۱۴۰۳ آذر ۲۲, پنجشنبه

شکنجه‌گاه صیدنایا

                                                سخن روز

انتشار تصاویروصحنه‌های دلخراش زندانیان دیکتاتورخون‌ریز سوریه درزندان مخوف «صیدنایا» جهان را تکان داده و توصیف آن در این مختصر نمی‌گنجد.

به‌گواه تصاویر منتشر شده برخی از زندانیان برای چند دهه در این زندان در سخت‌ترین شرایط جسمی و روانی محبوس بودند و تصوری از دنیای خارج نداشتند. یکی از این زندانیان خلبانی است که ۴۳سال پیش به‌علت سرپیچی از دستور بمباران حما توسط حافظ اسد زندانی شد.

به گزارش سازمان عفو بین‌الملل از سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۵ بیش از ۱۰هزار زندانی در این زندان اعدام شده‌اند. گفته می‌شود جنازهٔ زندانیان شکنجه شده به‌طور سیستماتیک در یکی از زندانهای دمشق سوزانده شده تا آثار جنایتهای وحشیانه به جا نماند.

تجاوز جنسی از شکنجه‌های معمول در این زندان مخوف بوده و کودکانی در همین زندان به دنیا آمده و سال‌ها در شرایط بسیار سخت در سلولهای زندان بزرگ شده‌اند.

میشل کیلو از شخصیتهای اپوزیسیون سوریه و از حامیان مقاومت ایران، پیش از این در بخشی از گفتگوهایش با تلویزیون العربیه گفته بود: در زندان کسی مجاز نبود که نام خودش را حتی به زندانبان بگوید. یک بار زندانبان مرا صدا کرد و نامم را پرسید. شماره‌ام را به او گفتم ولی او نام اصلی‌ام را خواست. وقتی نام اصلی‌ام را گفتم من را شناخت و تلاش کرد تا با من رابطه‌ای انسانی برقرار کند. یک نیمه‌شب از من خواست تا به یک سلول انفرادی که در آن یک زن جوان محبوس بود بروم و برای کودک چند سالهٔ آن زن جوان قصه بگویم. وقتی وارد سلول شدم زن از من ترسید و صحبت نمی‌کرد. به او گفتم دخترم من هم مانند تو یک زندانی هستم. آمده‌ام که برای کودک تو قصه بگویم. شروع کردم و از پرنده‌ای صحبت کردم که روی شاخه یک درخت نشسته. کودک با تعجب نگاهم می‌کرد. او نمی‌دانست که پرنده چیست و درخت چه شکلی دارد. فهمیدم که او در زندان دنیا آمده و هنوز نمی‌داند دنیای بیرون از زندان چه شکلی دارد.

زندانیان می‌گویند طبقات پایین این زندان تاریک بوده و برخی زندانیان ماهها هیچ نوری دریافت نمی‌کردند.

شهادت میشل کیلو و داستان کودکان زندانی در صیدنایا، یادآور روایتی از آخوند جنایتکار موسوی اردبیلی، قاضی‌القضات خمینی ملعون است که سال۹۵ منتشر شد. اردبیلی می‌گوید روزی که برای بازدید به زندان اوین رفته بودم متوجه یک در قفل‌دار شدم. از لاجوردی خواستم در را باز کند، ابتدا قبول نکرد اما پس از اصرار من در را باز کرد. در اتاق که باز شد، چند لحظه سیاهی مطلق بود، بعد چشم‌هایی دیدم، چندین جفت، که مثل چشم گربه در تاریکی می‌درخشید. لاجوردی گفت اینها بچه‌های زنان زندانی سر موضع هستند. اینجا نگه‌شان داشته‌ایم تا پاک شوند و از زندانیان تأثیر نگیرند.

مهرماه سال۶۶ منتظری طی نامه‌یی به خمینی از جمله نوشت: «آیا می‎دانید در زندان شیراز دختری روزه دار را با جرمی مختصر بلافاصله پس از افطار اعدام کردند؟ آیا می‎دانید در بعضی زندانهای جمهوری اسلامی دختران جوان را به‌زور تصرف کردند؟ آیا می‎دانید چه بسیارند زندانیانی که در اثر شکنجه‌های بی‌رویه کور یا کر یا فلج یا مبتلا به دردهای مزمن شده‌اند و کسی به داد آنان نمی‌رسد؟...» (خاطرات منتظری صفحه۵۱۱).

رامی عبدالرحمان مدیر دیدبان حقوق‌بشر سوریه درباره همدستی پاسداران خامنه‌ای در جنایات دیکتاتور سوریه در حق زندانیان، می‌گوید «در سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵ حدود ۳۰ هزار زندانی در زندان صیدنایا اعدام شده‌اند در این زندان عناصر سپاه پاسداران بر اعدامها نظارت می‌کردند. بیش از ۱۰۵ هزار زندانی سوری در زندانها در زیر شکنجه کشته شده‌اند و از مردم سوریه هیچ کسی پیدا نمی‌شود که یکی از بستگانش در زندانهای رژیم اسد نبوده باشد».

همدستی جنایتکارانه خامنه‌ای و سپاه جرارش با دیکتاتور سوریه و جلادانش در عین حال بیانگر سرنوشت مشترک آنهاست. دور نیست روزی که زندانهای رژیم آخوندی نیز به دست مردم و جوانان شورشگر و مجاهدان آزادی ایران درهم‌شکسته شود و دژخیمان در برابر عدالت قرار گیرند.