۱۳۹۹ آذر ۲۳, یکشنبه

اعتراف به استیصال نظام در ایستگاه پایانی

             ایستگاه پایانی     سناریوی باغ پرگلابی برجام

باند مغلوب نظام، دلش را صابون زده و به خود تلقین کرده است که با روی کار آمدن رئیس جمهور جدید آمریکا، فصلی از گشایش در پیش روی رژیم گشوده خواهد شد.

در این سناریوی بافته شده با ساده‌انگاری و در عین‌حال شیادی و دجالیت، آمریکا یک‌شبه تحریم‌ها را لغو خواهد کرد. روی یک کاغذ تر و تمیز، یک امضای شیک و قشنگ خواهد گذاشت و تعظیم‌کنان، همراه با مشعذرت‌خواهی و تکریم به نظام تقدیم خواهد کرد. از گذشتهٔ خود توبه خواهد نمود و بعد از آن باغ برجام پرگلابی خواهد شد و شکوفایی خرمن خرمن به جانب استبداد دینی برخواهد گشت. کشورهای پیشرفتهٔ جهان پشت سر هم صف خواهند کشید و برای معامله با دین‌فروشان سر و دست خواهند شکست. در این مدینهٔ فاضله، رژیم آن‌قدر نفت خواهد فروخت که دلار از سر و کول بودجه‌اش بالا خواهد رفت. مانند گذشته تروریسم آخوندی خواهد توانست با باج و شانتاژ جهان را به گروگان بگیرد و ارد بدهد. مهم‌تر از همهٔ اینها این‌که استبداد دینی خواهد توانست از سرنگونی محتوم جان به در ببرد و برای یک دوران دیگر شیرهٔ جامعه و جغرافیای ایران را بمکد.

ترسیم نقشهٔ راه در زمینهٔ خیال 

دنیای اقتصاد (۲۰آذر۹۹) یک رسانهٔ وابسته به باند مغلوب، در نشئة ناشی از این خوش‌خیالی تا آنجا پیش رفت که صحبت از یک نقشهٔ راه کرد که در آن به‌زودی:

«۱ـ فرانسه، آلمان و انگلستان احتمالاً بیانیه مشترکی را تنظیم و صادر خواهند کرد و در آن خواستار بازگشت بایدن پس از آغاز به کار دولتش به برجام خواهند شد.

۲ـ اتحادیه اروپا به‌طور همزمان رایزنیها و لابی‌های خود را با اعضای کنگره آمریکا برای جلب‌توجه آنها در ضرورت بازگشت بایدن به توافق‌نامه آغاز می‌کند.

۳ـ کشورهای اروپایی طرف‌های برجام را قبل از ۲۰ژانویه در کمیسیون مشترک برجام گردهم جمع می‌کنند تا اعضای قبلی را تشویق کنند که طی بیانیه‌یی خواستار بازگشت آمریکا به برجام و تأیید مجدد قطعنامه ۲۲۳۱ توسط این کشور شوند. در این بیانیه احتمالاً از آمریکا تقاضا می‌شود در اسرع وقت معافیتها برای همکاری هسته‌یی غیرنظامی بار دیگر صادر شود تا فعالیت‌های هسته‌یی ایران نظیر مدرن‌سازی رآکتور آب سنگین اراک ادامه پیدا کند.

۴- تا ۲۰ژانویه، سه کشور اروپایی و هم‌چنین اتحادیه اروپا نشستهایی را با مقامات ارشد سیاسی ایران برگزار می‌کنند تا مسیر مشخصی را برای بازگرداندن فعالیت‌های هسته‌یی به سطح سال۲۰۱۵ ترسیم کنند».

ترکیدن بادکنک مردم‌فریبی

اما از آنجا که جهان از قانونمندیهای سخت و متقن پیروی می‌کند و پدیده‌های بیرون از ذهن ما واقعیت دارند، این بادکنک خیالی و باد شده با پروپاگاندا در برخورد با صخره‌های صلب واقعیت ترکید؛ تا جایی که سر و صدای باند غالب نظام هم درآمد. در این زمینه، آخوند علی سعیدی، رئیس دفتر عقیدتی ـ سیاسی خامنه‌ای آب پاکی روی دست حسن روحانی ریخت و گفت: «تضاد ما با آمریکا فردی و حزبی نیست که اگر ترامپ برود و بایدن بیاید و یا قدرت از حزب جمهوریخواه به حزب دموکرات منتقل شود، وضع عوض شود» (انتخاب. ۲۱آذر۹۹)

نظام نمی‌تواند از تروریسم دست بردارد

آخوند سعیدی به صراحت روشن کرد که تعارض حاکمیت قرون‌وسطایی آخوندی با جامعهٔ بین‌المللی یک تعارض ماهوی است. ریشه در ماهیت و هویت نظام دارد. با مذاکره و امتیاز دادن یا گرفتن قابل حل نیست. از طرفی نظام ولایت فقیه در کشاکش بحرانها و سراشیب سرنگونی ظرفیت مانور کردن ندارد و هر مانوری در این زمینه می‌تواند به‌سرعت راه به جاهای خطرناکی ببرد.

«تضاد ما با آمریکا موضوعی نیست که اگر در مسألهٔ هسته‌یی توافق شد، مسائل حل شود... تضاد ما با آمریکا حاکم به شخص نیست که با تعویض مهره‌ای شرایط تغییر کند از قدیم گفته‌اند که جمهوری‌خواهان با شمشیر سر می‌برند و دموکرات ها با پنبه سر می‌برند.

تضاد ما با آمریکا عمقی و راهبردی است نه تاکتیکی و سلیقه ای». (همان منبع)

این مهرهٔ درشت باند غالب نظام، روشن ساخت که تا روز سرنگونی، نظام ولایت فقیه نه می‌خواهد و نه می‌تواند دست از دخالت در امور دیگر کشورها و توسعهٔ تروریسم بردارد؛ این برای رژیم یک امر راهبردی است و راه نفس او وابسته به این تروریسم و ماجرا آفرینی است».

«مسألهٔ جمهوری اسلامی ایران صیانت از انقلاب اسلامی، استقلال و حمایت از ملت‌های مظلوم مسلمان است و در این‌گونه امور راهبردی امکان عقب‌نشینی وجود ندارد و فشار آمریکا هم ناظر به همین مبانی و اصول است و نظام اسلامی حق ندارد کوچکترین عقب‌نشینی داشته باشد». (۱) (همان)

اعتراف به بن‌بست، فلاکت و استیصال

نکتهٔ حائز اهمیت این‌که در اظهارات رئیس دفتر عقیدتی ـ سیاسی خامنه‌ای به صراحت اشاره می‌شود که لغو همهٔ تحریم‌ها وضع شده در دولت پیشین آمریکا، یک تصور واهی بیش نیست و بازگشت احتمالی دولت جدید آمریکا به برجام، با هدف کشانیدن رژیم به پای برجام‌های۲و۳ همراه خواهد بود.

«اولاً پذیرش شرایط ایران و برداشتن همه تحریم‌ها در واقع تعلیق به محال است که آزموده را آزمودن خطاست ثانیاً برفرض رئیس‌جمهور دموکرات آمریکا به برجام هم برگردد تاکتیکی است و هدف آنها ادامه تحریم و کشاندن جمهوری اسلامی ایران به‌دنبال خود برای برداشتن گام های بعدی و برجام های ۲و۳ و خلع‌سلاح کامل جمهوری اسلامی است.که این راهبرد اوباما بود و همین راهبرد تداوم خواهد یافت». (همان)

این همان بن‌بست، فلاکت و استیصالی است که حاکمیت ولایی در ایستگاه پایانی حیات ننگین خود با آن روبه‌روست. این بن‌بست، فلاکت و استیصال وقتی با کانون خشم و خروش ملت ایران و شرایط انفجاری جامعه ضریب می‌خورد، راهی جز انقباض هر چه بیشتر؛ و به تبع آن سرنگونی تام و تمام در پیش پای رژیم باقی نمی‌گذارد.


ن)