دوست و دشمن اعتراف میکنند که بحرانهای نفس گیراجتماعی، اقتصادی و سیاسی کلیت نظام را به تنگی نفس انداخته است.
بحرانهای لاعلاج ازهمه جوانب ملاه ارا در برگرفته است. آخوندهای وطن فروش و ضد بشر، همه آنچه را از شقاوت و جهالت کاشته بودند بایستی بصورت انبوه درو کنند.
اشاره حتی گذرا به سرتیتر این معضلات مثنوی هفتاد من کاغذ است. تنها به سرخط برخی از بحرانها که در ماههای اخیر بر سر حاکمان ضدایران و ایرانی انبارشده است اشاره میکنم: خروج امریکا از برجام بد فرجام. برگشت تحریمهای آمریکا. کنفرانس بین المللی ورشو و حواشی تاثیرگذارش. تروریستی قلمداد شدن سپاه پاسداران. تحریم فلج کننده و بی سابقه نفتی. تحریم فولاد و سایر فلزات. تحریم صدها شرکت و شخصیت حقوقی و حقیقی وابسته به نظام ولایی. گسیل انبوه ادوات و تجهیزات نظامی به منطقه خیلج فارس. انزوای روزافرون رژیم درمنطقه و جهان. جاری شدن سیل ویرانگر درب سیاری از استانهای کشور که هنوز هم ادامه دارد، ضایعات حاصله از این فجایع برای مردم و کشور ایران؛ و... سرانجام هم اعتلای روزافزون و شناخته شدگی مقاومت و مجاهدین در داخل میهن و منطقه و جهان. مشکلات ردیف شده مذکور، تنها به عنوان مشت نمونه خرواراست و مردم ایران با گوشت و پوست استخوان و بصورت روزمره با انها درگیرند و لمس میکنند. فوران آتش فشان بحرانها بقدری سوزان و دهشتناک است که رئیس جمهور ولایی- حسن کلید ساز- میگوید بیشترشبها فقط دو ساعت میتواند سر بربالین بگذارد. ترجمه حرفهایش این است که از ترس سرنگونی خواب برچشمانش حرام شده است. بدیهی است که مشکلات حاصله از حاکمیت نکبتار چهل ساله بقدری واضح وعیان است که نه تنها مردم و مخالفین رژیم به آنها اشراف دارند، بل پایوران جیره خوارنظام هم دهان به شکوه و شکایت گشوده اند. روزنامه حکومتی ابتکار روز ۳۰ اردیبهشت نوشت: «جامعه را دریابیم. چنانچه بدنه اجتماعی ایران ـ که همواره به شکل تودهیی عمل میکند ـ به نقطه بیاعتمادی کامل نسبت به گفتمانهای درون حاکمیت برسد، به سرعت از مرزهای مشروعیت هم عبور کرده و شرایط به مراتب وخیم خواهد شد"
اصغر مسعودی عضو مجلس ارتجاع گفت: “فساد اژدهای هفت سر و زلزله ویرانگر اعتماد عمومی را متزلزل میسازد، تسامح در مبارزه با فساد همدستی با فاسدان و مفسدان است...مردم زمانی که حس کنند حکومت به آنها ظلم میکند به فکر جبران بر میآیند......باید مواظب بود ربا و ریا و رابطه و رانت و رشوه رشته انقلاب را پنبه نکند و ریشه نظام را متزلزل نسازد"
بنابراین هم کوه مشکلات آخوند ساخته و پرداخته سربه آسمان می ساید وهم ترس ولرزپایوران از قیام در چشم انداز و سرنگونی، آرام و قرار از ذوب شدگان در ولایت ربوده است. دراین وانسفای نفس گیر،" مقام عظمی!" در سخنرانی های شاهانه! خویش نگران ادبیات و زبان فارسی هستند!!
لابد شنیده اید که خامنه ای برغم همه آنچه در بالا آمد، نگران کلمات فارسی هستند و ضمن دفاع از زبان و کشورهای عربی که دمار از روزگارشان در سوریه، لبنان، عراق و یمن در آورده است میگویند باید بفکرغنی بخشیدن به فرهنگ و ادبیات زبان فارسی بود. میگویند چرا دست اندرکاران ادبیات ولایی بجای ایرانیزه کردن کلمات خارجی، انهارا عینا تکرارمیکنند. میگوید مثلا بجای رادیو که کلمه خارجی است، چرانمیگویند "رادیان!" و بجای تلویزون، نمیگوییم" تلویزان!".
الحق که رفسنجانی مدفون، جانشین شایسته ای را برای خمینی پیشنهاد کرده بود. هموکه میگفت مجاهدین خودشان خودشان را شکنجه میکنند تا درانظارعوام مظلوم نمایی بکنند. خرمنهای کشاورزان را آتیش میزنند و...!
دوستی میگفت پس از شنیدن حرفهای خامنه ای نظرش این بود که باید توهم زده باشد. دوست دیگری تصورش بر این بود که اینگونه اظهارنظرها، میتواند دلیل کهلولت سن، خرفتی و بیماری باشد.
برداشتم اینست خامنه ای دراوج هوشیاری ضد انقلابی و با اشراف به همه چالشهای فراگیر میخواهد آدرس عوضی بدهد و اگر امکانش باشد اذهان خلایق را چند صباحی هم شده از واقعیات سرسخت دوران، دورشان کند. یک نمونه دیگر از این نوع دجالیت خامنه ای را در جریان دیدارش از نمایشگاه کتاب تهران امسال شاهد بودیم. اگر دیده باشید کتاب شاملو را در حال مطالعه طوری گرفته است که دوربینها بتوانند عکس شاعر فقید را تشخیص بدهند. این حرکت دجالگرانه زمانی است که سنگ قبر شاملو بکرات بدست اراذل و اوباش خامنه خرد شده اند و عاشقانش اجازه برگزاری سالگرد برای او پیدا نمیکنند.
ضد ایرانی ترین حاکمیت تاریخ ایران و سردمدارش در حالی برای زبان فارسی و ادبیات ایران، اشک تمساح میریزد که بنیانگذار نظامش، ملی گرایی را ضد اسلام میدانست. خمینی دجال موقع ورودش به ایران، این زیباترین وطن، در پاسخ قطب زاده که پرسیده بود حالا چه احساسی دارید، گفته بود:
" هیچ!"
فیلم؛ حمله خامنه ای به زبان های غیر عرب را میتوانید ازلینک زیرببینید
www.youtube.com/watch?v=z۹mP-wkAMZ۰