۱۳۹۸ دی ۱۹, پنجشنبه

«انتقام سخت»از بیابانهای عراق!


سخن روز

سخن روز
بامداد چهارشنبه ۱۸دیماه یک خبر با سر و صدای زیاد در دنیا پیچید. رژیم ایران با پرتاب چندین موشک، پایگاه عین‌الاسد نزدیک بغداد را که محل استقرار نیروهای آمریکایی است مورد حمله قرار داد. سپاه پاسداران هم طی اطلاعیه‌های متناقضی از شلیک دهها موشک، ۲۰موشک و ۱۵موشک به اهدافی در عین‌الاسد و پایگاههای نظامی آمریکا در اربیل(کردستان عراق) خبر داد.

 
در این اطلاعیه‌ها گفته شده بود طی این حملات ۸۰آمریکایی کشته و ۲۰۰تن مجروح شدند. حتی شبکهٔ المیادین رژیم از با خاک یکسان شدن پایگاه عین‌الاسد خبر داد. سایر رسانه‌های حکومتی نیز با آب و تاب خبر از انهدام هلیکوپترها و جنگنده‌های مستقر در عین‌الاسد دادند.
اما واقعیت؟
ادعاهای رژیم را نه تنها هیچ‌یک از منابع خبری، نظامی و دولتی تأیید نکردند،‌ بلکه خبرها و گزارشها حاکی از این بود که موشکها در عین‌الاسد به بیابانهای اطراف این پایگاه اصابت کرده است. در اربیل نیز از ۵موشک شلیک شده ۴موشک توسط پدافند این پایگاهها در آسمان رهگیری و منهدم شد و یک موشک نیز به خطا رفته و به روستایی در سیدان نزدیک یک پایگاه نظامی آمریکا اصابت کرد. از طرفی منابع آمریکایی اعلام کردند هیچ‌یک از پرسنل این پایگاهها آسیب ندیدند. روشن است که اگر حتی یک آمریکایی کشته یا مجروح شده بود آمریکا نمی‌توانست آن را پنهان کند. منابع عراقی نیز گزارش دادند در این حملات هیچ‌یک از اتباع عراقی کشته یا مجروح نشدند.
خطای عمد!
در این میان خبرگزاری رویترز خبر داد: «گفته می‌شود ایران در حملات به نیروهای آمریکایی در عراق عمداً خطا شلیک کرده است».
عادل عبدالمهدی، نخست‌وزیر مستعفی عراق هم در توئیتر خود فاش کرد رژیم پیشاپیش حملهٔ موشکی خود را به اطلاع او رسانده است. کاملاً روشن است که او نیز آن را به اطلاع مقامات آمریکایی رسانده و این امر برای رژیم پوشیده نبوده است. بگذریم که اشارات روزهای اخیر مقامات و سردمداران رژیم خطاب به آمریکا این بود که بگذارید ما برای حفظ ظاهر و آبروداری یک حملهٔ خفیفی به شما بکنیم، اما کار را به همین‌جا تمام کنیم. عبارتی که بعد از این «انتقام سخت» از بیابانهای عراق، ظریف هم با واژگانی مشابه به زبان آورد و گفت: ایران «اقدامات متناسب در دفاع از خود را به پایان رسانده است».

یک کارشناس سیاسی رژیم به نام بیگدلی نیز در سایت حکومتی فرارو حتی به یک توافق اشاره کرده و با اشاره به برخی گزارشها مبنی بر این‌که این حمله کشته‌ای نداشته، می‌گوید: «در این حالت ممکن است هماهنگی‌هایی با مقامات عراقی وجود داشته که سطح تلفات کاهش یابد و در واقع حمله‌ ایران یک حمله کنترل شده بوده است؛ که البته برای پیشگری از افزایش تنشها اقدامی منطقی است... من هم با نظر آقای ظریف که تا همین اندازه کافی است، موافقم».

آخوند روحانی نیز پس از اعلام این حمله همین پیام را داد و با نگرانی گفت که اگر از این به‌ بعد «کاری در یک کشور دیگری شد نگویند اینها نیروهای نیابتی ایران هستند، ما نیروی نیابتی نداریم»!
همه راضی!
یک سایت حکومتی به نام امتداد نیوز به‌طور خنده‌داری وضعیت را پس از این حمله و اظهارات رئیس‌جمهور آمریکا در واکنش به آن، چنین تصویر کرده است: «ترامپ از شرایط امروز کاملاً رضایت دارد. به‌نظر می‌رسد همه در این وضعیت رضایت دارند... روسیه و ترکیه از این‌که سردار سلیمانی که در واقع اداره‌کننده وضعیت منطقه بود و در بسیاری مواقع با سیاست‌های آنها مخالفت داشت و حالا دیگر نیست، بسیار راضی هستند. مردم ایران هم احتمالاً از این‌که هیچ جنگی درنگرفته است، رضایت دارند. فقط در این میان، (نظام) مردی را از دست داد که «تکرارناشدنی»‌ است»!

اما به‌نظر می‌رسد خامنه‌ای هم از این ماجرا راضی نیست. او روز ۱۸دی در اجتماع مزدورانی که به آنها گفته شده بود رو به دوربین لبخند بزنند و خود را خوشحال نشان دهند گفت: «حالا یک سیلی دیشب به اینها زده شد... این کارهای نظامی به این شکل کفایت آن قضیه را نمی‌کنند». آری او خود بهتر می‌داند در این بازی برد-باخت، بازندهٔ بزرگ بوده است. در این بازی شطرنج کمدی درام همه راضی هستند، تنها وزیر یک‌طرف بازی، به‌قول شاه سیاه ولایت(خامنه‌ای) «ارواً اروا» (قطعه قطعه) شده و صحنهٔ بازی به کلی تغییر کرده است.

بدین ترتیب در ورای نمایش مضحک «انتقام سخت» که سردمداران و سرکردگان نظام طی چند روز گذشته مستمر در شیپور آن می‌دمیدند،‌ یک واقعیت قابل کتمان نیست. تعادل‌قوا که یک‌بار با قیامهای مردم عراق، لبنان و ایران به زیان رژیم تغییر کرده بود، با حذف قاسم سلیمانی، جلاد قسی‌القلب خلقهای منطقه، با شدتی بیش‌از‌پیش و به‌طور بازگشت‌ناپذیر به زیان رژیم تغییر کرده است. آن‌چنان که این‌گونه نمایشهای موشک‌پرانی نه تنها دردی از نظام دوا نمی‌کند، بلکه با ایجاد رسوایی(مانند آنچه اکنون رخ داده) زیر پای نیروهای نظام را بیش‌از‌پیش خالی می‌کند. به‌ویژه پیش از این برخی باندهای نظام هشدار داده بودند که با نمایشهای کاریکاتوری انتقام ممکن است بتوان چند روزی نیروها را فریفت اما این نمایشها نمی‌تواند مسأله نیروهای در حال ریزش را حل کند.

به‌ویژه پس از این نمایش مضحک انتقام که ضعف و ذلت رژیم را در معرض دید تمام دنیا قرار داد، دیگر هیچ چیز به روال پیشین خود نخواهد بود.