۱۳۹۹ مهر ۲۱, دوشنبه

اذعان ناگزیر به شکست ترفندها برای مصادره شجریان - مروری بر رسانه‌ها

 

                       گزیده روزنامه‌های حکومتی

در روزنامه‌های حکومتی دوشنبه ۲۱مهر، موضوع مشترک کرونا و اذعان به ناکارآمدی دولت است. در کنار آن بحران اقتصادی و افزایش قیمت دلار است که روزنامه‌های باند ولی‌فقیه و باند مغلوب کاسه کوزهٔ وضعیت انفجاری را بر سر باند روحانی شکسته‌اند. امروز روزنامه‌های باند ولی‌فقیه در مورد استاد شجریان سکوت کرده‌اند اما روزنامه‌های باند مغلوب با درج مطالبی از مقامات و کارگزاران ریز و درشت نظام سعی در تخلیه خشم مردم کرده‌اند. در حالی که شعار مرگ بر دیکتاتور استاد شجریان در شبکه‌های اجتماعی با استقبال گسترده روبه‌رو شده، اغلب این مقالات تلاش دارند این هنرمند مردمی را یک فرد بی‌خط و مورد نظر رژیم جلوه دهند. از جمله اعتماد با به نعل و میخ زدن نوشته است: «مشخصاً در سال۸۸ مواضعی را در همراهی با معترضان گرفت که از قضا رنگ و بوی جانبداری سیاسی خاص نداشت.

طبیعی است که این شرایط منجر به شکل‌گیری دوگانه «ما - آنها» از سوی جامعه شود و انتخاب امثال شجریان هم مشخص است که سمت «ما» بایستند. اما اگر حاکمان این جبهه‌بندی را به صلاح خود نمی‌دانند که نیست باید حوزه دخالت‌شان را محدودتر کنند».

برخی روزنامه‌های باند مغلوب هم ناگزیر به تلاش مصادرهٔ نام استاد توسط محافل حکومتی اذعان کرده‌اند.

ابتکار با تیتر «هنرمند مرده را عشق است» از جمله نوشته است: «در چند روزی که از درگذشت این هنرمند فقید می‌گذرد، سیل تسلیتها از سوی مقامات دولتی، نمایندگان مجلس

روانه شده است. از سوی دیگر می‌خواهند خیابانی را در پایتخت به نام او نامگذاری کنند و... اینجاست که باید پرسید چرا این توجه به هنرمندان در زمان حیات‌شان صورت نمی‌گیرد؟».

جهان صنعت هم نوشته است: «کارشناس ارشد مدیریت شهری در پاسخ به این پرسش که چرا چندی پیش در خبرها آمده بود محسن هاشمی مخالف نامگذاری خیابانی به نام استاد شجریان است حال چگونه نظرش عوض شده، گفت: به‌طور کل مسئولان کشور تا زمانی که استادی زنده است برای آن ارج و قرب قائل نمی‌شوند اما به‌محض این‌که آن فرد فوت می‌کند تازه یادشان می‌افتد که باید گرامی‌داشتی برای آن بگیرند. البته نکته حائز اهمیت در این رابطه شوآف‌های تبلیغاتی مسئولان است... تصور می‌کنند در میان مردم عزیز شده‌اند».

بحران اقتصادی؛ بنزین بر آتش خشم کارگران و بیکاران

در روزنامه‌های باند خامنه‌ای بحران اقتصادی و گرانی دلار به حساب ناکارآمدی روحانی و همتی رئیس کل بانک مرکزی نوشته شده است. روزنامه‌های باند مغلوب هم همین کار را کرده‌اند اما برخی در وحشت از ورق خوردن اوضاع علیه نظام نسبت به پیامدهای اجتماعی گرانیها هشدار داده‌اند.

آرمان نوشته است: «در ایران نیز خط فقر حدود ده میلیون تومان است. تقریباً می‌توان گفت حدود دو میلیون نفر نیز درصدد خارج شدن از محیط کار هستند و یک میلیون کارگر تأمین اجتماعی بیکار شدند. ۷۰درصد کارگران زیر خط فقر هستند و امنیت شغلی آنان رو به کاهش است. اینها همه تله‌های جمعیتی فقر هستند. نتیجه این تله‌های جمعیتی فقر سیاه چاله‌هایی است که خطرات و بحرانهای اجتماعی را به‌دنبال دارد. . ». .

اعتماد هم به‌نقل از خانجانی سخنگوی وزارت کشور دولت آخوند خاتمی، با اشاره بحرانهای اقتصادی در فضای کرونایی نوشته است: «ایجاد فضای سرکوب با استفاده از فرآیندهای امنیتی در درازمدت میان مردم سرخوردگی و نارضایتی ایجاد کرده و موجب بی‌انگیزگی مردم می‌شود که این مسأله هم جامعه را دچار آنومی‌یا بی‌هنجاری می‌کند، چنین جامعه‌یی به سمت هنجارشکنی‌های سخت خواهد رفت».