او گفت: «ما بهدنبال کسب قدرت نیستیم بلکه در پی انتقال آن به صاحبان حقیقی، یعنی مردم ایران و متکی بهآرای آنها هستیم. بهاین منظور طبق برنامهٔ شورای ملی مقاومت ایران بعد از سرنگونی رژیم، فرآیند انتقال قدرت عبارت است از:
تشکیل یک دولت موقت بهمدت حداکثر ۶ ماه که وظیفهٔ اصلیاش برگزاری انتخابات مجلس مؤسسان است.
دولت موقت بهمجرد تشکیل مجلس مؤسسان کنار میرود و مأموریت شورای ملی مقاومت بهپایان میرسد.
حاکمیت به نمایندگان مردم در این مجلس منتقل میشود تا دولت جدید را بهمدت ۲سال برای تدوین، تصویب و رفراندوم قانون اساسی جمهوری جدید برگزینند».
خانم رجوی پیش از این نیز بارها دربارهٔ موضوع آلترناتیو و سرنگونی که صورت مسأله جدی سیاسی همهٔ انقلابهاست، سخن گفته است. از جمله در گردهمایی بزرگ مقاومت در ۹تیر ماه ۱۳۹۷ در ویلپنت پاریس (همان گردهمایی که رژیم کوشید با بمبگذاری، آن را بهقتلگاه تبدیل کند) بر نکاتی پایهیی انگشت گذاشت.
یادآوری بخشی از آن سخنان که ۵سال پیش ایراد شده، میتواند روشنگر باشد. خانم رجوی گفت:
«صنعت آلترناتیوسازی مجازی و مونتاژ در بازار سیاست البته با کپیچسبان، این روزها رونق یافته است که این هم از علائم دوران پایانی رژیم است. اما مسأله این است که چگونه میخواهند این رژیم را زمین بزنند؟ بهخصوص که رود سرخ خون شهیدان بهطور تاریخی نه جایی برای سبز شدن ارتجاع آخوندی باقی گذاشته، نه برای ارتجاع سلطنتی.
حال اگر، بدون تشکیلات و سازمان رهبریکننده، بدون عبور از کورههای گدازان سنجش و آزمایش و بدون پرداخت قیمت و فدا و مجاهدت، میتوان بهکار این رژیم پایان داد، ما میگوییم: بفرمایید، درنگ نکنید!
اگر بدون سابقه و پشتوانهٔ جنگیدن با دو رژیم، بدون مرزبندی با دیکتاتوری و وابستگی، بدون مقاومت سراسری و کهکشان شهیدانش و بدون درافتادن با اصل ولایت فقیه و اصلاحطلبان قلابی، میتوان حاکمیت مردم را جایگزین کرد، بفرمایید، درنگ نکنید!
اگر بدون مقابله با خمینی بر سر جنگ ضدمیهنی و گلگرفتن تنور جنگ و شعار «فتح قدس از طریق کربلا»، بدون تحمیل آتشبس با یکصد رشته عملیات ارتش آزادیبخش ملی و فتح مهران و پیشروی تا دروازهٔ کرمانشاه و بدون افشای جهانی برنامهها و تأسیسات اتمی، موشکی، شیمیایی و میکروبی رژیم آخوندی، میتوان آخوندها را بهزیر کشید، بله، درنگ نکنید!
اگر بدون افشای جهانی نقض حقوقبشر و جنایتهای رژیم در۶۴ قطعنامهٔ ملل متحد و بدون جنبش دادخواهی زندانیان سیاسی قتلعام شده در سال۶۷، بدون کارزار اشرفنشانها در چهارگوشهٔ جهان و پایفشردن بر حقوق ملت ایران به مدت ۴دهه، بدون برنامه و طرحهای مشخص شورای ملی مقاومت و دولت موقت برای دوران انتقال حاکمیت به مردم ایران و سرانجام، بدون رهبری آزموده و مشخص که ۵دهه این مبارزه سهمگین را پیش برده است، اگر بدون اینها میتوان این راه ۵۰ساله را یکشبه طی کرد و صرفاً با رؤیای حمایت خارجی در ایران تغییر واقعی ایجاد کرد، بفرمایید این گوی و این میدان!...
در عینحال، چنانکه مسعود در جمعبندی قیام دیماه گفته است: «ما رقیب کسی برای رسیدن به قدرت نیستیم و قطعاً کسی هم رقیب مجاهدین در مسیر صدق و فدا و پرداخت کردن نیست».
خانم رجوی سپس دربارهٔ برنامه و طرحهای آلترناتیو دموکراتیک، اضافه کرد: «ما به پیریزی جامعهیی فرا میخوانیم که تاروپودش آزادی، دموکراسی و برابری است. همچنین مرزبندی با استبداد و وابستگی و تبعیض جنسی و قومی و طبقاتی است. ما از برابری زن و مرد، از حق انتخاب آزادانه پوشش، از جدایی دین و دولت، از خودمختاری ملیتها، از تساوی حقوق سیاسی و اجتماعی کلیهٔ افراد ملت ایران، از لغو اعدام، از آزادی بیان، احزاب، مطبوعات و اجتماعات، از آزادی اتحادیهها، انجمنها، شوراها و سندیکاها دفاع کرده و دفاع میکنیم...
این است سیمای یک جایگزین دموکراتیک در برابر حاکمیت آخوندی و هر گونه دیکتاتوری».