در حالی که از اواخر مهرماه بحران کرونا بیش از پیش در کشور گسترش یافت و تعداد درگذشتگان ناشی از آن نیز افزایش پیدا کرد، خامنهای روز سوم آبان به صحنه آمد و در جلسه ستاد کرونا تلاش کرد با دروغی بزرگ بار مسئولیت این وضعیت را از دوش خودش بردارد. او گفت: «باید کاری کنند که گرفتارها در همان روزهای اول و دوم شناسایی بشوند و معالجه بشوند گفته شد به من از طرف افراد وارد و متخصص که اگر اینکار انجام بگیرد تلفات به یک دهم میرسد این خیلی مهم است ما هر کاری بتوانیم بکنیم در این زمینه بکنیم باید انجام بدهیم» (تلویزیون شبکه ۳آبان ۹۹).
سؤال این است آیا او بهتازگی متوجه شده که میتوانستند تلفات را به یک دهم کاهش دهند؟ یا اینکه از همان ابتدا میدانست و اقدامی نکرد؟
واقعیت این است که او خودش اصلیترین عامل شیوع کرونا بوده آنچنانکه در روزهای ابتدایی این ویروس مهلک، این بیماری را امری گذرا جلوه داد و نه تنها برای جلوگیری از گسترش آن اقدامی نکرد بلکه به این بحران دامن زد تا در مقابل مردم و قیام آنها سد ببندد
عامل مهم برای گسترش این بیماری شیوه غلط و ضدمردمی حاکمیت آخوندی است که مغایر با شیوههای درستی است که سایر کشورها بکار بردند.
در این رابطه روزنامه رسالت ۱آبان ۹۹ نوشت: «مرکز پژوهشی در گزارش خود شیوه کشورمان را برای مقابله با این پاندمی نقد کرد و با استناد به دو روش رایج در کره جنوبی، مشتمل بر «قرنطینه کامل و تست حداکثری» که تا حد زیادی سبب مهار این بیماری شده، ایران را در هر دوی این زمینهها ناموفق دانسته و نوشته است: «در ایران هیچکدام از این دو سیاست بهدرستی و کامل اجرا نشده است؛ نه قرنطینه شهری (بهطور کلی یا در مراکز شیوع) بهصورت جدی دنبال شده است و نه سیاست انجام تست حداکثری و ایزولاسیون».
در زمینه آمار تلفات و میزان تست مردم مسعود یونسیان اپیدمیولوژیست دانشگاه علوم پزشکی تهران گفت: «از نظر تعداد متوفیان و مرگها در دو هفته اخیر ما ۱۲درصد کل مرگهایمان در دو هفته اخیر داشتیم این آمار در دنیا حدود ۶ و نیم درصد است یعنی تقریباً نصف آن. خب این نشان میدهد که در واقع ما نسبت مرگ هایمان نسبت به دنیا بالاتر هست و خوب این آماری هستش که قبلاً هم اعلام شده
یک آمار دیگر من عرض بکنم ببینید تعداد موارد بیماری ایران رتبه سیزدهم را در دنیا دارد تعداد مرگها رتبه دهم تعداد تستی که ما انجام میدهیم تعداد مطلقش رتبه هجدهم اما به ازای جمعیت ما رتبه ۱۱۷ را در دنیا داریم یعنی ما تست به ازای جمعیتمان خیلی کمتر از متوسط جهانی هست». (تلویزیون شبکه دو ۳آبان ۹۹)
روشن است که آخوندهای حاکم کمترین تست را انجام دادهاند و همان تستها نیز عموماً به کارگزاران خود نظیر اعضای مجلس ارتجاع، دستگاههای دولتی و بیت خامنهای اختصاص یافته است.
در زمینه اجرا نشدن قرنطینه محمد اسماعیل اکبری رئیس انجمن آموزش پزشکی گفت: «آدمهایمان را بکار میگیریم، آدمهایی که در خانه تماس داشتند کشف میکنیم میبریم یک جایی ایزوله میکنیم، میبریم ایزوله میکنیم. این کار حاکمیتی است که باید همه کمک کنند. ردیابی ویروس میکنیم.کشف میکنیم کجا خراب است، آنجا را میرویم قرنطینه میکنیم، حاکمیت وارد میدان میشود، نان اش مشکل پیدا میکند حکومت وارد میدان میشود مراقبت میکند از نان آنطرف برای اینکه ما
مجری: یک خرده خیالی نیست آقای دکتر؟
محمد اسماعیل اکبری: همه دنیا همین کار را کردند نکنیم ویروس ما را رها نخواهد کرد و آبرویمان بیشتر از این میرود…». . (تلویزیون شبکه دو ۵آبان ۹۹)
البته آبرویی برای نظام باقی نمانده که از بین برود، آبروباختگی آن برای همه مردم عیان است، رژیمی که سیاست مهندسی آمار را در پیش گرفت و تلاش کرد اوضاع را عادی جلوه بدهد که این امر باعث افزایش درگذشتگان شد و در عمل سیاست نظام ولایت با شکست مواجه شد، تا جاییکه رسانهها و مهرههای رژیم ناگزیر به اعترافاتی در همین رابطه شدند.
در این رابطه صدیف بدری عضو مجلس ارتجاع اعتراف کرد: «در کشور ما بهرغم توفیقات مقطعی وضعیت چندان خوشایند نبوده است یا تصمیمات مناسبی گرفته نمیشود و یا اینکه در زمان نامناسب گرفته میشود بسیاری از تصمیمات هم ضمانت اجرایی ندارد به استثنای نیامدن رئیسجمهور به مجلس. آقای رئیسجمهور بحران کرونا در کشور تثبیت شده است شنیدن خبر مرگ چند صد نفر هر روز عادی شده است ستاد مقابله با کرونا سردرگم بهنظر میرسد ترکیب این دو یعنی تداوم فاجعه تا کی باید وضعیت را عادی جلوه بدهیم؟». (خبرگزاری مجلس ۶آبان ۹۹)
بسیار روشن است که عادی جلوه دادن وضعیت در راستای فریب مردم و شانه خانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت جلوگیری از گسترش بحران و رسیدگی به مردم است.
در این رابطه روزنامه جهان صنعت ۷آبان ۹۹ نوشت: «مسوولان بهداشتی دولت و ستاد مقابله با کرونا مکررا از مردم میخواهند ماسک بزنند و پروتکلهای بهداشتی را رعایت کنند اما بعد از گذشت حدود ۱۰ماه از شیوع ویروس مرگبار کرونا در کشور هنوز نتوانستهاند یا نخواستهاند ماسک و مواد ضدعفونیکننده ارزان برای استفاده قشرهای کمدرآمد و بیدرآمد جامعه به بازار عرضه کنند… . . مسئولان دولت همچنان همه تقصیرها را به گردن خود مردم در رعایت نکردن پروتکلهای بهداشتی میاندازند… اگر… دولت بهقول و وعدههای خود چه در حوزههای اقتصادی و چه در ارتباط با مبارزه با ویروس کرونا به درستی عمل میکرد منحنی کرونا در کشور ما روند نزولی پیدا میکرد و ویروس کرونا نمیتوانست اینطور بیرحمانه از مردم ما قربانی بگیرد».
روزنامهٔ وطن امروز در مقالهیی با تیتر مرگ ۱۶۰۰نفر در ۵روز نوشت: «بسیاری از متخصصان اعلام کردهاند بهترین راه مقابله با کرونا تعطیلی و خانهنشینی است اما دولت همچنان با این مقوله مخالفت میکند. کارشناسان، تصمیمات دولت را مسبب افزایش تعداد فوتیهای کرونا میدانند و معتقدند مسئولان باید پاسخگوی این وضعیت باشند». (وطن امروز ۳آبان ۹۹)
در شرایطی علی خامنهای تلاش میکند خود را بیاطلاع جلوه بدهد و مسئولیت بحران کرونا بهویژه اوضاع بهغایت بحرانی کنونی را نپذیرد، که او در رأس رژیم مقصر اول تمامی مشکلاتی است که برای مردم ایجاد شده و ایجاد میشود، و مسئول کلان تلفات کرونایی در ایران است.
سؤال این است که چرا خلیفه ارتجاع تلاش میکند خودش را بیمسئولیت و بیتقصیر جلوه بدهد؟
بسیار روشن است که او از ترس سرریز شدن خشم و اعتراضات مردم نسبت به مرگ ومیر افسار گسیخته کرونایی به صحنه آمد.
او بیش از هر کسی در نظام به شرایط انفجاری جامعه خصوصاً خشم و نفرت آنها در جریان بحران کرونا، اشراف دارد.
اما واقعیت این است که این تلاش مذبوحانه ولیفقیه نظام راه به جایی نخواهد برد. مردمی که از بیداد این حاکمیت به تنگ آمده و در اعتراض و قیام آینده خود به چیزی جز براندازی نظام فاشیستی مذهبی ولایت فقیه رضایت نخواهند داد. آنها مشخصاً در قیام ۹۶ و ۹۸ در شعارهای خود این خواسته مقدس را فریاد کردند:
«مرگ بر خامنهای مرگ بر روحانی»
«مرگ بر اصل ولایت فقیه»
«اصلاح طلب، اصولگرا دیگه تمومه ماجرا»
«سید علی حیا کن حکومت را رها کن»