۱۳۹۸ اردیبهشت ۱۱, چهارشنبه

وضعیت اضطراری خامنه‌ای

خامنه‌ای می‌داند روی یک بمب ساعتی نشسته است
خامنه‌ای می‌داند روی یک بمب ساعتی نشسته است! بمبی که هرلحظه احتمال دارد منفجر شود!

بمبی که چاشنی آن را یک سرکوب خیابانی می‌تواند آتش بزند
بمبی که خرج اصلی آن، بیکاری، تورم، فساد سیاسی و اقتصادی، سرکوب و تحقیر اجتماعی مردم توسط پاسداران و پیش از همه غصب حاکمیت ملی مردم ایران توسط یک باند فاشیستی انحصارطلب و سرکوبگر است.


بمبی که اکنون بر اثر فاجعه ملی سیل و بی‌عملی رژبم و ضربات سیاسی خارجی و به محاق رفتن سیاست مماشات، به انفجار نزدیک‌تر است!
اگر مردم با سیلی ویرانگر دست به گریبانند، آخوندهای حاکم و در رأس آنها شخص خامنه‌ای هم با سونامی قیامی مردمی روبه‌رو هستند!

اگر آخوندهای حاکم و پاسداران، مردم ایران را به دم سیلابی بی‌مهار دادند، مردم هم متقابلاًً‌ً نظام را کشان‌کشان به دم برق « انقلاب» نزدیک می‌کنند.

توده‌های مردم با هیچ‌کس شوخی ندارند، مردم با هیچ حاکمی عهد اخوت نبسته‌اند، بگذریم که با این حکومت خاص از سالیان پیش در دشمنی زیسته‌اند!

اکنون هر ناظری به‌روشنی می‌بیند که شرایط زندگی برای اکثریت نزدیک به اتفاق ۸۰میلیون ایرانی غیرقابل تحمل‌تر از هر زمان دیگری است به همین علت است که همراه سیل طغیانگری که از شب عید آغاز شد و هنوز هم ادامه دارد، موج خشم و انزجار مردمی نیز پیوسته بالا و بالاتر می‌رود و همزمان اعتراضات در شهرهای میهن می‌رود تا به طغیان و سیلابی وحشتناک برای سران رژیم تبدیل شود.

سیل ویرانگر ۹۸سیاست‌های چهل سال دزی، فساد، سرکوب و غارت آخوندها و پاسدارانشان را بیش‌از‌پیش برملا کرد و مردم را مستقیماًً‌ و بی‌واسطه رو در روی پاسداران جانی و آدمکش قرار داد، آن‌چنان‌که پاسداران اکنون از لهیب خشم مردم گریزی ندارند.
بلایی که سپاه پاسداران خامنه‌ای بر سر مردم آورده است
اکنون اولین سوژه حملات مردم،‌ سپاه پاسدارانی است که سرمایه‌های ملی ایران را به سرقت برده‌، مردم را سرکوب کرده، به جنگهای نیابتی در منطقه دامن زده است، طبقه متوسط را در ایران به‌طور واقعی نابود کرده و بیش از ۷۰میلیون نفر از مردم ایران را به زیر خط فقر کشانده است.

فقر را به یک پدیده عمومی و فراگیر در جامعه تبدیل نموده و مردم ایران را برای؛

تغذیه خانواده خود، تهیه پوشاک، تأمین مسکن، کمبود آب، افزایش بالای قیمت مواد غذایی و حقوقهای پرداخت نشده و دهها مورد مشابه اینها در رنج و عذاب انداخته است.

تغییر توازن قوا بین مردم و پاسداران خامنه‌ای
اگر چه بیش از یک‌سال و نیم است که مردان، زنان، دانشجویان، معلمان،‌ رانندگان کامیون، کارگران کارخانه قند، مغازه‌داران، بازنشستگان، در اعتراض به این رژیم ضدمردمی به خیابان‌ها آمده‌اند اما اکنون دو عامل جدید وارد معادله قوای موجود بین مردم و رژیم شده است؛

سیلی ویرانگر که نقش کثیف پاسداران در گسترش خسارت‌های آن را همگان دیدند.
طبقه بندی شدن سپاه جنایتکار پاسداران در لیست تروریستی آمریکا.

تلاش برای سرکوب مردم با چماق شکسته!

از سوی دیگر سیاست‌های ماجراجویانه، ضدملی و ضدبشری آخوندها باعث شده تا اقتصاد درهم شکسته ایران وضعیت به‌شدت بحرانی‌ای پیدا کند. این عامل البته پیامدهای دیگری هم داشته است از جمله این‌که؛

آخوندها به جای تلاش برای بهبود وضعیت اقتصاد در هم شکسته ایران، تلاش می‌کنند با استفاده از نیروی فاشیستی سپاه پاسداران به ارعاب مردم بپردازند، در حالی‌که در شرایط جدید، وحشت مردم ایران ریخته است و مردم می‌دانند پاسداران توان و جرأت سرکوب کلی مردم را ندارند چرا که پیش از هر چیز از بازتاب قهرآمیز مردم وحشت دارند، به همین علت مردم نیز با ارتقای خواسته‌های علنی خود، به‌روشنی خواهان تغییر رژیم هستند.

سازمان عفو بین‌الملل در گزارش سال گذشته میلادی نوشت؛ مسئولان ایرانی در سال ۲۰۱۸کارزاری شرم‌آور را در سرکوب معترضان و بازداشت گسترده منتقدان اتخاذ کردند. عفو بین‌الملل سال گذشته را از نظر وضعیت حقوق‌بشر در ایران «سال شرم» خواند.
آماده برای تشدید قیام!
سال ۹۷، سال کاهش ارزش پول، تورم افسار گسیخته بود و سال۹۸که با سیلاب آغاز شد اعتراضات مردمی را برانگیخت.

سال گذشته، سال سقوط ارزش ریال بود. پدیده‌یی که با افزایش بی‌سابقه تورم و کاهش قدرت خرید مردم، بستر ناامنی برای سرمایه‌گذاری و طبیعتاًً‌ افزایش بیکاری شد. این پدیده در اولین ماه سال ۹۸با شدت بیشتری چهره می‌نماید. نرخ دلار در سال ۹۷با کاهش ارزش پول ملی به‌شدت بالا رفت، از سوی دیگر بالا رفتن نرخ ارز موجب گرانی و نایاب شدن کالاهای اساسی و سبد معیشت مردم شد. قیمت مسکن و خودرو افزایش یافت و اکنون با گذشت یک‌ ماه از آغاز سال ۹۸این روند تشدید شده است.
دلار کماکان سیر صعودی طی می‌کند، تعطیلی کارخانه‌ها ادامه دارد. نابود کردن صنایع کشور با به حراج گذاشتن دوباره کارخانه هپکوی اراک و فولاد اهواز و تثبیت مالکیت دزد نیشکر هفت‌تپه و احتمالاً ماشین‌سازی تبریز، همه نشانه‌ها حاکی از تشدید وضعیت کارگران و دیگر دستمزد بگیران در سال ۹۸است، امری که با خوابیدن کارخانجات و اخراج یا بیکار شدن کارگران، قیامهای رو به رشد کارگران و دیگر زحمتکشان را در چشم‌انداز قرار می‌دهد.
این پدیده حداقل در یک‌ ماه اول سال ۹۸با روندی تندتر ادامه یافته است!

در سال ۹۷اصناف و اقشار مختلف اعم از کارگران، معلمان، دانشجویان، پرستاران، رانندگان، مالباختگان و.....برای پیگیری مطالبات خود به خیابان‌ها آمده بارها تجمع و تحصن کردند.
روزنامه آرمان رژیم در ۲۷اسفند ۹۷نوشت آنچه که بیش از هر چیزی جامعه ایران را در سال ۹۷آزرده خاطر کرد، نوعی احساس نابرابری و فساد گسترده دولتی در قالب اقتصادی و اختلاس است.»

همچنین روزنامه رسالت(رژیم) در۲۸اسفند۹۷به‌ نقل از بهروز علیشیری، رئیس اسبق سازمان سرمایه‌گذاری خارجی نوشت: «قیمت سبد ارزاق عمومی مردم ۲۰۰تا ۳۰۰درصد رشد داشته است». در صورتی‌که رژیم به دروغ تورم را ۲۴درصد در پایان سال ۹۷اعلام کرده بود. استمرار این افزایش قیمت‌ها، افزایش قیام‌ها و حرکت‌های اعتراضی در سال ۹۸را نوید می‌دهند، امری که همین روزها با آغاز فروکش کردن سیل به‌خوبی قابل مشاهده است.

در سال ۹۸هم‌چنان که در سیل اخیر دیده شد، اعتراضات مردم به نقطه جوش رسید و امروز موضوع مورد مناقشه مردم با رژیم، دیگر بحث گرانی و تورم نیست بلکه اصل نظام و در رأس آن ولایت فقیه و سپاه پاسداران دزد و غارتگر است که مردم را به روز سیاه نشانده‌اند. آنچه که مردم سیل‌زده و عاصی در همین یک‌ ماهه اخیر رو به دوربین‌ها خطاب به شخص خامنه‌ای و روحانی گفتند، از هر نظر بی‌نظیر بود، آنها هیچ حدی را در این باره نگه‌نداشتند.
بنا‌به‌ نوشته رسانه‌های حکومتی سال ۹۸باید سال گشایش اقتصادی با تکیه به اقتصاد مقاومتی باشد. روزنامه آرمان سال قبل در مقاله‌یی با اشاره به مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم نوشت: « انتظار می‌رود، شعار سال ۹۸و توصیه‌های رهبری پیرامون (مسأله اقتصاد و معیشت مردم) باشد.... عدم موفقیت بر چالشهای سال ۹۸می‌تواند شرایط و روزهای سختی را برای جامعه و کشور به بار آورد». اکنون تنها یک‌ ماه از سال ۹۸طی شده و همه چیز نشان از سخت‌تر شدن اوضاع سیاسی حکام و افزایش خشم مردم نسبت به حاکمیت دارد، امری که نشان‌دهنده فرا رسیدن همان شرایط و روزهای سختی است که آخوندها سال پیش از رویارویی با آن ابراز وحشت کرده بودند!‌
 جهش قیمت روزافزون سبد کالا
گروه خوراکیها و آشامیدنیها و به عبارتی ارزاق عمومی مردم در پایان بهمن ۹۷به نسبت سال گذشته ۶۴.۳درصد افزایش نشان می‌دهد و این بدان معنا است که قیمت ارزاق عمومی در سال ۹۷گوی سبقت را از موجودی جیب مردم ربوده است. برای این گرانی‌ها و افزایش نرخ ها همان‌طور که در ابتدای این مقاله آمد دلایل بی‌شماری توسط کارشناسان و تحلیلگران اقتصادی عنوان شده است.

از نقدینگی غیرقابل کنترل تا صادرات بی‌رویه
«طهماسب مظاهری» وزیر سابق اقتصاد و دارایی و رئیس کل پیشین بانک مرکزی این گرانی‌ها را مولود رشد ۱۵۰درصدی نقدینگی طی چهار سال دولت یازدهم دانسته و گفته است: «نقدینگی در ابتدای کار دولت یازدهم ۶۰۰هزار میلیارد تومان بود و در آخر دولت هزار و ۵۰۰میلیارد تومان شد یعنی دو و نیم برابر، در واقع طی چهار سال ۱۵۰درصد رشد داشتیم. ۱۵۰درصد رشد نقدینگی طی چهار سال در شرایطی بوده است که رشد اقتصادی حدود ۱۰درصد بوده است. بنابراین، این اتفاق باعث شد که ارزش ریال کم شود، اصلاً این طور نیست که دلار گران باعث شد که ارزش ریال کم شود، اصلاً این طور نیست که دلار گران شده بلکه ریال به‌دلیل چاپ پول و افزایش نقدینگی کم ارزش شده است.»

 نرخ تورم و گرانی روزافزون
بر اساس آخرین گزارشات مرکز آمار ایران از قیمت ها و تورم در سال جاری نرخ تورم در ۱۲ماه منتهی به بهمن‌ماه امسال به ۲۳.۹درصد رسید که نسبت به همین میزان در دیماه گذشته ۲.۹درصد افزایش داشته است.

بانک جهانی در تازه‌ترین گزارش خود که روز دوشنبه، ۱۹فروردین‌ماه، منتشر شد می‌گوید، تولید ناخالص داخلی ایران بیشتر از آن چه این نهاد بین‌المللی قبلاً پیش‌بینی کرده بود، کاهش خواهد یافت.

ژانویه سال جاری، بانک جهانی رشد تولید ناخالص داخلی ایران برای سال ۲۰۱۸را منفی ۱.۵درصد ارزیابی کرده بود، اما در گزارش جدید، این رقم منفی ۱.۶درصد ارزیابی شده است.

این نهاد بین‌المللی رشد تولید ناخالص داخلی ایران برای سال جاری را نیز منفی ۳.۶درصد پیش‌بینی کرده بود، اما در گزارش جدید، این رقم منفی ۳.۸درصد ذکر شده است. به عبارتی، اقتصاد ایران طی سال جاری ۳.۸درصد کوچک‌تر خواهد شد.

این دومین دور متوالی است که بانک جهانی پیش‌بینی خود از رشد اقتصادی ایران را کاهش می‌دهد و این سیر رو به سقوط پیوسته ادامه دارد.

سیری که رژیم را هر لحظه بیش‌از‌پیش در گرداب بحرانهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی فرو می‌برد.

اکنون عوامل طبیعی نیز این گرداب را به مردابی تبدیل کرده‌اند که خروجی متصوری برای رژیم ندارد.


در شرایط فعلی تنها می‌توان گفت رژیم در وضعیتی جدا اضطراری به‌سر می‌برد، وضعیتی که با هیچ مقطع دیگری از تاریخ ۴۰ساله‌اش قابل قیاس نیست. همان‌طور که مردم نیز هرگز این‌چنین شورشی دیده نشده بودند