صحنههای دردناک ساقط کردن هواپیمای مسافربری اوکراین توسط سپاه جنایتکار
دربارهٔ سرنگونی پرواز شماره ۷۵۲ تهرانـکیف نکات زیادی در رسانههای مخلتف جهان گفته شده و این موضوع از زوایای گوناگونی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
سپاه تحت فرمان خامنهای در ابتدا هر گونه فرضیهٔ شلیک پدافندی را در اینباره با شدت رد میکرد. سایر مقامات نظام ولایت هم در پی سپاه انواع و اقسام دروغهای شاخدار تحویل مردم و رسانهها میدادند و انگشت اتهام را به سمت آمریکا میگرفتند تا خامنهای را در ببرند. اما تعدد اسناد و مدارک و شواهد غیرقابل انکار دیگر جایی برای گریز خامنهای نگذاشت.
در نهایت بر اثر فشار بینالمللی و وجود دلایل انکارناپذیر، در روز چهارم پس از جنایت سپاه و مرگ دلخراش تمامی سرنشینان هواپیمای بوئینگ ۷۳۷ اوکراینی، پاسدار حاجیزاده با اعلام «خطای انسانی در اصابت موشک» مسئولیت را پذیرفت. این در حالی است که اطلاعات و فیلمهای جدیدتر نشان میدهد که دستکم ۲موشک آن هم با فاصلهٔ ۳۰ثانیه به هواپیما شلیک شده که «سهو»ی بودن موضوع را از بنیاد باطل میکند!
«غبار»؛ ارزش «جان» ۱۷۶انسان برای مزدوران سپاه!
موضعگیریها و سخنان پس از اعلام «اشتباه» سپاه در قتل فجیع سرنشینان هواپیمای اوکراینی، بیش از آنکه باعث تسلای دل خانوادههای داغدیده و مردم متأثر ایران شود، باعث خشم روزافزون شده است. این اظهارات بهخوبی نشان میدهد که این حکومت و مزدورانش در سپاه جهل و جنایت هیچ حرمت و ارزشی برای جان از دست رفتهٔ مردم قائل نیستند. فاکت و نمونه یکی دو تا نیست، ولی باید روی برخی که دردآورتر از بقیه است، تاملی درخور داشت.
دیدگاه پاسدار جنایتکار سلامی، فرمانده سپاه را باید فصلالخطاب ژاژخاییهای همهٔ نوچهها و پاسدار ـ لمپنهای ولایی دانست. وی روز دوشنبه ۲۲دی، در جلسهٔ غیرعلنی مجلس ارتجاع، محتوای پلید اندیشهٔ خود و همگنانش را نسبت به مردم بیرون ریخت. وی مدعی یک «پیروزی بزرگ!»(موشکپرانی ترسان و لرزان ولایی با اطلاع از پیش!) شد که «غبار»! مرگ ۱۷۶انسان بیگناه آن را پوشانده است. دریغا شرف! دریغا انسانیت!
«هیچ»!
با افاضات سرکردهٔ چماقداران ولایی، خط موضعگیری دیگر وابستگان خیمه و خرگاه ولایت هم روشن است. مهرهای به نام نادر طالبزاده که خود را «هنرمند» نیز میداند، در برنامهٔ تلویزیونی با بیشرمی غیرقابل وصفی این جنایت را صرفاً «حادثه»ای مشابه برخورد هواپیمایی با کوه دانست و گفت: «از این اتفاقات ده تای دیگر هم بیفته، در مقابل اون اتفاق «اصلی»(موشکپرانی به پایگاه آمریکایی) هیچه! نباید این حادثه... رو بزرگ کرد».
از آنسو «کارشناس» دیگر برنامه، محمدصادق کوشکی، بسیجی لمپنی که به لطف «انقلاب!» فرهنگی خمینی، خود را «دکتر» هم میداند، با فرهنگ منحط و نگرش فکری آخوندی، بهراحتی و بدون هیچ مانعی عملاً دهان به گفتن رکیکترین سخنان نسبت به قیامکنندگان میگشاید. آری؛ وقتی اینگونه سخنان در راستای «منویات ولایی» باشد، شرعاً و عرفاً در نظام آخوندی از شیر مادر هم برای این دست بیماران فکری حلال است!
خودی و غیرخودی ندارد، همه فدای من!
اگر چنین تصور کنیم که «بیارزش انگاشتن جان انسانها» برای رژیم جنایتکار آخوندی، فقط شامل نیروهای «برانداز» یا معترضان به این نظام میشود، به بیراهه رفتهایم. این حکومتی است که به بیان بنیانگذارش، «اوجب واجبات»اش حفظ همین ساختار است. نه فقط فراتر از نماز و روزه، بلکه حتی به بیان شخص خمینی، حفظ حکومت ننگین ولایت فقیه، از حفظ جان «امام زمان» هم با ارزشتر است.(صحیفهٔ خمینی ملعون جلد ۱۵ صفحه ۳۶۵) دیگر من و شما که هیچ...!
اما برای اینکه از دایرهٔ سخن صرف خارج شویم و واقعیت روی زمین را هم ببینیم، نیازی به سفر دور و دراز به گذشتهها نیست. یک نگاه به مراسم جنازهگردانی پاسدار قاتل قاسم سلیمانی در کرمان برای روشن شدن ارزش جان انسانهای حتی «خودی» در این نظام کافیاست.
اعتراف: «ما برای جان مردم ارزش قائل نیستیم»!
در حالیکه تمام تلاش رژیم در شهرهای مختلف بر آن بود که با معرکهگیری و گرداندن قطعات گردآوری شدهٔ پاسدار سلیمانی، نمایش قدرتی ترتیب دهد، وقوع حوادث مرگبار قابل پیشبینی بود. زیرا هدف فقط نشان دادن گستردگی جمعیت بود و روشن است که در این میان استانداردهای ایمنی نادیده انگاشته خواهد شد.
در کرمان این پدیده آنچنان آشکار بود که هم اعضای قلابی شورای شهر صدایشان در آمده بود و هم یک عکاس خبری وابسته به نظام هشدار مشخص دربارهٔ سازههای سست برپاشده با داربست داده بود. اما وقتی هدف صرفاً نمایش است، دیگر چند مصدوم یا کشته حتی از میان بسیجیها و وابستگان نظام هم برایشان مهم نیست. نتیجه آنکه به بیان وزیر بهداشت کابینهٔ آخوند روحانی ۲۱۳مصدوم بر جای ماند و به اعلام خبرگزاری حکومتی ایکنا ۷۸نفر در این نمایش مفتضح کشته شدند.(بهنقل از آفتاب ۱۷دی ۹۸)
علی مطهری، مهرهٔ رد صلاحیت شدهٔ مجلس ارتجاع نیز آمار کشتهشدگان را «حدود ۸۰» تن دانست. وی، مدعی شد که در رابطه با چنین حادثهای، خودش طی مقالهای هشدار داده، اما خبرگزاریهای حکومتی از ترس کم شدن «شور» مردمی به آن وقعی نگذاشتهاند.
«ما اطلاع دقیق داریم؛ در اتفاقهای کرمان که ۵نفر در جلسه شورای تأمین اعتراض کردند، اگر جمعیت به این نقطه مشخص برسد تلفات خواهیم داشت چون عرض خیابان کم است اما چند نفر دیگر قبول نکردهاند و گفتهاند ما اصرار داریم جمعیت را نشان بدهیم و باید شلوغی جمعیت چشمگیر باشد... این نشان میدهد ما متأسفانه برای جان مردم ارزشی قائل نیستیم و این را به حساب شور دینی مردم میگذاریم و بعد هم موضوع را رها میکنیم».(همشهری آنلاین ۲۳دی ۹۸)
صحبت از پژمردن یک برگ نیست
اعتراف قابلتأمل این مهرهٔ کهنهکار حکومتی بهخوبی ذات پلید سردمداران ولایی را آشکار میکند.
حکومتی که در زندانها دست بهقتلعام ضدبشری زده؛
در میدان جنگ، گروه گروه جوان و نوجوان را بدون هیچ تاکتیک و علم نظامی بهعنوان «سرباز یک بار مصرف» به روی میادین مین فرستاده؛
سالیان سال هر صدای اعتراضی را با گلوله و کشتار پاسخ داده؛
هواپیمای مسافربری نخبگان فراری از کشور را با موشکهای سپاه هدف قرار داده؛
و حتی مسبب مرگ نوچههای ولایی و بسیجیهای گردآوری شدهٔ خودش در شوی مفتضح جنازهگردانی شده است، هیچ حرمتی برای جان انسانها قائل نیست.
صحبت از پژمردن یک برگ نیست
وای؛ جنگل را بیابان میکنند
دست خونآلود را در پیش چشم خلق پنهان میکنند
هیچ انسانی به انسانی نمیدارد روا
آنچه این نامردمان با جان انسان میکنند.