سخن روز
آیا این کلمات راه برون رفتی برای خامنهای و روحانی در بر دارد؟
معنی تعطیلات هوشمند چیست؟ و چه کمکی به روحانی میکند؟
آیا جدال و ریزش در بالاترین سطح وزارت بهداشت رژیم در آستانه اجرای این طرح تصادفی است؟
و سؤالات دیگری که میتوان به همین سیاق ثبت کرد.
چه شد روحانی که روز ۲۸آبان میگفت: «راهحل مقابله با کرونا تعطیلی نیست» و تعطیلی را همچنان رد میکرد، ناگهان دو روز بعد برگ تعطیلی هوشمند را از آستین درآورد؟ این تناقض را چگونه باید تفسیر کرد؟
چه شد ابعاد آنچه تحت عنوان طرح جامع مطرح میشد، از حدود ۱۰۰شهر یکباره به ۴۴۸شهر گسترش یافت.
گذشته از اینکه همه میدانند سیاست خامنهای روحانی هرگز با قرنطینه و تعطیلی همخوانی ندارد، اگر به آنچه روحانی صبح اول آذر در اظهاراتش بهعنوان اعلام آغاز طرح مطرح کرد نگاه کنیم میتوان پاسخ این سؤالات را دریافت.
روحانی گفت: «تصمیم گرفتیم بر تعطیلی هوشمند شهرها» اما «برای اینکه این تعطیلات و این محدودیتها بتواند ما را به هدف برساند الزاماتی دارد: اولین الزاماش مسئولیتپذیری آحاد مردم است». منظور روحانی از مسئولیتپذیری تکتک مردم چیست؟ از این جمله میتوان فهمید: «آن مقداری که کسب و کار مشکل درست کرده برای این بیماری خیلی بیش از ان دورهمیها ایجاد کرده». یعنی بهگفته روحانی خطر دورهمیهای چند نفره مردم محروم و ستمزده خیلی بیشتر از رفتن آنها به سر کار با استفاده از متروهای مملو از جمعیت یا اتوبوسها پر ازدحام میباشد.
البته ممکن است بگوییم به هرحال از نظر روحانی تعطیل کردن هم ضرورت دارد ولی تقصیر عمده با مردم است. برای اینکه از این تردید نیز خارج شویم و منظور روحانی را بهدقت بدانیم به یک جمله دیگر از اظهارات صبح شنبه اول آذر وی رجوع میکنیم. وی میگوید: «اصلا این تعطیلات برای این بود به مردم بگوییم آقا این مسأله ویروس کرونا خیلی جدی است پیامش فقط این بوده که این خیلی جدی است».
به نظر میرسد هیچ تناقضی میان اظهارات ۲۸آبان و اول آذر روحانی وجود ندارد که نیازی به تفسیر داشته باشد. آن روز گفت بهمعنای تعطیلی نیست و امروز میگوید تعطیلی تنها برای این است که به مردم بگوییم کرونا جدی است والا تعطیلی ضرورتی ندارد. توجه به یک جمله دیگر از اظهارات روحانی این واقعیت را بیشتر نشان میدهد: «اگر همه مردم مراعات بکنند نیاز به یک ساعت تعطیلی ما نداریم».
حالا نزدیک به ۹ماه به عقب برگردیم و ببینیم آیا در زمنیه تعطیلی یا قرنطینه میتوانیم تناقضی در اظهارات و اقدامات روحانی بیابیم.
روحانی در ۲۵ اسفند۹۸ گفت: «چیزی به نام قرنطینه نداریم».
بنابراین در اینکه سیاست روحانی که خود بارها گفته است بر اساس هدایت خامنهای و در جزییات از او تبعیت میکند با تعطیلی و قرنطینه مثل جنس و بسم الله است، تردیدی نیست.
حالا میرسیم به پاسخ سؤال اصلی که برگ تعطیلی هوشمند شهرها چگونه و چرا از آستین روحانی به درآمد و حاصلش چه خواهد شد.
قبل از پاسخ به این سؤال باید این واقعیت را ولو به تکرار ذکر کرد که نیاز خامنهای و روحانی به فرستادن مردم به قربانگاه کرونا برای اینکه امکان ادامه دزدی از جیب و سفره محرومانه آنها باشد حیاتی است. و اینکه خامنهای هرگز حاضر نیست در کیسه انباشته از صدها میلیارد دلار دارایی چپاول شده مردم را بگشاید و حتی اندکی را برای کنترل هیولای کرونا خرج کند. پس سؤال ما در مورد تعطیل کردن نیست، سؤال در مورد محدودیتهاست. محدودیتهایی که هیچ محدودیتی برای نیات چپاولگرانه خامنهای و روحانی ایجاد نمیکند.
اما پاسخ به سؤال: علت تندادن به این محدویتها تحت عنوان تعطیلی هوشمند چیست؟
سه دلیل میتواند علت این موضوع باشد:
استفاده از فرصت محدودیتها برای کنترل و مهار جامعه در شرایطی که فضای انفجاری به اوج رسیده است
برای دفع فشارهای فزاینده از پایین که هماکنون به ریزش و کشمکش در قلب وزارت بهداشت هم راه برده است.
ترکیبی از دو علت فوق
این سه دلیل در تناقض با هم نیست و میتواند مکمل هم باشند. اما در اینکه نتیجه این اقدامات که برخی مهرهها و رسانههای حکومتی آن را چیزی شبیه شوخی و برخی سیاسی و امنیتی تلقی کردهاند چیزی جز شکست نیست، تردیدی نیست.