۱۳۹۷ مرداد ۱۰, چهارشنبه

پیام مریم رجوی در سی‌امین سالگرد قتل‌عام سی هزار گل سرخ آزادی


هموطنان عزیز، 
سی‌امین سالگرد قتل عام سی هزار گل سرخ آزادی مردم ایران، روز سربلندی قیام‌کنندگان و هر ایرانی آزاده‌‌یی است که براندازی رژیم ولایت فقیه را اراده کرده است.
مجاهدان و مبارزان قتل‌عام شده در سال ۶۷، سردارها را از خود بلند کردند تا ملت ایران در یکی از تاریک‌ترین ادوار تاریخ‌اش سربلند بماند.

خمینی جلاد می‌خواست که از آن‌ها هیچ اثری باقی نماند؛ نه از مزارشان و نه حتی از نام‌شان. اما آن‌ها، نه فراموش شدند، نه خاموش شدند؛ به‌عکس از شهرهای بی‌نام و نشان، از ایذه و دورود و قهدریجان و تویسرکان و بانه تا کازرون و چابهار جوشیدند و قیام‌ ماه دی و جنبش اعتراضی سراسر ایران را شعله‌ور کردند.
این زمزمه نیمه‌شبان آن‌هاست که هنوز به گوش می‌رسد:
من مرغ آتشم
می‌سوزم از شراره‌ ا‌ین عشق سركشم
چون سوخت پیكرم،
چون شعله‌ها‌ی سركش جانم فرو نشست،
آن‌گاه باز،
از دل خاكستر
بار دگر تولد من
آغاز می‌شود.
بله، ایستادگان بر سر موضع مجاهدین برای آزادی ملت ایران، همان استوارکنندگان مرزهای خونین میان شرف و آزادگی با تسلیم و بندگی‌اند و وجدان ناآرام جامعه ایران و بذرافشان قیام و اعتراض هستند.
قیام و جنبشی كه امروز در سرتاسر میهن جریان دارد، امتداد همان ایستادگی سرخ‌فام است و کانون‌های شورشی و پیشگامان جنبش دادخواهی ادامه‌دهندگان راه همان قهرمانان‌ هستند.
دادخواهی شهیدان قتل‌عام یکی از مهم‌ترین مطالبات سیاسی مردم ایران از رژیم آخوندی است. این دادخواهی امروز، تمامیت رژیم را به‌چالش کشیده است. سردمداران رژیم نه جرأت دارند که از فتوای خمینی برای قتل‌عام مجاهدین دفاع کنند، نه‌می‌توانند از این جنایت بزرگ فاصله بگیرند زیرا همگی مستقیم یا غیرمستقیم در آن مشارکت داشته‌اند.
سی سال پیش، جوشش خون قتل‌عام‌شدگان، بزرگ‌ترین شقه را در رأس رژیم ضدبشری خمینی ایجاد کرد و باعث عزل جانشین او شد و امروز با وجود گذشت سه دهه، آخوندهای حاکم را به‌چالش می‌کشد. آن‌ها هم‌چنان برای محو آثار جنایت‌های خود تقلا می‌کنند. تخریب مزار فرزندان قتل‌عام‌شده مردم خوزستان در اهواز که عفو بین‌الملل آن را مصداق شکنجه خانواده‌ها دانسته است، بخشی از سیاست جنایت‌بار رژیم برای مقابله با دادخواهی شهیدان است.
زیر فشار همین کارزار در یک سال اخیر، دست کم ۲۰ تن از مقام‌های ارشد رژیم ازجمله خامنه‌ای از این جنایت صریحاً دفاع کرده‌اند. این اقرارهای وقیحانه، اسناد تازه‌یی درباره جنایت علیه بشریت توسط آخوندهای حاکم است. همین اعتراف‌ها در گزارش دبیرکل ملل متحد و نیز در گزارش زنده‌یاد، عاصمه جهانگیر، گزارشگر ویژه فقید ملل متحد در مورد حقوق بشر ایران، مورد توجه قرار گرفته است.
عمده دست‌اندرکاران این کشتار، از هردو جناح رژیم، امروز در بالاترین مناصب حکومت حضور دارند. پست وزارت دادگستری در ۳۰ سال گذشته، به‌استثنای یک دوره چهار ساله، در اختیار اعضای هیأت‌های مرگ بوده و هست.
هموطنان،
به‌ یمن تلاش‌های مقاومت ایران، در سال جاری، مجلس نمایندگان آمریکا لایحه‌یی را تصویب کرد که در آن برای نخستین بار، قتل عام زندانیان سیاسی ثبت شد و بر لزوم حسابرسی از رژیم تأکید شد. پیش از آن هم در مجلس عوام بریتانیا،‌ قطعنامه‌یی درباره قتل‌عام ۶۷، به‌ثبت رسید.
چنان‌که مسعود رجوی گفته است محاكمه و مجازات عاملان و آمران قتل عام، حق مردم ایران، حق جامعه بشری و حق مجاهدین و خلق آن‌هاست.
یكی از خیانت‌بارترین مظاهر سیاست مماشات در سه دهه گذشته، چشم فرو بستن بر قتل‌عام زندانیان سیاسی است که جنایت علیه بشریت و بزرگترین جنایت سیاسی بعد از جنگ جهانی دوم است. شورای امنیت ملل‌متحد برای جبران این سیاست فاجعه‌بار باید با ارجاع موضوع به دادگاه جنایی بین‌المللی، ترتیبات محاکمه سران این رژیم و مسئولان این قتل عام را فراهم کند.
بار دیگر عموم هموطنان و مشتاقان آزادی را به‌‌شرکت فعال در جنبش دادخواهی قتل‌عام شدگان فرامی‌خوانم. این جنبش ستم‌دیدگان است. این صدای سرکوب شدگان است. هرکس که در این رژیم طعم زندان و اسارت را چشیده است، هرکس که شلاق خورده است، هر زنی که مورد تعدی و تحقیر قرار گرفته و هرکس که داغ‌دار است، عضوی از این جنبش است. دادخواهی قتل‌عام‌شدگان سال ۶۷ امروز، بخشی از قیام برای سرنگونی رژیم است.
بی‌تردید، ملت ایران، در مبارزه برای سرنگونی رژیم به‌ پیروزی می‌رسد و سران این رژیم را به‌خاطر ارتکاب جنایت علیه بشریت به‌پای میز عدالت خواهد کشاند. آن روز به‌طور قطع و یقین فرا می‌رسد.
درود بر سربه‌داران و قهرمانان قتل‌عام ۶۷ که به این رژیم نه گفتند و از همان روز بر تمامیت این رژیم فاسد و ضدبشر مهر سرنگونی حتمی زدند.