قیام سراسری ایران
قیام سراسری مردم ایران علیه رژیم آخوندی، بحرانهای درونی رژیم را تشدید کرده و وحشت از پیامدهای این قیام، بر شدت این بحران افزوده است.
باندهای وابسته به ولیفقیه تحت عنوان «شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی» در بیانیهیی، ضمن حمله به دولت آخوند روحانی در وحشت از قیام نوشته است: «تنش اجتماعی حاصل از این بیتدبیری و عدم توجه به افکار عمومی بستری را فراهم آورد تا در کنار اعتراضات مردمی و منطقی، جریانهای معاند و ضدمردمی زمینه را فراهم دیده و ضمن منحرف ساختن مطالبات و اعتراضات اساسی و اصلی مردم، با آشوبگری اغتشاش و خشونت، در برخی از شهرهای کشور اماکن عمومی و خصوصی را مورد حمله قرار داده و خسارتهای سنگین مالی و جانی به بار آورند».
این باند حکومتی در ادامه بیانیه خود، ضربات وارده بر نظام در اثر قیام را تقصیر باند رقیب دانسته و نوشته است: «اصلاح طلبان و تکرار کنندگان انتخابات ریاستجمهوری و مجلس در سالهای اخیر نیز از متهمان اصلی بیتدبیریهای دولت هستند. آنها حامیان همیشگی و نفع برندگان مستمر دولت فعلی بودهاند و نمیتوانند نقش خود در آشفتگیهای اقتصادی ۶سال اخیر کشور در ماجرای ارز و بنزین را انکار کنند».
ابراز وحشت از قیام و بروز لرزهٔ سرنگونی در ارگانهای سرکوبگر رژیم
در حالی که رژیم آخوندی مدعی فروکش کردن قیام شده است اما ابراز وحشت از قیام و بروز لرزهٔ سرنگونی در ارگانهای سرکوبگرش بهوضوح اوج گرفته است.
روزنامه حکومتی جوان وابسته به سپاه پاسداران در مطلبی به قلم حسین قدیانی از سرکردگان بسیج دانشجویی از جمله نوشته است: «اینکه رهبر انقلاب، اتفاقات تلخ روزهای اخیر را «امنیتی» خواندند، مستند به دشمنیهای عجیبو غریبی است که با این شدت و غلظت، نه در ۷۸ شاهد آن بودیم، نه در ۸۸و نه اساساً در هیچ برهه حساس و غیرحساس دیگری!».
این مهرهٔ حکومتی در ادامه با ابراز وحشت نوشته است: « بهراستی این روزهایی که گذشت با چه قبیلهای طرف بودیم؟! در کدام خانههای بدتر از خانههای تیمی مخفی شده بودند؟! کی و کجا آموزش دیده بودند؟! از کدام روزنهها نفوذ کرده بودند؟!». و در ادامه به فراگیری قیام اذعان کرده و افزوده است:« چگونه در لباسی نو و جامهای جدید از کف خیابانهای خودمان سربرآوردند؟! آنچه تصاویر و تفاسیر مؤید آن است، هیچ ربطی نه به قیمت بنزین دارد و نه حتی به سیاست! ۷۸و ۸۸».
اذعان به بنبست سرکوب و سانسور
روزنامهٔ حکومتی جمهوری اسلامی در حالی که مردم ایران را «دشمن» نامیده در وحشت از انفجار خشم مردمی با طرح این سؤال که « چگونه میتوان برای مردم زمینهای فراهم کرد که مطالبات خود را به گوش مسئولان برسانند و در عینحال، دشمن نتواند از آن سوءاستفاده کند» پاسخ میدهد این: «سؤالی است که هنوز جوابی به آن داده نشده».
این روزنامه حکومتی سپس به ناتوانی نظام در مقابل خشم مردم اذعان کرده و نوشته است:« مردم به هر دلیل اعتراضاتی دارند که گاه همانند ماجرای اخیر بنزین قهرا کل جامعه را درگیر میکند و بهطور طبیعی وادار میشوند مشکل خود را فریاد بزنند و عصبانی هم باشند. نمیتوان به چند میلیون انسان فرمان داد که احساسات خود را بروز ندهند، آن هم به مردمی که در شرایط فشار طاقتفرسای تورم، کمارزش شدن نقدینگی، فسادهای کلان مالی، جنگ قدرت سیاسی تمامنشدنی، انزوای بینالمللی، بیکاری و مشکلات دیگر هم قرار دارند».
روزنامهٔ حکومتی جمهوری اسلامی در ادامه به شکست سیاستهای تدافعی رژیم در مقابل قیام مردم اذعان کرده و تأیید شکست سانسور و سرکوب بنبست نظام را برملا کرده و از جمله نوشته است: « گاه سخن از تجمع در محلهای خاص با مجوز وزارت کشور و امثال آن به میان آمده ولی هیچگاه عملی نشده است و ناچار سیاستهای تداخلی مثل قطع اینترنت و فضای مجازی و... که علامت ضعف است، اتخاذ میشود. برخوردهای قهری هم که عوارض منفی دیگری دارد. پس چه باید کرد؟
پاسخ دادن به این سؤال دشواریهای خاص خود را دارد آن هم پس از گذشت چهل سال».
اعتراف به تعمیق شکاف میان مردم و نظام
همتی مدیرکل بانک مرکزی رژیم مدعی شده که افزایش سه برابری قیمت بنزین بیش از ۴درصد بر نرخ تورم اثر نخواهد گذاشت، این ادعا با واکنش منفی محافل همسو با دولت روحانی هم مواجه شده است. از جمله روزنامه حکومتی جهان صنعت در مطلب خود با عنوان « تعمیق شکاف ملت و دولت »، این ادعا را رد کرد و نوشت:« تورم پیشبینی شده بنزین از آن جهت قابل پذیرش نیست که ترسیم جامعهیی آرمانی با فرض ثابت در نظر گرفتن سایر عوامل تاثیرگذار عملاً غیرممکن است». این روزنامهٔ حکومتی در ادامه اذعان کرده است:« تصمیم سیاسی دولت با نتایج قابل انتظاری همراه نبود و به شکاف بیشتر ملت و دولت انجامید.
سیاستهای دولت در طول سالهای گذشته مردم را به این درک کلی رسانده که کمک مالی دولت با تورمهای بعد از آن خنثی میشود، بنابراین پولپاشی نمیتواند جای افزایش تولید و اشتغال را در اقتصاد بگیرد و به جوانان کشور امید ببخشد».
این روزنامه در ادامه با تأکید بر شکست قطعی سیاستهای رژیم نوشته است« سیاست دولت در جهت افزایش قیمت بنزین و توزیع مجدد آن به اقتصاد نهتنها از فشارهای مردم نمیکاهد بلکه از آدرسدهی غلط دولت به اقتصاد خبر میدهد. از همین رو میتوان گفت به همان دلیل که دلار ۴۲۰۰تومانی دولت در اقتصاد به نتیجهیی نرسید، گران کردن بنزین نیز با نتایج قابل انتظاری همراه نخواهد شد».