سخن روز
روز چهارشنبه ۱۴آبان پاسدار سلامی سرکردهٔ سپاه پاسداران از تشکیل یک قرارگاه برای کنترل قیمتها و مبارزه با گرانفروشی خبر داد و گفت که این اقدام بهدنبال فرمان خامنهای صورت میگیرد.
ولیفقیه ارتجاع روز سهشنبه با بیان مسخرهٔ اینکه «هیچ استدلالی پشت گرانیها نیست»، گفته بود «هم وزارت صمت، هم مسئولان تعزیرات، هم بسیج، هم بعضی از دستگاههای دیگری که مرتبط با قضیّه هستند، گمرک و دیگران، با همدیگر همکاری کنند».
پاسدار سلامی ضمن اعلام خبر تشکیل قرارگاه کذایی، گفت با هماهنگی بین بسیح و دو وزارت صمت و جهاد کشاورزی، «بسیج نقش خودش را در نظارت و بازرسی و در خصوص عرضه مستقیم کالا بهمردم تعریف و برعهده خواهد گرفت». وی افزود: «سپاه ظرفیتهای متنوعی در اختیار دارد که در این موضوع برای کمک بهاین دو وزارتخانه بسیج خواهد کرد». وی روشن نکرد که منظورش از «ظرفیتهای متنوع سپاه» چیست؛ سادهاندیشی است اگر گمان شود که منظور او باز کردن در انبارهای سپاه است که میلیونها تن از انواع کالاهای مورد نیاز مردم در آنها احتکار شده است.
هدف اصلی تشکیل قرارگاه
سابقهٔ موارد مشابه متعدد در رژیم بهروشنی نشان میدهد که هدف از تشکیل قرارگاه، کنترل گرانی نیست، بلکه تشدید سرکوب و اختناق است بهبهانهٔ گرانی. در کجای دنیا برای مقابله با یک مقولهٔ اقتصادی، قرارگاه نظامی تشکیل میدهند؟ رژیم با تشکیل این قرارگاه و وارد کردن سپاه و بسیج و سایر ارگانهای امنیتی و سرکوبگر، اولاً میخواهد گرانی را که عامل اصلی آن خود رژیم است، گرانفروشی کسبه جلوه دهد و با نقرهداغ کردن آنها، اذهان را از علت اصلی و ریشهٔ گرانی و کمبود منحرف کند و اقشار مختلف مردم را در برابر هم قرار دهد و هم از این رهگذر پولی هم بهجیب بزند؛ اما نباید فراموش کرد که هدف اصلی تشدید اختناق و سرکوب است.
باید پرسید اگر مقابله با گرانی از این طریق امکانپذیر است، پس چرا تا بهحال این اقدام نشده است؟ از اول امسال قیمت کلیهٔ کالاها دو تا سه برابر افزایش پیدا کرده و تردیدی نیست که بهکار گرفتن عنصر قهر و سرکوب برای تأثیر گذاشتن بر یک مقولهٔ اقتصادی، موجب پیچیدهتر شدن و تشدید آن میشود.
چند سال پیش رژیم در یک اقدام نمایشی برای بهاصطلاح کنترل بازار ارز و سکه، فردی را تحت عنوان سلطان سکه گرفت و اعدام کرد. نتیجه چه شد؟ آن موقع سکه ۳میلیون تومان بود و امروز ۱۵میلیون تومان! این افزایش ۵برابری زیر سر کدام سلطان است؟! روشن است زیر سر شاه سلطان ولایت و بیت او! تمام سلاطین رنگ و وارنگ و مافیاهای متعدد که هر کدام بر حوزهای از حوزههای اقتصاد چنگ انداختهاند یا از خود سرکردگان سپاه هستند، یا با شراکت سپاه و سردمداران رژیم مردم را تا آخرین رمق حیاتیشان مکیده و غارت کردهاند.
روزنامههای حکومتی بهکرات مینویسند که عامل اصلی گرانی خود دولت است با گران کردن پنهانی انواع کالاها و خدمات در انحصار دولت، از حاملهای انرژی تا آب و برق و گاز و غیره... در حال حاضر هم دولت روحانی با شگردهای لو رفته در حال گران کردن تدریجی نان است؛ چرا که گران کردن کالاهای مورد نیاز مردم، از مهمترین اهرمهای چپاول دولت برای تأمین کسری بودجهاش میباشد.
قرارگاهی کردن کشور!
در حال حاضر و بهموازات قرارگاه گرانی، دو قرارگاه دیگر تشکیل شده است یکی تحت عنوان مقابله با کرونا و دیگری با عنوان مقابله با اراذل و اوباش؛ هدف این هر سه حفظ امنیت نظام، سفتتر کردن تسمههای کنترل و سرکوب و در واقع سلب امنیت از مردم بهبهانههای مختلف است.
تشکیل این ۳قرارگاه سرکوبگر و میلیتاریزه کردن و امنیتی کردن فضای جامعه، تلاش رژیم برای درمان درد بیدرمان امنیت است. تشکیل این ارگانهای سرکوبگر، دو کارکرد دارد. یکی عملی و سرکوبگرانه مثلاً تفتیش خانه بهخانه، بهبهانهٔ یافتن بیمار کرونایی و دیگری کارکرد روانی این قرارگاهها، از طریق حضور پاسدار و بسیجی در بافت زندگی روزانهٔ مردم است؛ اما آیا رژیم با این شیوهها قادر بهبرقراری امنیت و ایجاد فضای رعب در جامعه خواهد بود؟ پاسخ قطعاً منفی است! این جنگ عظیم آشکار و پنهان بین مردم و رژیم با این شیوهها تعیینتکلیف نمیشود. بین مردمی که کارد فقر بهاستخوانشان رسیده، مردمی که تا سر حد مرگ توسط رژیم چپاول شدهاند، مردمی که میان آنها و این حکومت یک دریا خون فاصله است، مردمی که رژیم پاسخ فریاد آنها در قیام آبان را با کشتار بیرحمانهٔ دستکم ۱۵۰۰تن از فرزندانشان داد... با این شیوههای لو رفته نه از میدان بهدر میروند و نه مرعوب میشوند؛ خبر دادن پیدر پی رژیم از کشف سلاح قاچاق و غیرمجاز در مناطق مختلف کشور از یکسو و رشد و گسترش کمی و کیفی کانونهای شورشی، از سوی دیگر، بیانگر این واقعیت است که مردم و جوانان دلیر میهن پاسخ چگونگی برخورد با این رژیم اهریمنی و تبهکار را یافتهاند و هر روز بیشتر و بیشتر بهآن میگروند.