۱۳۹۹ بهمن ۱۵, چهارشنبه

تصمیم قلب ایران

 

                               فروش قلب

«این شب فاصله اگر مانده و پیر می‌شود

رخش کدام طالعی نای نفیر می‌شود؟

محتسب و فقیه شهر رسم قناره کرده‌اند

پاسخ کیست ناجیِ خاک اسیر می‌شود؟»

بازخوانی مفاهیم زندگی و بازتعریف مفهوم انسان، ضرورتی مکرر در کوچه پس‌کوچه‌ها، خیابان‌ها، معابر و خانه‌های ایران شده است. در سلطهٔ تفکر دیوسیرت حاکمیتی زندگی‌سوز و انسان‌ستیز، صبح به صبح باید معنای زندگی و منزلت انسان را در وجود خود بازشناسی کرد تا از هویت خویش غافل نماند و مغلوب پیامدهای سنگینِ جبر ناگزیر معیشت نشد.

در خبرهای ۱۳بهمن بود ـ البته با بهت و حیرت ـ که فروختن قلب، به پدیدهٔ شوم اندام‌فروشی در جمهوری اسلامی آخوندی افزوده شد؛ فروختن قلب برای تأمین هزینهٔ زندگی بچه‌ها و اعضای خانواده! به‌راستی گردش روال تلخ زندگی در روان و روح یک پدر چه سیر و مسیرهایی را باید در مغز و اندیشهٔ وی گذرانده باشد که هیچ راهی جز فروش یاس قلب و کانونی‌ترین خانهٔ وجود و مهر و حیات برایش باقی نماند!

«کباب قناری بر آتش سوسن و یاس»!

آفت شقاوتی که از آزادی‌کشی و شکستن اولین حرمت حیات انسان، سراپای ارتجاع آخوندی را گرفته، در مسیر حد شکستن بهت‌انگیزش، سر از نهانی‌ترین اعضا و اندام وجود ایرانی درآورده است.

رژیم آخوندی با ایدئولوژی ضدبشری و شاخه و برگ‌های قساوت‌بار آن، جبهه‌ای همه‌جانبه علیه زندگی مردم تشکیل داده است. با گرانی، بیکاری، حقوق معوقهٔ حقوق‌بگیران، حداکثر خط فقر، تشدید شکاف طبقاتی، تحمیل اندام‌فروشی، فرصت‌جویی کرونا و نخریدن واکسن، تمام راههای گذران زندگی را به روی مردم بسته است. با گستردن چنین جبهه قساوتی جلو زندگی مردم، می‌خواهد نیروی فکر و جسم مردم را تحلیل ببرد، سنگر حفظ نظام را تقویت کند و عمر سلطه‌گریِ اشغالگرانه‌اش را کش بدهد.

رساندن ناگزیریِ فروش اندام تا به قلب، یک استراتژی و برنامه‌ریزی و هدف مهندسی شده می‌باشد که در اتاق فکر کارگزاران نظام آخوندها علیه مردم ایران تدارک دیده شده است. تشدید چنین وضعیت و رویکردی که حد سنگ‌دلی و شقاوت را شکسته، گویای هراس و وحشت نظام ملایان از پتانسیل نیرو و قدرت یک خلق مترصد فرصت است. از این رو با حداکثر قساوت حیوانی و بیشترین استفاده از سلاح سرکوب، تلاش دارد پتانسیل خلقی سرنگونی‌خواه را خنثی یا از دور خارج کند. تلاش رژیم با یک فکر مهندسی شده این است که جنگ را در جبهه مردم به جانب مایحتاج زندگی و معیشت و نیازهای حیاتی زنده بودن بکشاند. از آنجا که خامنه‌ای و سپاه پاسداران تمامی منابع و مصادر اقتصادی ایران را اشغال کرده‌اند، سلاح جنگ علیه معیشت مردم را با انواع و اقسام ترفندها مثل گرانی و بالا بردن خط فقر و حتی تحمیل فروش حیرت‌انگیز قلب به‌کار می‌گیرند.

این‌ها نشانه‌ها و مختصات یک جبهه بزرگ جنگ هستند. جنگی که اهریمن بدکیش ولایی، نیاز به آب و نان مردم را به خط مقدم کشانده تا توان یک جبهه سراسری به وسعت ایران را دچار فرسایش کرده و زمین‌گیرش نگه دارد. همین واقعیتها ـ که در جبهه مردم بسا سخت و سنگین روی می‌دهند ـ گواه جنگی گسترش‌یابنده در دو جبهه مردم و حاکمیت ولایت فقیه هستند. خامنه‌ای و کارگزارانش تلاش دارند با حداکثر فشار معیشتی علیه مردم ایران، حتی قلب مردم را در گرو تهیهٔ نان نگه داشته و از سینه‌شان درآورند تا بهت غیرقابل باور آن، بختکی بر روی پتانسیل و انرژی و امید و تلاش یک خلق بیاندازد.

این است جدیت و تیک‌تاک‌های یک جنگ روزمره در ایران‌زمین برای ریشه‌کنی اژدهای هفت‌سر فساد سیاسی و ایدئولوژیک، شقاوت و درنده‌خویی، تطاول حرث و نسل، رواج اندام‌فروشی، اختلاس نجومی، شتاب شکاف طبقاتی و دیکتاتوری مذهبی به زعامت ولی‌فقیه.

اگر چه سوخت‌بار این جنگ از جانب مردم ایران، یاس قلب و سوسن عاطفه است که برای نجات حق زندگی در سایهٔ همای آزادی نثار می‌شود، بهت ناشی از این نثارها، بمبی‌ست که رج به رج در ساختار تمامیت حاکمیت جمهوری اسلامی کار گذاشته می‌شود و چاشنی آن در خانه‌خانهٔ ایران، مهیای انفجار ناگزیر است.