۱۳۹۹ آبان ۲۳, جمعه

بورس؛ سقفی دیگر در کلاه‌برداری و غارت

 

                                     سخن روز

سهامداران مالباختهٔ بورس طی روزهای گذشته ۳روز پیاپی در مقابل سازمان بورس تجمع کردند و به‌خاطر به‌یغما رفتن دارایی‌هایشان فریاد اعتراض سر دادند. معترضان شعار می‌دادند: «پولمونو پس ندین، هر روز همین بساطه»، «مسئول پشت پرده، با پول ما چه کرده؟».

                               کلاهبرداری و غارتی طبق نقشه

آنچه امروز در بورس شاهد آن هستیم، کاملاً قابل پیش‌بینی بود و چه توسط مجاهدین و مقاومت ایران در رسانه‌های مقاومت و چه حتی توسط برخی اقتصاددانان در رسانه‌های حکومتی نسبت به‌آن و فرجام فاجعه‌بار این روند هشدار داده شده بود، اما روحانی و اعضای دولت او نقشه کشیده بودند که کسری بودجهٔ عظیم دولت را با زدن جیب مردم جبران کنند. به‌نوشتهٔ روزنامهٔ جهان صنعت (۲۰اردیبهشت ۹۹) «کاهش درآمدهای نفتی و مالیاتی منجر به‌کسری بودجه حدوداً ۲۰۰۰هزار میلیارد ریالی (۲۰۰ تریلیون تومان) می‌شود».

دژپسند وزیر اقتصاد دولت روحانی طی اظهارات صریحی گفت: «من می‌خواهم این خبر را بدهم که خوشبختانه، در نتیجه تدابیر اندیشیده شده از سوی دولت، در ۶ماه گذشته، توانسته‌ایم جبران کسری منابع خود را از محل فروش اوراق و واگذاری سهام شرکتهای دولتی جبران کنیم.

دژپسند اعلام کرد: در نیمه اول امسال از نظر واگذاری سهام دولت در شرکتهای دولتی عملکرد بسیار درخشانی داشتیم و موفق به‌کسب حدوداً ۳۳هزار میلیارد تومان درآمد شدیم که رقم قابل توجهی است» (اقتصاد آنلاین ۲۹مهر۹۹).

در این کلاهبرداری عظیم که راهزنان دولتی توفیق در آن را این‌چنین به‌همدیگر تبریک می‌گویند، آخوند روحانی به‌عنوان عامل اجرایی ولی‌فقیه ارتجاع در این دزدی و غارتگری مجرم ردیف اول است. او بارها در سخنرانیهای خود برای خرید سهام بورس و سرمایه‌گذاری در آن تبلیغات کرده و آن را مطمئن‌ترین سرمایه‌گذاری قلمداد نموده بود. روحانی روز ۳اردیبهشت اعلام کرد «خبرهای خوبی از بورس در هفته آینده خواهد شنید». چند روز بعد شرکت «شستا»، که زیر مجموعه وزارت رفاه و تأمین اجتماعی است، «بیش از ۶هزار میلیارد تومان به‌بازار بورس تزریق» کرد.

روحانی در برابر ابراز تردیدها نسبت به‌رشد قیمت بادکنکی سهام بورس و هشدارهای اقتصاددانها که می‌گفتند چطور ممکن است در شرایط کرونا که همهٔ بورسهای دنیا رو به‌افت و کاهش دارند، بورس تهران این‌چنین سرسام‌آور بالا می‌رود، از جمله در تاریخ ۷اردیبهشت ۹۹ گفت: «شما اگر ناراحت هستید گوش نکنید راهش این است که توی گوشتان یک پنبه بگذارید این حرف‌های خوب را نشنوید! بورس ما خوب شده! عصبانی هستند می‌گویند تمام دنیا بورس بهم ریخته چرا بورس ایران خوب است؟ خب بورس ایران خوب است!».

به این ترتیب دولت روحانی با حیله‌گری کامل پولهای مردم را می‌گرفت اما سهام شرکتهایی را به‌آنها می‌فروخت که ورشکسته یا در آستانهٔ ورشکستگی بودند. از جمله «صنایع بزرگی مانند پتروشیمی‌ها و پالایشی‌ها به‌یکی از مهم‌ترین پیشتازان جذب تقاضا و رشد قیمت سهام در بورس تهران بدل شده‌اند، حال آن‌که این صنایع به‌دلیل سقوط بهای نفت و کاهش تقاضا، در وضعیت متزلزلی قرار دارند. یا شرکتهایی که با زیان انباشته بسیار بالا مواجه‌اند یا حتی شرکتهایی با بدهی‌های بسیار سنگین و در مرز ورشکستگی، رشد ناباورانه قیمت سهام خود را تجربه می‌کنند» (جهان صنعت، ۲۰اردیبهشت ۹۹).

رژیم علاوه بر تبلیغات، مکانیسمهایی را هم ایجاد کرد که صاحبان سرمایه‌های خرد که بر اثر تورم و سقوط مداوم ارزش پول ملی، سرمایه‌های خود را مانند برف در زیر آفتاب تابستان در حال ذوب مداوم می‌دیدند، برای نجات دارایی‌هایشان عملاً چاره‌یی جز رفتن به‌جانب بورس یا تبدیل آن به‌ارز و طلا نمی‌دیدند. از جمله از یک‌طرف «بانک مرکزی در پایان سال۹۸ تورم را ۴۱درصد» اعلام کرد و از طرف دیگر سود سپرده‌ها را در «اردیبهشت سال جاری به‌۱۵درصد» کاهش داد.

غارت مستقیم سرمایه‌های مردم، تنها یکی از شیوه‌های غارت بود. به‌طور غیرمستقیم و با اخذ مالیات از معاملاتی که در بورس صورت می‌گرفت، یکی دیگر از کانالهای اخاذی رژیم بود. از هر معامله‌یی که در بورس انجام می‌شد، نیم‌درصد به‌عنوان مالیات عاید دولت می‌شود. به‌نوشتهٔ سایت خبری ثریا (۲۶اردیبهشت ۹۹) «دیروز حدود ۲۵هزار میلیارد تومان معامله در بورس انجام شد، نیم درصدش می‌شود ۱۲۵میلیارد تومان» هم‌چنین «روزانه نزدیک به‌یک‌هزار و ۵۰۰میلیارد تومان نقدینگی جدید وارد بورس می‌شود».

ترکیدن حباب

کارشناسان اقتصادی، رشد تصنعی بورس را حبابی می‌دانستند که به‌زودی خواهد ترکید. پس از آن‌که با تبلیغات و انواع شیوه‌های شیادانهٔ دولت روحانی برخی از مردم با فروش اموال خود در بورس سرمایه‌گذاری کردند، شاخص بورس با رشدی حیرت‌آور، در مردادماه به‌بالای ۲میلیون واحد رسید اما از اواخر مرداد پیش‌بینی‌ها در مورد ترکیدن حباب بورس خیلی زود به‌واقعیت تبدیل شد. شاخص بورس تهران که تا عدد ۲میلیون و ۸۰هزار واحد هم صعود کرده بود، ناگهان به‌همان سرعتی که بالا رفته بود شروع به‌سقوط و ریزش کرد. روز یکشنبه ۲۶مرداد۹۹ رسانه‌های حکومتی خبر دادند که شاخص بورس تهران، در ادامه روند نزولی خود با ریزش تاریخی ۸۹هزار واحدی به‌یک میلیون و ۹۰۳هزار واحد رسید و شاهد خروج ۸۷۵میلیارد تومان پول از بازار توسط حقیقی‌ها بودیم. در ادامهٔ این روند، امروز شاخص بورس در کانال یک میلیون و ۲۰۰هزار واحد قرار دارد». یعنی تا همین جا ۴۰درصد دارایی‌های مردم به‌باد رفته و هیچ چشم‌اندازی جز سقوط باز هم بیشتر مشاهده نمی‌شود.

پس از این کلاهبرداری و غارت افسانه‌یی، حالا دیگر نه از سخنرانیهای هر روزهٔ روحانی دربارهٔ مزایای سرمایه‌گذاری در بورس خبری هست و نه از وعده‌ها و در باغ سبز نشان دادنهای اطرافیان اوباش روحانی مانند جهانگیری و ربیعی و واعظی و امثالهم.

واقعیت بورس و چشم‌انداز آن

واقعیت این است که بسیاری از شرکتها و کارخانه‌هایی که سهامشان در بورس عرضه شده بود، یا ورشکسته بودند، یا تعطیل بودند و یا حتی اصلاً بجز چند سوله یا زمین خشک و خالی وجود خارجی نداشتند، اما رژیم با جوسازی در بورس و افزایش تصنعی ارزش سهام، دارندگان سرمایه‌های خرد را تشویق به‌خرید سهام کرد. مردم هم که روز به‌روز و لحظه به‌لحظه سرمایه‌های خود را در معرض نابودی می‌دیدند بورس را ریسمان نجاتی تصور کردند و از فرط استیصال به‌این ریسمان پوسیده آویختند.

شمار این سرمایه‌گذاران بیش از ۵میلیون نفر تخمین زده می‌شود. به‌این ترتیب به‌خیابان آمدن عشری از این جمعیت هم، یک بحران بزرگ اجتماعی، خیلی بزرگتر از بحران مالباختگان مؤسسات اعتباری که دو سه سال در جریان بود، برای رژیم رقم می‌زند و فضا را بیش‌از‌پیش ملتهب و انفجاری می‌کند. تیترهای روزنامه‌های رژیم در این روزها گویای چنین احساس خطری است:

همدلی (۲۰ آبان): سهامداران در فاز اعتراض خیابانی

جهان صنعت (۲۰ آبان): «فریاد در نقطه جوش»!

به‌هرحال این بحرانی است که تازه شروع شده و روز به‌روز گسترده‌تر و شدیدتر خواهد شد و رژیم تاوان آن چه را که با حیله‌گری از مردم ربوده و بالا کشیده، دیر یا زود خواهد پرداخت.