ضد و نقیض گویی دارند. در حالی که اغلب به حذف مهرههای این باند اعتراض دارند ترکان مشاور معاون سابق روحانی در روزنامه آرمان تأیید کرده که حذف شدهها مشکل فساد مالی داشتهاند و باید حذف میشدند. همین ضدو نقیض گویی در روزنامههای حکومتی در مورد FATF دیده میشود، در حالی که روزنامههای باند خامنهای مثل کیهان، رسالت و اقمار آنها تیتر زدهاند که پرونده FATF در مجمع تشخیص مصلحت بسته شد. اما روزنامههای رقیب بهنقل محمد صدر عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام نوشتهاند چنین خبری نیست. این پرونده باید در صحن علنی مجمع بسته شود که نشده است. اینها مهمترین موضوعاتی است که مستقیم به آن پرداختهاند.
بحران سقوط هواپیما را تا آنجا که به اعتراضات اجتماعی بر میگردد بله سانسور کردهاند. اما آن قسمت که تبدیل به بحران دورنی رژیم شده است را انعکاس دادهاند. از جمله اظهارات جنیدی مشاور روحانی که تمام قسمتهای کشوری و لشکری باید پاسخگوی علت سقوط باشند تیتر روزنامههای باند روحانی شده است. در مورد قیام مردم ایران هم باید بگم کماکان ابراز وحشت از فضای انفجاری جامعه و بیراهحلی نظام و مطالبات مردم در کشمکشهای درونی نظام دیده میشود.
آرمان: کاین ره که تو میروی به ترکستان است: همانطور که در اعتراضات آبانماه دیدیم که با معترضان (نه اغتشاشگران) به شکل بیرونی رفتار شد. با این نوع سیاستها نقش رسانه صدا و سیما به ایجاد اعتماد ملی، اجماع عمومی و خدمت به یک سهم مشترک در کشور نمیانجامد و ناخواسته در راستای انشقاق افکار عمومی قدم بر میدارد که در نهایت تعارضات اجتماعی را تقویت میکند.
جهان صنعت: (روحانی) دستکم برای کسانی که به ایشان اعتماد کرده و رأی به او دادهاند باید توضیح دهد که چگونه رئیس دولت و رئیس شورایعالی امنیت ملی، بلافاصله از شلیک موشک یا احتمال شلیک موشک خودی به سمت هواپیما آگاه نشده است؟ چگونه هنوز در مورد شهروندان و تعداد شهروندانی که در آبانماه گذشته کشته شدهاند سکوت میکند؟ چگونه در مورد اخذ اعترافهای اجباری یا اعلام اجباری هواداری از جمهوری اسلامی ایران توسط خانوادههای کشتهشدگان هواپیمای اوکراینی سکوت میکند؟
کیهان خامنهای: بروز ناآرامیهای آبانماه در ایران و همچنین تحولات پرتنش در عراق و لبنان این ذهنیت را در آمریکا تقویت کرد که نباید اجازه داد که ساختار قدرت منطقهای نظام دستنخورده باقی بماند و باید از فرصت آشوبها برای تنزّل نظام استفاده کرد. در همین فضا بود که آمریکا از بهانه کشته شدن یک پیمانکار آمریکایی در پایگاه کرکوک استفاده کرد و مارک اسپر وزیر دفاع آمریکا اعلام کرد که «بازی عوض شده» و آمریکا بهسمت سیاست «پیشدستی» حرکت میکند. ترور حاج قاسم سلیمانی گام بزرگ اول در «سیاستِ امنیتی جدید آمریکایی» بود تا ساختار شبکه قدرت منطقهای نظام را از هم بپاشاند.
فرهیختگان: مهدی محمدی: آمریکا (قاسم) سلیمانی را بهعنوان بخشی از پروژه براندازی ترور کرد. این مطلبی بسیار مهم است که ترور سلیمانی با مسائل داخلی ایران و عراق مرتبط است. مردم به ما میگویند شما که در حوزههای دفاعی و امنیتی اینقدر قدرت دارید که به آمریکا سیلی میزنید و آمریکا جرأت نمیکند جواب بدهد، چرا نمیتوانید مشکلات ما را حل کنید؟ شما که موشکی میسازید که هیچ سامانه دفاع موشکی نمیتواند آن را رهگیری کند، چرا نمیتوانید مشکل تورم و بیکاری و آلودگی هوا را حل کنید؟ اینها سؤالهایی است که ذهن مردم را درگیر کرده و آنها را آزار میدهد.
آرمان: افشار سلیمانی سفیر پیشین: (در داووس)بهرغم دعوت از ظریف سخنرانی ایشان در این اجلاس لغو شده است.
این اجلاس در سایه تحولات مهمی چون ترور قاسم سلیمانی، حوادث منطقه و سقوط هواپیمای اوکراینی برگزار میشود. بهنظر میرسد تحولاتی در پشتپرده میان آمریکا و اروپا نیز وجود دارد. اروپا همچنان اصرار دارد که بدون ایفای تعهداتش در برجام، نظام همچنان بهطور کامل پایبند باشد. این در حالی است که در روزهای اخیر با برداشته شدن گام پنجم کاهش تعهدات برجامی اروپاییها نیز به سراغ مکانیزم ماشه رفتهاند و نشان دادند که قصد عقبنشینی ندارند و قدمی برای اجرای تعهدات نخواهد برداشت... شواهد نشان میدهد که روند کنونی دور جدیدی از پروژه منزوی ساختن نظام است. معلوم نیست این روند تا کجا ادامه پیدا کند.
این مسائل در درون رژیم بهصورت بحران در آمدهاند چون راهحل و راه گریزی از آنها ندارد. در روزنامهها هم میبینیم که به بحرانهای جدی سیاسی تبدیل شدهاند. از موضوع آمارسازیهای دروغین دولت روحانی گرفته تا موضوع خوشحالی مردم از به هلاکت رسیدن پاسدار قاسم سلیمانی، همه و همه به بحرانهای لاعلاجی تبدیل شدهاند که فقط در مورد آنها آه وافسوس یا هشدار دیده میشود.
جهان صنعت: آنچه تحت عنوان رشد در ایران اتفاق میافتد رشد بد و قهقرایی است که با شکلگیری فعالیتهای کاذب و قدرتهای موازی همراه شده و با تأمین منافع اقلیت، زیانهای بسیاری را متوجه اکثریت مردم جامعه کرده است. از همینرو میتوان با صراحت اعلام کرد آمارهایی که دولت از رشد اقتصادی و تورم منتشر میکند کاملاٌ سیاسی است و نمیتواند بیانگر واقعیتهای موجود باشد.
وطن امروز: قطار بودجه ۹۹دارد از ایستگاه کمیسیون تلفیق میگذرد و به صحن مجلس میرسد و چکشکاریهای نهایی تلفیقیها هم نتوانسته آنچنان که باید از پس بودجه پرکسر برآید. آنچه تاکنون محرز شده این است که کسری به اندازه نیمی از منابع بودجه است. مشکل اصلی هم کاهش درآمدهای نفتی و نبود درآمد پایدار است.
وطن امروز: کسانی که دلشان از جای دیگر پر است میپرسند اصلاً چرا باید سردار سلیمانی در عراق باشد؟
باورش سخت است اما در شبکههای اجتماعی کسانی خوشحال شدند!
وقتی ۱۷خرداد ۹۶، ۵مهاجم داعشی به مجلس حمله کردند، وحشت را میشد در شهر دید. صدای آژیر، نگرانی از بمبگذاری و... فقط ۵مهاجم! امنیت نه ارزان به دست میآید، نه آسان حفظ میشود.
قاسم سلیمانی میتوانست مثل برخیها برود شرکت تأسیس کند، برود سراغ اقتصاد و خوب پول در بیاورد،... امثال او نه معمولی هستند نه پر تعداد.
حاکمیت هنوز نتوانسته است بخشی از افکار عمومی را قانع کند که وقتی این همه در داخل کشور مشکل داریم، چرا در خارج از کشور باید فعال باشیم؟ اما انگار آمریکاییها توانستهاند!