هنر مذاکره روحانی
سایت روحانی روز ۲۸اردیبهشت ۹۸مطلب جالبی نوشت که نباید نخوانده از آن گذشت. روحانی که در مذاکرات برجام تا توانست گلاب بهسر و روی نظام محبوبش پاشید و تا توانست از کیسه خلیفه ارتجاع بذل و بخشش کرد و بای داد و تا همین امروز هم دارد فحش و فضیحتهای باند رقیب را تحمل میکند که این چه طرز مذاکره کردن بود که انجام دادی؟ بلد نیستی بکش کنار بگذار خودمان مذاکره کنیم و الیآخر.
.. اکنون با تمام این افتضاحات آمده و کلاس آموزش مذاکره کردن با آمریکاییها تأسیس کرده! باور نمیکنید از روی سایت خودش بخوانید.
سایت حسن روحانی روز ۲۸اردیبهشت ۹۸با تأکید بر اینکه توانستیم مسأله تحریمهای هستهای را در مذاکراتی سخت و پیچیده که کاری علمی و توأمان هنری بود به سرانجام برسانیم، نوشت: «مذاکره علاوه بر دانش، هنر نیز هست چرا که باید از حالت چهره، لحن و اطلاعات در دسترس، بتوانیم بفهمیم که طرف مذاکرهکننده چه چیز را از ما میطلبد و باید با فهم و تجربه این راه را در عرض چند ثانیه طی کنیم که همان خلاقیت است».
خلاقیت شیخ فری را ملاحظه فرمودید؟ با یک جمله هر چه را که عادت داشت مطرح کرد:
از عادت مذاکره
تا عادت برجام
تا عادت دهن کجی به عظما
تا عادت عشق به مماشات،
تا عادت چشمک و چراغ به آن طرف آبیها! و اینطرف آبیها و....
و خلاصه همه را مثل ورد چند بار پشت سرهم تکرار کرد ولی فراموش کرد اضافه کند که اگر این عادتها را ترک میکرد، موجب چه مرضی میشد؟
و این آن نکتهیی است که جای دقت جدی دارد. لذا ناگزیریم که کمی به عقب برگردیم!
به روزی که خبرگزاری حکومتی ایسنا روز ۱۸اردیبهشت ۹۸از قول عراقچی نوشت: «خروج از برجام را در دستور قرار دادهایم و این خروج مرحله به مرحله خواهد بود». و باز هم همان خبرگزاری ایسنا در همان روز نوشت: «بیانیه مهم شورای عالی امنیت ملی خطاب به کشورهای عضو برجام: ۶۰روز مهلت به کشورهای باقیمانده در برجام برای اجرای تعهداتشان. پنجرهای که اکنون در برابر دیپلماسی قرار دارد مدت زیادی باز نخواهد بود، و مسئولیت شکست برجام و هر گونه تبعاًت احتمالی آن بهطور کامل برعهده آمریکا و اعضای باقی مانده در برجام قرار خواهد داشت».
به این میگویند آموزش هنر مذاکره! در کلاسهای آموزشی شیخ حسن و میرزا محمدجواد ظریف!
اما این، همه داستان نیست به بقیهاش گوش کنید که باز هم همان خبرگزاری ایسنا ۱۰روز بعد یعنی روز ۲۸اردیبهشت ۹۸نوشت: سفیر روحانی در انگلستان یعنی بعیدینژاد در پاسخ به این سؤال که آیا نظام در صورت انجام نشدن کاری از سوی شرکای اروپایی برجام در فرصت تعیین شده از سوی نظام، به غنیسازی اورانیوم ادامه خواهد داد یا نه؟ گفت: «به شما اطمینان میدهم این اقدامات در چارچوب برجام هستند. ما در این مقطع تصمیم نداریم که از توافق هستهیی خارج شویم اکنون تصمیم ما این بوده است که از چارچوب برجام بهعنوان ابزاری برای ترغیب بیشتر شرکایمان به اجرای تعهداتشان استفاده کنیم».
به این ترتیب روشن شد که مرض جدیدی بین آخوندها اپیدمی کرده و آنهم مرض «شکرخواری» اضافی! است. مرضی که تجارب بالینی آن مراحلش را اینچنین ثبت کرده است:
ابتدا مبتلایان به آن مرض، تشریف آورده و دانه به دانه آمده، هر کدامشان یک «غلطی» میکند.
سپس همانها مجدداً به ترتیب ایفای نقش تشریف آورده و «غلط اضافی قبلی» را با «شکرخواری» باز پس گرفته و واپس مینشینند!
بیسبب نیست که سایت حکومتی دیپلماسی ایرانی روز ۲۸اردیبهشت ۹۸از قول حسین ملائک نوشت:
«در تحلیلهای متعارف برای ایران دو راه بیشتر متصور نیست:
راه اول، یا سیستم آماده مذاکره میشود که بالاخره با مستمسک قرار دادن یک "موضوع" که همیشه میشود پیدارش کرد، دیالوگ بین دو طرف آغاز و بالاخره به نتایجی منجر خواهد شد.
راه دوم، بالاخره محدودیتهای اعمال شده بر نظام و تحریمها با شیب حادتری به سرعت زندگی طبقه متوسط را نیز درگیر خواهد کرد. در نتیجه این فشارها قطعاً ابزارهایی غیر از دیپلماسی مورد توجه مسئولان کشور قرار خواهد گرفت که منجر به رویارویی بین نظام و کشورهای اعمال کننده محدودیت از جمله آمریکا خواهد شد که نهایتاً منجر به جنگ ولو با مقیاس محدود میشود. نتیجه جنگ نیز باز هم البته مذاکره خواهد بود اما مذاکره در شرایط جدیدتر!».
گرچه که این دیپلمات پیشین خیلی کشدار و «بو»دار حرف زده است ولی بالاخره مرض اصلی که به جان کل نظام افتاده را به شیوهٔ ساندویچی توضیح داده و گفته است: درد بیدرمان رژیم اکنون نه حمله خارجی بلکه قیام داخلی مردم است که هر وقت آتشش شعلهور شود دیگر نه حق وتوی این و آن و نه واسطهگری فلان کشور همسایه و نه خواهش و تمنا و زانو زدن فریبکارانه آخوندها هیچکدام حلال مشکل نخواهد شد بهویژه که مردم، این رژیم را ۴دهه است بهخوبی آزمودهاند و دیگر امکان فریب دادنشان وجود ندارد! و هیچ هنرمند مذاکره کنندهای هم در جهان پیدا نمیشود که بتواند یا اساساً بخواهد بین مردم ایران و آخوندها خودش را سپر بلای آخوندها کند.
به هر حال و با تمامی این توصیفات اگر باز هم کسی هست که داوطلب شرکت در کلاسهای آموزش مذاکره حسن روحانی هست میتواند در ساعتهای اداری یکی از روزهای غیر تعطیل هفته با در دست داشتن کارت ملی یا هرنوع کارت شناسایی عکسدار معتبر به دفتر ریاستجمهوری مراجعه کرده و با پرداخت شهریه، ثبتنام کند چه دیدی شاید پس از تمام شدن ظریف یکی از همین هنرجویان مورد استفاده قرار گیرند!
سایت روحانی روز ۲۸اردیبهشت ۹۸مطلب جالبی نوشت که نباید نخوانده از آن گذشت. روحانی که در مذاکرات برجام تا توانست گلاب بهسر و روی نظام محبوبش پاشید و تا توانست از کیسه خلیفه ارتجاع بذل و بخشش کرد و بای داد و تا همین امروز هم دارد فحش و فضیحتهای باند رقیب را تحمل میکند که این چه طرز مذاکره کردن بود که انجام دادی؟ بلد نیستی بکش کنار بگذار خودمان مذاکره کنیم و الیآخر.
.. اکنون با تمام این افتضاحات آمده و کلاس آموزش مذاکره کردن با آمریکاییها تأسیس کرده! باور نمیکنید از روی سایت خودش بخوانید.
سایت حسن روحانی روز ۲۸اردیبهشت ۹۸با تأکید بر اینکه توانستیم مسأله تحریمهای هستهای را در مذاکراتی سخت و پیچیده که کاری علمی و توأمان هنری بود به سرانجام برسانیم، نوشت: «مذاکره علاوه بر دانش، هنر نیز هست چرا که باید از حالت چهره، لحن و اطلاعات در دسترس، بتوانیم بفهمیم که طرف مذاکرهکننده چه چیز را از ما میطلبد و باید با فهم و تجربه این راه را در عرض چند ثانیه طی کنیم که همان خلاقیت است».
خلاقیت شیخ فری را ملاحظه فرمودید؟ با یک جمله هر چه را که عادت داشت مطرح کرد:
از عادت مذاکره
تا عادت برجام
تا عادت دهن کجی به عظما
تا عادت عشق به مماشات،
تا عادت چشمک و چراغ به آن طرف آبیها! و اینطرف آبیها و....
و خلاصه همه را مثل ورد چند بار پشت سرهم تکرار کرد ولی فراموش کرد اضافه کند که اگر این عادتها را ترک میکرد، موجب چه مرضی میشد؟
و این آن نکتهیی است که جای دقت جدی دارد. لذا ناگزیریم که کمی به عقب برگردیم!
به روزی که خبرگزاری حکومتی ایسنا روز ۱۸اردیبهشت ۹۸از قول عراقچی نوشت: «خروج از برجام را در دستور قرار دادهایم و این خروج مرحله به مرحله خواهد بود». و باز هم همان خبرگزاری ایسنا در همان روز نوشت: «بیانیه مهم شورای عالی امنیت ملی خطاب به کشورهای عضو برجام: ۶۰روز مهلت به کشورهای باقیمانده در برجام برای اجرای تعهداتشان. پنجرهای که اکنون در برابر دیپلماسی قرار دارد مدت زیادی باز نخواهد بود، و مسئولیت شکست برجام و هر گونه تبعاًت احتمالی آن بهطور کامل برعهده آمریکا و اعضای باقی مانده در برجام قرار خواهد داشت».
به این میگویند آموزش هنر مذاکره! در کلاسهای آموزشی شیخ حسن و میرزا محمدجواد ظریف!
اما این، همه داستان نیست به بقیهاش گوش کنید که باز هم همان خبرگزاری ایسنا ۱۰روز بعد یعنی روز ۲۸اردیبهشت ۹۸نوشت: سفیر روحانی در انگلستان یعنی بعیدینژاد در پاسخ به این سؤال که آیا نظام در صورت انجام نشدن کاری از سوی شرکای اروپایی برجام در فرصت تعیین شده از سوی نظام، به غنیسازی اورانیوم ادامه خواهد داد یا نه؟ گفت: «به شما اطمینان میدهم این اقدامات در چارچوب برجام هستند. ما در این مقطع تصمیم نداریم که از توافق هستهیی خارج شویم اکنون تصمیم ما این بوده است که از چارچوب برجام بهعنوان ابزاری برای ترغیب بیشتر شرکایمان به اجرای تعهداتشان استفاده کنیم».
به این ترتیب روشن شد که مرض جدیدی بین آخوندها اپیدمی کرده و آنهم مرض «شکرخواری» اضافی! است. مرضی که تجارب بالینی آن مراحلش را اینچنین ثبت کرده است:
ابتدا مبتلایان به آن مرض، تشریف آورده و دانه به دانه آمده، هر کدامشان یک «غلطی» میکند.
سپس همانها مجدداً به ترتیب ایفای نقش تشریف آورده و «غلط اضافی قبلی» را با «شکرخواری» باز پس گرفته و واپس مینشینند!
بیسبب نیست که سایت حکومتی دیپلماسی ایرانی روز ۲۸اردیبهشت ۹۸از قول حسین ملائک نوشت:
«در تحلیلهای متعارف برای ایران دو راه بیشتر متصور نیست:
راه اول، یا سیستم آماده مذاکره میشود که بالاخره با مستمسک قرار دادن یک "موضوع" که همیشه میشود پیدارش کرد، دیالوگ بین دو طرف آغاز و بالاخره به نتایجی منجر خواهد شد.
راه دوم، بالاخره محدودیتهای اعمال شده بر نظام و تحریمها با شیب حادتری به سرعت زندگی طبقه متوسط را نیز درگیر خواهد کرد. در نتیجه این فشارها قطعاً ابزارهایی غیر از دیپلماسی مورد توجه مسئولان کشور قرار خواهد گرفت که منجر به رویارویی بین نظام و کشورهای اعمال کننده محدودیت از جمله آمریکا خواهد شد که نهایتاً منجر به جنگ ولو با مقیاس محدود میشود. نتیجه جنگ نیز باز هم البته مذاکره خواهد بود اما مذاکره در شرایط جدیدتر!».
گرچه که این دیپلمات پیشین خیلی کشدار و «بو»دار حرف زده است ولی بالاخره مرض اصلی که به جان کل نظام افتاده را به شیوهٔ ساندویچی توضیح داده و گفته است: درد بیدرمان رژیم اکنون نه حمله خارجی بلکه قیام داخلی مردم است که هر وقت آتشش شعلهور شود دیگر نه حق وتوی این و آن و نه واسطهگری فلان کشور همسایه و نه خواهش و تمنا و زانو زدن فریبکارانه آخوندها هیچکدام حلال مشکل نخواهد شد بهویژه که مردم، این رژیم را ۴دهه است بهخوبی آزمودهاند و دیگر امکان فریب دادنشان وجود ندارد! و هیچ هنرمند مذاکره کنندهای هم در جهان پیدا نمیشود که بتواند یا اساساً بخواهد بین مردم ایران و آخوندها خودش را سپر بلای آخوندها کند.
به هر حال و با تمامی این توصیفات اگر باز هم کسی هست که داوطلب شرکت در کلاسهای آموزش مذاکره حسن روحانی هست میتواند در ساعتهای اداری یکی از روزهای غیر تعطیل هفته با در دست داشتن کارت ملی یا هرنوع کارت شناسایی عکسدار معتبر به دفتر ریاستجمهوری مراجعه کرده و با پرداخت شهریه، ثبتنام کند چه دیدی شاید پس از تمام شدن ظریف یکی از همین هنرجویان مورد استفاده قرار گیرند!