تب امنیت نظام --- «اسلام در خطرُه!»
همه با این جملهٔ دجالانه خمینی ملعون آشنا هستند! حتی جوانان و نوجوانانی که در زمان حیات ننگین آن پلید به دنیا نیامده بودند. پیر کفتار جماران گاه و بیگاه که سطلنت نو پای آخوندی خودش را در معرض تهدید خطر سقوط میدید، به شیوهٔ معهوع دروغگویی آخوندها، با مساوی قرار دادن خودش با «اسلام»، زوزهٔ «خطر» سرمیداد!
این عجز و لابههای ناشی از احساس خطر دائمی از سوی «دشمن اصلی» نظام، مانند تب نوبه ای از همان زمان تاکنون بیوقفه ادامه داشته است؛ اما پس از خمینی شکل ابراز آن کمی تغییر کرده است.
«امنیت» کلید واژهٔ احساس خطر از «قیام» و «سرنگونی»!
پس از سقط شدن آن جرثومهٔ پلشتی، خامنهای هرگز توانایی بهکارگیری همان تاکتیک پیشین را نداشت. خامنهای و نانخوران بیتالعنکبوت کلید «کلید واژه»ی تازهیی را بهکار گرفتند که کارکرد همان «زوزهٔ خطر» و ترس و هشدار را داشته باشد! «امنیت نظام»!
همانگونه که خمینی نامهای مستعار «اسلام، کشور، مردم و مملکت» را بهجای اصل «نظام آخوندی» به کار میگرفت، خامنهای هم «امنیت نظام آخوندی» را با دروغی سخیف، بهعنوان «امنیت کشور» و «امنیت مردم» معرفی کرده و میکند!
اکنون با این «کلید واژه» به تمام موضعگیریها و سخنان کرسینشین خلافت آخوندی در سالهای گذشته نگاه کنید تا کارکرد این «تب نوبه»ای بهروشنی آشکار گردد. تب هراس و وحشتی که نه تنها درمانی برای آن متصور نیست، بلکه گامبهگام به واقعیت مطلق «سرنگونی محتوم» نزدیک و نزدیکتر میشود!
آنچه مخل «امنیت نظام» است
در مقایسه با حکومتهای دیکتاتوری کلاسیک عمدهیی که در قرن ۲۰ و ۲۱دیده شده، فاشیسم مذهبی آخوندی مبتنی بر تمامیت طلبی مطلق است و برای حفظ خودش نیاز به سیطرهٔ کاملی بر شئونات شخصی و عمومی مردم دارد. دقیقاً به همین دلیل، با از دست رفتن یکی از محورهای سلطهاش بلافاصله به نقاط دیگر سرایت میکند و کلیت سیستم را متأثر میکند.
در واقع امر هر آنچه که ذرهیی شکاف در رژیم فاشیسم مذهبی آخوندی، شکاف در نظام سرکوب و سانسور و زنستیز ولایت فقیه ایجاد کند مخل امنیت است.
بنابراین اینترنت میشود مخل امنیت چون آگاهیبخش است، چون ارتباط مردم را با پیشگامان و پیشتازان در مقاومت ایران وصل میکند، چون پرده از دجالیت و فریب آخوندها کنار میزند.
حجاب زنان، دوچرخه سواری و به ورزشگاه رفتن آنها میشود مخل امنیت و باید سرکوب شوند چون حضور و آزادی زنان دم و دستگاه آخوندها را در هم میشکند.
اعتراضات و اعتصابات اقشار مختلف مردم میشوند مخل امنیت هستند و باید سرکوب و جمع شوند، چون راه خیزش علیه نظام غارت و سرکوب را باز میکنند.
زندانیان سیاسی و دفاع از آنها میشود مخل امنیت بنابراین هر چه میشود باید وضعیت آنها را در بیخبری نگاه داشت. چون فرهنگ مقاومت در تعارض ذاتی با ارتجاع حاکم است
.و مهمتر از همه بهقول خودشان دشمن اصلی یعنی مقاومت ایران و مجاهدین در کانون آن، همه امنیت نظام را زیر سؤال میبرند، بنابراین باید علیه آنها شیطانسازی کرد، با هزینههای بسیار سریال و فیلم ساخت و کتاب نوشت و هواداران و خانوادههایشان را سرکوب کرد و...
ارتزاق از شکنجه و اعدام
برخی عناصر جدول مندلیف «عناصر ناپایدار»ی هستند که تنها در شرایط خاص آزمایشگاهی به مدت کوتاهی وجود دارند. اگر این عناصر را به محیط طبیعی ببرید، بلافاصله شروع به تجزیه شدن میکنند و از بین میروند.
حکومت آخوندی هم از همین دست پدیدههاست! تنها در شرایط خاص و بهشدت کنترل شده میتواند پا بر جا باشد. کافیاست که اهرم «سرکوب، کشتار، اعدام، شکنجه» را از دستانش بگیرید و راه سو استفاده از منابع و ثروتهای طبیعی کشور بزرگ ایران را برایش مسدود کنید؛ عمر این نظام به چند هفته که هیچ، به چند روز هم نخواهد رسید! (۱)
وقتی خامنهای و کارچرخانان نظامش میگویند «امنیت» در خطر است؛ منظورشان صاف و پوستکنده این است که نظام در خطر سرنگونی قرار دارد و باید به دز سرکوب افزود.
افزودن به دز سرکوب، خود به عاملی برای افروختن شعلههای قیام تبدیل میشود. این همان بنبستی است که نظام در روزهای پایانی با آن روبهروست.
پانوشت: ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(۱) حسن روحانی در سوتیهای انتخاباتیاش در مقابل رئیس قوه قضاییه فعلی نظام گفت شما در طول ۳۸سال فقط «اعدام و زندان» بلد بودید! البته شیخ بنفش به عمد فراموش کرد که از آوانگارد بودن خودش در زمینهٔ سرکوب و اعدام چیزی بگوید؛ امری که البته در ۲۰اردیبهشت۹۶ توسط احمد توکلی به روحانی یادآوری شد که خودت در تمامی این سالها منصبهای متعدد داشتی!
و آخوند محسنی اژهای نیز به او گفت:
«ما در دستگاه قضایی مفتخریم که بگوییم قوه قضاییه امروز تنها به مر قانون عمل کرده و همان قانونی را دارد اجرا میکند که برخی از این آقایان در زمان نماینده بودنشان در مجلس وضع کردند، حالا عجیب است که فراموش کردهاند».