نهیب عیسی مسیح به فریسیان ریایی از پس هزارهها تازه و تأثیرگذار است؛ چنانکه گویی هماکنون آن را میشنویم. انگار او در زمانهٔ ما میزید و آنچه را که مردم ما با گوشت و پوست و استخوان لمس میکنند، او نیز همان را لمس میکند و با آنها درد میکشد؛ فریسیانی که بنا به نقل انجیل متی همیشه لباسهای گرانقیمت میپوشند و در بالای مجلس جای میگیرند و به مردم میگویند که آنها را «ربی» یعنی پروردگار من صدا بزنند.
این سخن را مقایسه کنید با امروز و به یاد بیاوریم که خمینی به کمتر از لقب خودساختهٔ «امام» در مورد خود راضی نبود و خامنهای نیز به تقلید از او این لقب را در مورد خود باب کرد. پیشتر از آنها فرعون با خدایگان خواندن خود(۱) روی دست همگی بلند شده بود.
درنگ در برگی از تاریخ معاصر
داشتیم میگفتیم که سخنان عیسی با زمانهٔ ما منطبق است.
خمینی در ۱۲فروردین ۵۷ وقتی بر فرودگاه مهرآباد تهران قدم گذاشت، چنان مینمود که گویی قدیسی دامننیالوده از عرش بر فرش فرود آمده است. او با وجناتی پوشیده در محاسن سپید، طی سخنانی فریبنده و آمیخته با سالوس، به مردمی که آرزوهایشان را به کلام او گره زده بودند، گفت:
«ما علاوه بر اینکه زندگی مادی شما را میخواهیم مرفه بشد، زندگی معنوی شما را هم میخواهیم مرفه باشد. شما به معنویات احتیاج دارید. معنویات ما را بردند اینها. دلخوش به این مقدار نباشید که فقط مسکن میسازیم، آب و برق را مجانی میکنیم، اتوبوس را مجانی میکنیم. دلخوش به این مقدار نباشید. معنویات شما را، روحیات شما را عظمت میدهیم. شما را به مقام انسانیت میرسانیم. اینها شما را منحط کردند. اینقدر دنیا را پیش شما جلوه دادند که خیال کردید همه چیز این است. ما هم دنیا را آباد میکنیم و هم آخرت را».
فرار مردم از جهنمآباد آخوندها
وارثان خلافت فرعونی خمینی، پس از مجانی کردن نفت، پتروشیمی، شیلات، معادن، جنگلها و حتی کوهها و دریاها برای خود و آقازادگانشان، برای رساندن مردم ایران به مقام «انسانیت»! هنوز از تلاش بازنایستادهاند. طرحهای آبادسازی دنیا و آخرت مردم تا جایی پیشرفت کرده است که مردم برای فرار از جهنم آخوندساخته حتی خطر مرگ خود و کودکانشان را به جان میخرند. به عبارت دیگر آوارگی، گرسنگی، غربت، بیسرپناهی، تحقیر و در نهایت مرگ را به جان خریدنیتر از «بهشت»! آخوندها میدانند.
«هجرت، حکایت خیلیهاست که دیگر به تغییر، امید ندارند و ترجیح میهند کولهبار غربت را بر دوش بگیرند و به خیال آیندهای که ممکن است بهتر باشد، بروند. اینکه چه فشارها و سرخوردگیهایی باعث شده که شهروندان یکی از ثروتمندترین کشورهای دنیا ترجیح میدهند به هر قیمتی از آن بگریزند»(الهام خوشناموند - ابتکار ۱۰آبان ۹۹).
آخرین دستاورد معنوی وارثان خمینی و بهقول عیسی مسیح تمیز نگهدارندگان ظاهر پیاله، برای مردم ایران این است که نان خالی در بسیاری از سفرهها پیدا نمیشود و به قیمت خون انسان است. اکنون صحبت از این است که چگونه میتوان با فروش اندام، در ایران همان نان نایاب را به دست آورد.
بازار اندامفروشی در ایران
به ایران امروز نگاه کنیم. این فقط یک نمونه از تجارت مشروع با اندام انسانهاست؛ تجارتی خونین فقط برای زنده ماندن و نفس کشیدن در جهنمآبادی که نامش جمهوری آخوندی است.
«برخی سرپرستان خانوار برای تأمین زندگیشان و رفع مشکلات مالی به فروش کلیه و کبد روی آوردهاند. در این بین یک کانال تلگرامی با ۱۴۰هزار عضو، اقدام به آگهی فروش کلیه و کبد میکند و کبد ۲۰۰میلیون تومان و کلیه از ۱۰۰میلیون تومان تا ۱۵۰میلیون بستگی به سن و سال افراد و نوع خون قیمتگذاری میشود»(آرمان ۱۰آبان ۹۹).
فروش قسمتی از کبد
فروش کلیه و قرنیهٔ چشم را شنیده بودیم ولی این یکی ابتدا باور نکردنی مینماید. وقتی دقیق میشویم، واقعیت دارد: فروش قسمتی از کبد!
«تقریباً روزی نیست که فردی به من[ادمین یک کانال تلگرامی فروش کلیه و کبد] پیام ندهد که آگهی فروش کلیه و کبدش را منتشر کند، اینقدر درخواستها زیاد بود که قبول کردیم که آگهی آنها را منتشر کنیم. مردم واقعاً مشکل دارند، یکی از این افراد که من از نزدیک او را میشناسم و کبدش را بهمبلغ ۲۰۰میلیون گذاشته فرزند کوچکش بیمار است و تومور در سرش دارد، او از جاسک به تهران میآید که مداوا کند. هر پزشکی یک تشخیص داده و به همراه همسر و ۴فرزندش در مسافرخانهای در میدان راهآهن ماههاست که زندگی میکنند. ماه گذشته کلیهاش فروخت که نصف پولش را دلال برد و حالا میخواهد بخشی از کبدش را بفروشد»(همان منبع).
آبادی دنیا...!
این همان معنویتی است که خمینی مدعی بود مردم ما ندارند و او آمده تا آن را ارزانی دارد. این همان عظمتی است که وعده داده میشد؛ همان مقام انسانیتی است که سلطنت مطلقهٔ فقیه میخواست برای ایران به ارمغان بیاورد. خمینی راست میگفت، منتهی از آنجا که واژهها در فرهنگ آخوندسالار مقلوب و معکوس است، برای آخوندها دنیا را آباد کرد و به عکس برای مردم گورستانها را آباد و شهرها و زندگیشان را ویران نمود.
پانویس: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(۱) سخن معروف فرعون: «أَنَا رَبُّکُمُ الأعْلَی»(سوره نازعات - آیه ۲۴) - «من پرودگار برتر شما هستم».