فصل هفتم:
خشم مهارناپذیر مردم
صفبندی کانونهای شورشی در مقابل رژیم
۶۵- وضعیت وخیم اقتصادی که با کرونا و تحریمها هر روز عمیقتر میشود، با توجه به قیامهای پیاپی آبان ۹۸ و دی ۹۸، جامعه را در شرایط انفجار قرار داده و در چنین شرایطی نیروی پیشتار و انقلابی و بهطور مشخص کانونهای شورشی برای رژیم مهمترین تهدیدند. برای پی بردن به نقشی که دشمنان ولایت خامنهای بهطور عام و کانونهای شورشی بهطور خاص، در شعلهور کردن هر چه بیشتر جنبشهای تودهیی و جهت دادن به این جنبشها دارند باید به سخنرانی خود او در روز یکشنبه ۲۸اردیبهشت برای دانشجویان بسیجی مراجعه کرد. خامنهای سه تهدید برای حکومت را برشمرد. او بدون آوردن اسم سازمان مجاهدین خلق، گفت: «ما در اوایل انقلاب جوانهایی را داشتیم که اینها مردمان مسلمانی بودند و برای اسلام وارد میدان شده بودند، امّا چون مبانی معرفتیشان ضعیف بود، پایههای معرفتیشان محکم نبود ــ حالا به هر دلیلی محکم نبود ــ اینها جذب گروههای التقاطی شدند و آن فجایع را، آن جنایات را بهوجود آوردند؛ آخر هم سر از زیر پرچم صدّام درآوردند. همه به این توجّه داشته باشند که آنها روی جوان ما کار میکنند، سعی میکنند که از جوان ما سوءاستفاده کنند، آنها همه این را دنبال میکنند و برای این برنامهریزی میکنند برنامهریزی میکنند… . » (سایت خامنهای)
ولیفقیه به دانشجویان بسیجی هشدار داد که «اگر توجه نکنند این تهدید ها برای کشور [ولایت فقیه] بسیار گران تمام خواهد شد»
خامنهای در مورد بریدههای درون نظام گفت: «برخی افراد در ابتدای انقلاب بسیار انقلابی عمل میکردند اما بهدلیل مبانی ضعیف معرفتی، اکنون جزو پشیمانها هستند که یکی از مسائل انقلاب اکنون همین حضرات پشیمان شده هستند. » (همان جا)
سپس به چپ پرداخت و گفت: «جریان چپ مارکسیستی دیگر در دنیا آبرویی ندارد و از فقر اندیشه ورزی، فقر سیاسی و فقر نیروی میدانی کارآمد در رنج است. اما به هرحال همیشه ممکن است عدهیی با تصاحب شعارهای خوب، سوءاستفاده کنند. » (همان جا)
در همین سخنرانی خامنهای تأکید کرد که «منافق جذب نکنید» و ادامه داد «مکرر به مسئولان توصیه کردهام بروند با دانشگاهها صحبت کنند، منتها آنها در جواب میگویند که وقتی ما میرویم، هدف این جوانهایی که آنجا جمع میشوند، فهمیدن مسائل و روشن شدن مسائل نیست، هدفشان تخریب کردن است. » (همان حا)
خامنهای که رویدادهای دی ۹۶ تا دی ۹۸ را رصد کرده و گزارشهای دقیق از قیام آبان ۹۸ دارد و برای مثال میداند که فقط در روز شنبه ۲۵آبان ۹۸ بیش از تمام قیام دیماه ۹۶، مراکز سرکوب و غارت حکومت در هم کوبیده و به آتش کشیده شدند به دانشجویان بسیجی توصیه میکند که: «جذب کنید و یارگیری کنید ولی منافق جذب نکنید» و ادامه میدهد «نگذارید این مطالبهی شما و اعتراض شما اعتراض به نظام اسلامی تلقی بشه؛ این مهمه؛ دشمن منتظر اینه. دشمن از نحوهٔ اعتراض شما اعتراض به نظام را تلقی میکند یا القا میکند که این اعتراض به نظام بود؛ این را نگذارید؛ این را جداً مانع بشوید و نگذارید که دشمن چنین فرصتی پیدا کند که از مطالبهی شما، از اعتراض شما یک چنین تلقی ای به دست بیاورد یا چنین تلقیای را بتواند به مخاطب القا کند.
اگر شما این پرچم را زمین گذاشتید کسانی ممکن است این پرچم را بردارند که هدف شان رفع مشکلات مردم نیست هدفشان معارضه و مبارزه با اسلام و با جمهوری اسلامی و با نظام اسلامی ست این را نگذارید. » (همان جا)
۶۶- پس از دو قیام آبان و دی ۹۸ مردم ایران با تحریم قاطع نمایش انتخاباتی رژیم در ۲اسفند۹۸ یکی از بزرگترین حرکتهای اعتراضی در چهار دهه حاکمیت آخوندها را شکل دادند و رژیم را مجبور کردند که رسماً اعلام کند مشارکت در انتخابات بسیار پایین بوده است. در چنین شرایطی، سرکردگان و کارشناسان رژیم با توجه به ورشکستگی کامل اقتصادی و سقوط آسانسوری ارزش ریال و تلفات فزاینده کرونا بهطور مرتب دربارهٔ خطر انقلاب و قیامهای بنیانکن هشدارمیدهند:
-محمدرضا مرتضوی، رئیس انجمن آردسازان ایران و رئیس کانون انجمنهای صنایع غذایی ایران، در ۵ خرداد۹۹ در یک اعتراف تکاندهنده گفت: «جاهایی را دیدم که پول آسانسورش به اندازه همه ثروت ۴۰ کارگر است، اینها تبعیض و پولهای دزدی است… این بغض از گلوی کارگر فرو نمیرود و منجر به انقلابات کارگری میشود… این بغض اجتماعی که گلوی طبقات متوسط را گرفته، یکی از عوامل بازدارنده رونق در کشور است… چون این بغض تبدیل به یک کینه اجتماعی میشود… .
روزی که انقلاب شد من یادم میاد یک عدهیی به خانهها میریختند و خانهها را میگرفتند و در خانهها و آپارتمانها مینشستند و… میگفتند چه کسی گفته متعلق به آنهاست؟ من آن روز را میبینم و مثل روز برایم روشن است میبینم که این باستی هیلز را میریزند میگیرند یعنی من، بهعنوان کسی که جامعه را میشناسم و دارم نگاه میکنم، میبینم که این بغض متراکم میشود… خدمات مالیات نمیدهد، حسابهای بانکی بهره میگیرند و بدون زحمت مالیات نمیدهند، طلا میخرند، ۲۵هزار تا ۳۰هزار میخرند، مالیات نمیدهند، آپارتمان و مسکن میخرند مالیات نمیدهند، کی مالیات میده؟ کارگران. کی مالیات میده؟ کارمندان… این اشرافیتی که در ایران میبینم، در هیچ جای دنیا نمیبینیم!… این پارتیهای شبانهای که من دیدم در هیچ جای دنیا نمیبینیم… . .
معلم فقیر! کارگر را میگیرند شلاق میزنند که آمده میگوید حقوق مرا نمیدهند، کسی که حقوق کارگر را نمیدهد صاحب کاخ است!… امضاهای طلایی ناموس این مملکت را فروخته است. این فقر برای تقسیم ناعادلانه ثروت است… . کاخ شاه در مقابل چیزهایی که اینها میسازند صفر است… شاهد باشید من گفتم، روزی فقرا این خانهها را آتش میزنند (اعتماد آنلاین).
-محبوب فر، عضو کمیتهٔ حکومتی پیشگیری از کرونا، در ۲۴خرداد ۹۹در جهان صنعت نوشت: «ضمن فراخوانی اتاقهای فکر امنیتی و اطلاعاتی درون حاکمیت جمهوری اسلامی به بازسازی ساختارهای درون خود، از این نهادها دعوت میشود در این برهه حساس به ایفای نقش تاریخی خود در جهت خروج از شرایط بحرانی فعلی کشور بپردازند». وی نوشت: «شرایط اقتصادی و مالی کشور ایران در دوران کرونا اکنون تبعات اجتماعی خودش را در درون جامعه نشان داده و قتلهای ناموسی خانوادگی و خودکشیهای سریالی اخیر در کشور تنها بخش اندکی از تبعات اجتماعی کروناست… بازگشت محدودیتها و ممنوعیتهای گذشته به کشور و سوءمدیریت در ساختارهای اقتصادی کشور و افزایش فسادهای مالی و اقتصادی سیستماتیک در ساختارهای فعلی نهادهای حاکمیتی و رشد افزایش قیمت ارز و به تبع آن افزایش غیرقابل کنترل و چندبرابری قیمت کالاهای اساسی مردم و افزایش قیمت خرید و اجاره مسکن، تاب و تحمل اجتماعی را بهطور محسوس و معناداری کاهش خواهد داد… بخش کوچکی از اعتراضات اجتماعی اکنون در کشور بهصورت خشونت، قتلهای ناموسی و خودکشیهای سریالی شکل گرفته و بخش اعظم آن بهزودی میتواند بسان اعتراضات سالهای ۹۶ و ۹۸ درآمده و به سراسر کشور با دامنه گستردهتر و تشدید خشونتها منتقل شود. اگر در آبان سال۹۸ نام چهار استان دارای شاخص فلاکت بالا بر سر زبانها بود، این بار شاخص فلاکت مختص بخش کوچکی از کشور نیست و تقریباً کل کشور با بحرانهای مالی و اقتصادی دست به گریبان است و کاسه چه کنم چه کنم در دست گرفته است».
۶۷- نمکی، وزیر بهداشت، در ۱۸تیر به صراحت گفت: «گزارش دوستان امنیتی برای ما میآید اینکه مردم از فقر و تهیدستی رو به سمت طغیان میبرند این بحث بحث جدی هست رئیسجمهور این مملکت باید به این معیشت فکر کنند دولت این مملکت و نیروهای امنیتی نظامی و انتظامی باید به این معیشت و عدم شکلگیری یک طغیان فکر کند… من یک دکهدار را که نمیتوانم شب به شب در خانهاش پول ببرم، یک راننده تاکسی که مسافرکشی میکند من نمیتوانم، یک مغازه داری که چکبرگشتی او دارد وادار میکند ایشان را به خودکشی، نمیتوانم جور دیگری به او کمک کنم مجبورم بگویم باز کن… اقتصاددانان مملکت شماها باید راهکار به من ارائه میکردید که من چگونه میتوانم این مملکت را در شرایط سخت کرونا، بهگونهیی اداره کنم که طغیان ناشی از گرسنگی و فقر هم نداشته باشم» (تلویزیون شبکه خبر).
۶۸-روز ۲۱مرداد۹۹ رسانهٔ حکومتی عصر ایران با اشاره به انفجار مهیب در بیروت بر اثر انباشت حجم عظیمی از «نیترات آمونیوم» و تظاهرات خشمگینانه مردم برای برکناری هیأت حاکمه، به سرکردگان ولایت خامنهای هشدار داد «مراقب بیروتی شدن ایران باشید». در این هشدار که با عنوان «نیترات نارضایتی» و با عبارت «سخنی صریح با مسئولان» نوشته شده، آمده است:
«به نفع نظام، مردم و کشور است که به جای مسیر ”ناراضی - معترض – برانداز“، راه عقلانی ”ناراضی - راضی – حامی“ انتخاب شود. اما این راه معقول چگونه پیموده میشود؟ بهنظر میرسد تنها راه این است: شنیدن صدای مردم و تمکین عملی در برابر گفتمان غالب بر جامعه. نیترات آمونیوم انباشته شده در گمرک بیروت، سالها بدون صدا در انبار شماره ۱۲ خاک میخورد و کسی هم به آن توجه نمیکرد؛ اصلاً یادشان رفته بود که یک بمب ۲۷۵۰ تنی بیخ گوش شان است با بیاعتنایی از کنارش میگذشتند. بناگاه اما جرقهای کوچک، آن انبار خاموش را به انفجاری مهیب بدل کرد و بیروت، با تمام زیبایی و شکوهش در چند لحظه کوتاه فرو ریخت. بهقول مرحوم عمران صلاحی، ”حالا حکایت ماست“ و انبار بزرگی که در ایران وجود دارد و هر لحظه ممکن است منفجر شود و هر آنچه هست را با خاک یکسان کند: ”نیترات نارضایتی“ نه تعارف بردار است و نه قابل کتمان؛ هم فرد فرد مردم میدانند و هم آمارهای مسئولان دلالت بر آن دارد: مردم ایران در ناراضیترین وضعیت دهههای اخیر هستند. ابعاد این نارضایتی هم گسترده است: از اقتصاد گرفته تا سیاست و از دین تا فرهنگ و از همه جا تا همه جا. حکومتها در برابر افراد ناراضی - بهویژه اگر در اکثریت باشند - دو راه دارند: یا باید با اصلاحات جدی، آنها را به راضی یا حداقل امیدوار تبدیل کنند یا آنکه با استمرار سیاستهای منجر به نارضایتی، ناراضیها را به ”معترض“ بدل کنند… . . واقعیت این است که امروز اصل ضدیت با نظام در همین فاصلهگذاری بین حکومت و مردم است و خود همین افراد، بیش از بقیه شایسته وصف برانداز بودن هستند. جمهوری اسلامی ایران در بزنگاهی تاریخی قرار گرفته است و راه معقول و ثبات آفرین، تبدیل ناراضیان به راضیان و حامیان است و الّا نیترات نارضایتی، هر آن ممکن است منفجر شود و بشود آنچه نباید بشود».
۶۹-بهدلیل شدت غارت و چپاول سرمایهها و دسترنج مردم که رژیم در چهار دهه علیه مردم بکار گرفته و هر اعتراضی را با سرکوب پاسخ داده، وقتی اعتراض گستردهیی در جایی صورت میگیرد، بهسرعت تبدیل به درگیری میان مردم و نیروهای سرکوبگر رژیم میشود.
در سال گذشته دامنه اعتراضهای تودهیی در شهرهای مختلف کشور هر روز افزایش داشته است. بر اساس ترازنامهای که سازمان چریکهای فدایی خلق ایران برای سال۱۳۹۸منتشر کرده، تعداد ٣٢٢٠ حرکت اعتراضی که از طرف کارگران، کشاورزان، معلمان، بازنشستگان، پرستاران، کامیونداران، بیکاران، بازاریان، مدافعان حفاظت از محیطزیست و خیزشهای تودهیی صورت گرفته که ١٥٠٠مورد آن مربوط به قیام آیان و خیزش دیماه است. بدیهی است که بیلان حرکتهای اعتراضی بسیار بیشتر است.
از آغاز سال۱۳۹۹ با وجود اینکه بحران ویروس کرونا از اسفند ۹۸ در اولین اوج خود در ایران بود، حرکتهای اعتراضی اقشار زحمتکش بهطور مستمر ادامه داشت و روزانه بهطور متوسط ۸حرکت اعتراضی صورت میگرفت.
در فاصله زمانی ۱۴روز از ۲۹اسفند ۹۸ تا ۱۳فروردین ۹۹ زندانیان عادی، با محکومیتهای سنگین، حبس ابد و اعدام در ۱۲زندان (زندانهای پارسیلون خرمآباد، الیگودرز، مرکزی تبریز، سقز، الوند همدان، تهران بزرگ، مهاباد، عادلآباد شیراز، پیربنو، سپیدار اهواز، شیبان اهواز و زندان مرکزی یزد)، دست به شورش و اعتراض زدند. این پدیده در طول حاکمیت رژیم آخوندی، بیسابقه بود.
از اواخر اردیبهشت ماه۹۹، مردم استان خوزستان، بهویژه منطقه غیزانیه با بیآبی مواجه شدند. مردم در اعتراض، جاده اصلی را مسدود کردند. نیروهای سرکوبگر مردم را مورد ضرب و شتم قرار دادند. اما مردم در مقابل آنها مقاومت کردند. حرف مردم این بود که در منطقه ما ۳۰۰ چاه نفت است چرا باید از آب شرب سالم محروم باشیم؟ منطقه غزانیه بیش از ۸۰روستا دارد. درگیریهای نیروهای سرکوبگر با مردم در اوایل خرداد ماه ادامه داشت، اما مردم آنها را عقب نشاندند. مقامات محلی رژیم در وحشت از گسترش اعتراض شدید مردم، از مردم عذرخواهی کردند. در جریان تجمع اعتراضی مردم چهارمحال بختیاری، بیشتر کشاورزان، کفن پوشیده و شعار میدادند، میمیریم میمیریم ذلت نمیپذیریم.
۷۰-پنجشنبه شب ۲۶تیر ۹۹مردم بهبهان برای اعتراض به وضعیت زندگی و معیشت نابسامان خود و صدور حکم اعدام برای بازداشت شدگان قیام آبان سال گذشته، اقدام به برگزاری تجمع اعتراضی در میدان بانک ملی کردند. قیامکنندگان با سر دادن شعارهایی چون «خامنهای قاتله ولایتش باطله/ بسیجی بیشرف/ مرگ بر دیکتاتور/ حکومت آخوندی، نمیخوایم نمیخوایم/ توپ تانک فشفشه، آخوند باید گم بشه/ نه غزه نه لبنان، جانم فدای ایران/ ایرانی میمیرد ذلت نمیپذیرد و…» نفرت و انزجار از رژیم را نشان دادند. خیزش مردم بهبهان توسط نیروهای امنیتی و نظامی بهشدت سرکوب شد. نیروی سرکوبگر انتظامی با شلیک گاز اشکآور و تیراندازی مردم را مورد تهاجم قرار داده و تعداد زیادی را دستگیر کرد.
خانم رجوی در سخنرانیاش در گردهمایی جهانی ایران آزاد، که همزمان با تظاهرات مردم بهبهان و توفان توئیت علیه احکام اعدام سه جوان قیامی جریان داشت، گفت: «به همه شما درود میفرستم. بهخصوص به شهر شهیدان، به مردم بپاخاسته بهبهان و همچنین میلیونها هموطن برانگیخته و غیرتمند که علیه احکام ضدانسانی اعدام جوانان قیام با توفان عظیم توئیت و اعتراضات گسترده اینترنتی، سد بستند».
بهدنبال خیزش مردم و جوانان شورشگر، رژیم در وحشت از گسترش قیام به دیگر شهرها و مناطق کشور به لشکرکشی و ضدتظاهرات نمایشی روی آورد و امت همیشه در صحنهٔ بسیج و سپاه و ساندیس خواران نظام را برای شعار دادن علیه مجاهدین در ساندویچ شعار علیه اسراییل و آل سعود به صحنه آورد. در این نمایش رسوا، که مشتی آخوند و بسیجی صحنه گردان آن بودند، پلاکاردهایی علیه رئیسجمهور برگزیده مقاومت با پرچم آمریکا بلند کردند تا دق دل نظام را از گردهمایی جهانی ایران آزاد و سخنرانی خانم رجوی و بازتاب گسترده آن در داخل ایران، خالی کنند.
تجمع و بسیج سراسیمه حکومت آخوندی برای ترتیب دادن این ضدتظاهرات و حمله به رئیسجمهور برگزیده مقاومت در حالی بود که وزارت کشور رژیم رسماً هر گونه تجمع را ممنوع و اعلام کرده بود که با تصویب کمیته امنیتی، اجتماعی و انتظامی بهخاطر شیوع مجدد کرونا، برگزار کردن هر گونه همایش و گردهمایی در سطح کشور مطلقاً ممنوع است.
در مرداد ماه کارگران مقاوم پالایشگاههای نفت و گاز و پتروشیمی و نیروگاههای سیکل ترکیبی در نقاط مختلف کشور، تبریز، مشهد، آبادان، اهواز، ماهشهر، خرمشهر، اصفهان، اردبیل، ارومیه، هریس، مهران، ایلام، بندر کنگان، عسلویه، روستای تنبک، شیروان، هویزه، دشت آزادگان، لامرد، مْهر، ایرانشهر، زرندیه و قشم دست به اعتصاب و اعتراض زدند . کارگران اعتصابی در بیش از۵۰ مرکز و کانون کارگری بر خواستهای خود که عبارت بودند از پرداخت منظم و به موقع دستمزدها، پرداخت حق بیمه و سایر مزایای کاری، توقف اخراج کارگران، کاهش ساعات کار، رعایت قانون اقماری ۱۴روز کار، ۱۴روز استراحت، ارائه تسهیلات بانکی، برکناری پیمانکاران، دادن اجازه برای تشکیل سندیکای کارگری و تشکیل هیأت نظارتکننده حقوقی، پای فشردند.
علاوه بر نمونههای جمعی و گستردهٔ اعتراضاتی که اشاره کردیم، حرکتهای اعتراضی زحمتکشان و محرومان به دلایل گوناگون، از جمله بهخاطر تخریب مغازهها و خانهها، یا کمبود آب و زمینخواری و تخریب و تصرف مراتع و جنگلها و آلودگی هوا و تخریب محیطزیست، و بهخصوص عدم پرداخت حقوق و دستمزد پزشکان و پرستاران و کادر پزشکی، بهرغم کار طاقتفرسا و پرخطر در شیوع کرونا و همچنین عدم پرداخت بازنشستگان؛ صورت گرفته است.