۱۳۹۸ اردیبهشت ۱۱, چهارشنبه

دروغ‌های روحانی برای کارگران

سخن روز
روحانی روز سه‌شنبه ۱۰اردیبهشت ۹۸در‌ آستانهٔ روز کارگر و آنچه رژیم با دجالگری از آن با عنوان هفتهٔ کارگر نام می‌برد، به صحنه آمد و در مراسمی که به همین مناسبت برگزار شده بود، برای عده‌یی از کارگران دستچین شده سخنرانی کرد. روحانی در سخنان خود، آنچه از شیادی و دروغ و دغل در چنته داشت، به کار بست تا وانمود کند وضعیت کارگران در دولت او خیلی خوب و روبه‌راه شده و اگر مشکلاتی هم هست ناشی از عوامل خارجی است.


روحانی چه پاسخی برای مصائب حاد جامعهٔ کارگری داشت؟
روحانی چگونه تلاش کرد شرایط به‌شدت وخیم کار و زندگی کارگران را توجیه کند؟
 حرف اصلی روحانی
روحانی در سخنرانی‌اش تلاش کرد طبق معمول با سرهم کردن دروغ وانمود کند اوضاع روبراه و تحت کنترل است و بهتر هم می‌شود. اما ناگزیر اعتراف کرد در مقطع فعلی ما با دو موضوع مواجه هستیم و بنابراین شرایط ما شرایط خاص و ویژه‌یی است. منظور روحانی از دو موضوع اصلی تحریم و سیل بود.

روحانی در حرفهایش تلاش کرد وانمود کند اگر مشکلاتی هم هست ناشی از این دو موضوع است. وی ظاهراً فراموش کرده بود که خودش چندبار گفته که ما تحریمها را پشت سر گذاشته‌ایم و تحریمها نمی‌تواند روی ما اثر داشته باشد.

دروغ‌ها و اهانت‌های بی‌حد روحانی 
روحانی با شیادی و وقاحت ویژه خود مدعی شد رفاه کارگران در دولت او ۲۷برابر بیشتر شده است بدون آن که بیکاری، فقر و گرسنگی کارگران را به روی خود بیاورد. او همچنین تلاش کرد خود را طرفدار حقوق کارگران و دلسوز معیشت آنان جلوه دهد، اما آنجا که درباره تحریم‌ها صحبت می‌کرد تمام بار را روی دوش کارگران انداخت و با وقاحتی فوق تصور و با کلماتی اهانت‌آمیز گفت:

«مقابله با آمریکا خط مقدمش شما کارگران عزیز هستید شما کارگران عزیزی که بتوانید امروز کار بیشتر بکنید، محصول بیشتر بدهید!».

آنجا هم که کارگران نسبت به کاهش مداوم قدرت خرید کارگران و سقوط آن به یک‌سوم سال قبل اعتراض می‌کنند، باز هم روحانی گفت برای این‌که بتوانیم ارزش پول را بالا ببریم بایستی صادرات را افزایش بدهیم و راه آن کاستن از مصرف و بالا بردن تولید است.

یعنی باز هم این کارگران و زحمتکشان هستند که بایستی بیشتر کار کنند، کمتر مزد بگیرند، و فقر و محرومیت بیشتری را تحمل کنند.

روحانی با استفاده از فرمول «کار بیشتر کارگران و دستمزد کمتر!» می‌خواهد چپاول و استثمار وحشیانه کارگران را توجیه کند و تاوان فساد و دزدی افسارگسیخته رایج در رژیم را از کارگران بگیرد.

 تفاوت ایران آخوند زده با دیگر کشورهای جهان 
اکنون باید پرسید:
در کجای جهان، قدرت خرید کارگران ظرف تنها یک سال به کمتر از یک‌سوم سقوط می‌کند؟

در کجای جهان، دستمزد کارگران چهار برابر کمتر از خط فقر است.؟

در کجای جهان، کارگران کار می‌کنند اما یک سال یک سال حقوق نمی‌گیرند؟

در کجای جهان، کارگران مجبورند دو شیفته کار کنند، اما باز هم معطل نان شب خود باشند؟

کما این‌که طی یکی دو روز اخیر:
نرخ کرایه اتوبوس، مترو و تاکسی ۲۰درصد افزایش پیدا کرد.
همزمان افزایش قیمت سوخت و آب توسط رژیم زمینه‌سازی می‌شود.
قیمت کاغذ ۲۲درصد بالا رفته که به‌معنی آن است که با گرانی بیشتر نوشت افزار، تعداد بیشتری از فرزندان کارگران و زحمتکشان به سختی مضاعف افتاده یا حتی احتمال دارد از تحصیل باز بمانند.

دشمنی روحانی با تنظیم دستمزد متناسب با نرخ تورم 
روحانی در همین سخنرانی با وقاحت از این‌که در اول هر سال بحث افزایش حقوق کارگران مطرح می‌شود ابراز خشم کرد و ظاهراً ترفندی هم برای شانه خالی کردن از افزایش حقوق کارگران در آستین دارد و آن سهیم کردن کارگران در سود کارخانه هاست. کارخانه‌هایی که به یمن وجود این رژیم تبهکار اگر تعطیل نشده باشند، با نصف و یک‌سوم ظرفیت کار می‌کنند و عموماً زیان ده هستند.

تفریح و نشاط کارگران! 
در چنین شرایطی روحانی با وقاحت خود را دلواپس سفر تفریحی کارگران و خانواده‌هایشان نشان داده و گفت: کارگر باید بتواند هر سال خانواده خود را به سفر تفریحی ببرد تا نشاط و روحیه پیدا کنند». این در حالی است که کارگران به نان شب محتاجند و سفره‌شان روزبه‌روز در این رژیم کوچکتر شده است، آن‌چنان که یک روزنامه حکومتی روز دهم اردیبهشت به نام «آفتاب اقتصادی» با درج تصویر اعلام فروش قرنیه چشم و کبد و کلیه نوشته بود: چهرهٔ فقر هر روز بیشتر به چشم می‌خورد.

 افزایش تعداد تشکل‌های کارگری!؟ 
روحانی در همین سخنرانی آکنده از جعل و دروغ ادعا کرد تشکل‌های کارگری یک و شش دهم درصد افزایش پیدا کرده‌اند ‌و آنرا افتخار دولت خود دانست. البته شاید منظور روحانی از تشکل کارگری، همان نهادهای حکومتی دست‌ساز سرکوبگران کارگران است که تحت عنوان خانه کارگر، انجمن اسلامی، شورای اسلامی کار و امثالهم، بازوهای ارگانهای اطلاعاتی و امنیتی در محیط‌های کارهستند. و گرنه چه کسی نمی‌داند که این رژیم، دشمن هر گونه تشکل مستقل کارگری است. و بانیان و فعالآن این تشکلها را به سبعانه‌ترین شکلی مورد تعقیب و مجازات و شکنجه و زندان قرار داده است و هم‌اکنون هم شمار زیادی از آنها در زندانهای رژیم به‌سر می‌برند.
شارلاتانیسم درباره تجمع‌های مستقل کارگری
این رژیم حتی یک تجمع مستقل کارگران در روز کارگر را بر نمی‌تابد. و حالا روحانی مدعی است که این تشکلها باید از منافع کارگران دفاع کنند تا بتوانند حقوق کارگران را بگیرند.

ادا و اطوار مشمئز کننده‌یی که تنها خشم و نفرت کارگران را برمی انگیزد. روشن است که این اظهارات وقیحانه به‌منظور وارونه جلوه دادن واقعیتهایی است که گوشه‌هایی از آن به‌اجبار در رسانه‌های حکومتی منعکس می‌شود. مثلاً روزنامهٔ جمهوری نوشته است «این‌همه بی‌توجهی به این اقشار و چراغ سبز دادن به استمرار فاصله طبقاتی وحشتناک در جامعه، صبر و تحمل اقشار ضعیف را به نقطه پایانی می‌رساند و در چنان شرایطی هیچکس نمی‌تواند جلوی طغیان این اقشار را بگیرد».

بنابراین باید تأکید کرد:
این حرف درمانیها و دروغ‌درمانیهای روحانی هم نه تنها نمی‌تواند جلوی طغیان و قیام کارگران و زحمتکشان غارت شده ایران را بگیرد بلکه نفت بر آتش خشم و کینهٔ آنها از رژیم می‌پاشد. آنهم رژیم مفلوکی که اهرم اصلی حکومت خود یعنی سپاه پاسدارانش بر اثر کلان ضربه لیست‌گذاری در هم شکسته می‌بیند و حتی قادر به جلوگیری از فرو رفتن هر چه بیشتر سپاه در چاه لیست تروریستی هم نیست.