۱۴۰۳ آذر ۲۲, پنجشنبه

سقوط دیکتاتوری در سوریه؛ آغازی بر پایان ولایت‌فقیه

                 سقوط دیکتاتوری در سوریه؛ آغازی بر پایان ولایت‌فقیه

.سرنگونی بشار اسد در سوریه، رخدادی تاریخی است که نه‌تنها معادلات منطقه را تغییر می‌دهد، بلکه زلزله‌ای در پایه‌های نظام ولایت فقیه ایجاد کرده است. سقوط اسد، متحد راهبردی و بازوی منطقه‌یی خامنه‌ای، به‌وضوح نشان می‌دهد که قدرتهای سرکوبگر، هر چند به بمب‌افکن و موشک، پیشتیبانی قدرتهای بزرگ و ارتشهای سرکوبگر و دستگاه جهنمی شکنجه و کشتار وابسته باشند، اما در برابر اراده مردم و خواست آزادیخواهانهٔ آنان محکوم به شکست‌اند.

سقوط اسد؛ پایان عمق استراتژیک ولایت‌فقیه

سرنگونی بشار اسد به‌معنای فروپاشی «عمق استراتژیک» مورد ادعای فاشیسم دینی است. خامنه‌ای دیکتاتوری بشار اسد را «ستون مقاومت»! و بازوی حیاتی خود در منطقه می‌دانست و از آن برای نفوذ در لبنان، فلسطین و حتی عراق استفاده می‌کرد. حمایت‌های مالی، نظامی و امنیتی بی‌وقفه خامنه‌ای از این دیکتاتور منفور، بخشی از سیاست توسعه‌طلبانه او برای بقای خود بود، اما سقوط شتابان رژیم اسد، پیامی آشکار به نظام اهریمنی و فرتوت خامنه‌ای می‌دهد: هیچ دیکتاتوری نمی‌تواند در برابر خیزش ملتها دوام بیاورد.

سقوط اسد؛ شکستی تاریخی برای محور به‌اصطلاح «مقاومت»!

خامنه‌ای، سقوط بشار اسد را به‌درستی به‌عنوان ضربه‌ای مهلک به پروژه توسعه‌طلبانه خود تلقی خواهد کرد. این شکست به‌معنای پایان سیاست‌های سلطه‌جویانه تهران در سوریه است؛ فراتر از آن سرنوشت دخالت‌های نظامی و امنیتی این رژیم را در لبنان، عراق و یمن را نیز به خطر می‌اندازد. پایان رژیم اسد، سرآغاز خلع ید از فاشیسم دینی در منطقه است.

بنا به اعتراف عباس عراقچی این خلع ید «در سوریه متوقف نخواهد شد و کل منطقه [بخوانید نظام ولایت فقیه و عمق استراتژیک آن] مورد تهدید قرار گرفته است» (همشهری آنلاین. ۱۷آذر ۱۴۰۳).

سقوط اسد هم‌چنین برای کشورهای منطقه و جامعه جهانی فرصتی است تا علیه مداخله‌های مخرب نظام جنگ‌افروز و تروریست ولایت فقیه متحد شوند. تلاش برای بیرون راندن شبه‌نظامیان خامنه‌ای از عراق، لبنان و یمن برای ثبات این کشورها حیاتی است و ضربه‌ای جدی به نظام ولایت فقیه خواهد بود.

ارتباط سرنگونی اسد با سرنگونی نظام ولایت‌فقیه

بشار اسد، یکی از بزرگ‌ترین جنایتکاران معاصر، با حمایت مستقیم سپاه پاسداران و نیروهای نظامی و امنیتی ایران، مرتکب کشتار نیم میلیون نفر و آواره‌سازی میلیون‌ها نفر از مردم سوریه شد. این خاصه‌خرجی و حمایت بی‌پایان از اسد، علاوه بر هزینه‌های هنگفت اقتصادی که به دوش مردم ایران گذاشت، یکی از دلایل اصلی انزوا و منفور بودن بین‌المللی خامنه‌ای و رژیمش بود. حالا با فروپاشی رژیم جنایتکار اسد، فاشیسم دینی حاکم بر ایران «عمق استراتژیک» خود را از دست داده و باید با هزینه‌های سیاسی و امنیتی این شکست نیز دست‌ و پنجه نرم کند.

تجربه مشترک خلق‌های ایران و سوریه

قیام‌های مردمی در سوریه نشان داد که حتی قدرتمندترین نیروهای نظامی و امنیتی نیز نمی‌توانند در برابر اتحاد و خشم ملتها ایستادگی کنند. این همان درسی است که مردم ایران طی دهه‌های اخیر با مقاومتی ظفرنمون و پاکباز به جهانیان عرضه کرده‌اند.

فتح زندانهای مخوف مانند «صیدنایا» در سوریه، امید به آزادی زندانهای بدنامی چون «اوین» و «گوهردشت» در ایران را زنده می‌کند. همان‌طور که زندانیان و مبارزان سوریه به آزادی دست یافتند، روزی خواهد رسید که مردم ایران نیز زندانها و نمادهای سرکوب رژیم را فتح کنند.

همان‌طور که ارتش و نهادهای امنیتی بشار اسد، به‌رغم حمایت در برابر ارادهٔ مردم سوریه و رزم‌آورانش از هم پاشیدند، نیروهای سرکوبگر خامنه‌ای نیز در برابر خیزش و مقاومت سازمان‌یافته مردم ایران، سرنوشتی بهتر از آنها نخواهند داشت. این تجربهٔ مشترک خلق‌هاست و خلق‌ها از هم می‌آموزند.

زنگ خطر برای فاشیسم دینی

این تحول، نشانگر پایان پروژه‌های توسعه‌طلبانه فاشیسم دینی در منطقه و آغاز پایان دیکتاتوری مذهبی در ایران است. مردم ایران، با الگوگیری از مقاومت و پیروزی ملت سوریه، می‌توانند به رهایی از زنجیرهای استبداد و سرکوب نزدیک‌تر شوند.

سرنگونی اسد، زنگ خطری برای خامنه‌ای و امپراطوری رو به زوال او در ایران و منطقه است. این پیام قوی را به مردم قیام‌آفرین ایران می‌دهد که هیچ قدرت سرکوبگری نمی‌تواند برای همیشه بر ملتها چیره بماند. آینده متعلق به آزادی، دموکراسی و مردم است، نه دیکتاتورها.

تبریک مضاعف به خلق قهرمان ایران

سقوط بشار اسد، نمادی از فروپاشی دیکتاتوری و پیروزی اراده ملت‌هاست. برای مردم به جان آمدهٔ میهن‌مان این تحول سرآغاز پایان دیکتاتوری مذهبی در ایران است و نشان می‌دهد که نظام ولایت فقیه نیز نمی‌تواند از سرنگونی محتوم خود بگریزد. از این‌رو این پیروزی شگرف را علاوه بر «خلق قهرمان سوریه با کهکشان شهیدان و زندانیان مقاوم و پیشتازان شورشگر آن» و نیز «خلق‌های برادر منطقه» به خلق قهرمان ایران باید تبریک گفت؛ به مقاومت ایران، به مجاهدین، به ارتش آزادی‌ستان و کانون‌های شورشی که طرح آزادی را در شبستان سرد ارتجاع رقم می‌زنند.

بایسته است که به خانواده‌های شهیدان راه آزادی در ایران، اطمینان بدهیم که خون رشیدترین فرزندان آنها بی‌ثمر نخواهد ماند. همان‌طور که مقاومت مردم سوریه به ثمر نشست، مردم ایران نیز می‌توانند با اتکا به قدرت خود و مقاومت سازمان‌یافته، دیکتاتوری زهواردررفتهٔ آخوندسالار را سرنگون کنند.

بی‌گمان انقلاب دموکراتیک مردم ایران به بار خواهد نشست و صحنه‌های زیبای پایکوبی بر ویرانه‌های استبداد و فاشیسم را شاهد خواهیم بود. از همین الآن برای تحقق آن بایدبه‌پاخاست.