۱۳۹۹ آبان ۱, پنجشنبه

فاجعهٔ ملی کرونا و‌ اعتراف‌های تکان‌دهنده

 

                                   سخن روز

برای چندمین روز پیاپی آمار رسمی رژیم از درگذشتگان کرونا بالای ۳۰۰نفر و در روز چهارشنبه ۳۱۲نفر اعلام شد. این آمار اگر چه از آمار واقعی چند برابر کمتر است و به‌گفتهٔ مردانی عضو ستاد کرونا، آمار واقعی دو و نیم برابر آمار رسمی است، اما همین آمار مهندسی شده نیز نشاندهندهٔ ابعاد فاجعه است که بهمن‌وار و به‌طور تصاعدی بیشتر و بیشتر می‌شود. نمکی وزیر بهداشت دولت روحانی روز سه‌شنبه ۲۹مهر اعترافهای مهمی کرد که در رابطه با ابعاد فاجعهٔ کرونا و وضعیت رژیم در برابر آن جا دارد روی این اظهارات تأمل کنیم. وی دربارهٔ ابعاد فاجعه می‌گوید:

                              اعترافات تکان دهندهٔ وزیر بهداشت

قدرت سرایت ویروس ۱۰برابر شده... یکی از اضطراب‌های من این است که خدای نکرده به‌سیاه‌چاله‌ای بیفتیم که درآمدن از آن سیاهچاله کار بسیار صعب و دشواری است.

این بال شکسته ما را اگر ترمیم نکنند اپیدمی توی این مملکت جمع شدنی نیست، ما ته رودخانه هی جنازه و زخمی جمع خواهیم کرد.

ایهاالناس بدانید من به‌تنهایی نمی‌توانم اپیدمی جمع کنم.

گفتند تا آخر اردیبهشت این‌قدر اتوبوس اضافه می‌شود یک مورد هم نشد.

ایهاالناس بدانید اگر روزی قرار باشد که عدم توفیق در مدیریت ایپدمی را به‌حساب وزارت بهداشت بنویسند دهانم باز خواهد شد و خواهم گفت که چه کسانی قصور کردند».

معنی اظهارات نمکی

از این حرفها به‌آسانی می‌توان نتیجه گرفت:

وزیر بهداشت و درمان رژیم در برابر ابعاد فاجعه دست بالا کرده و کل سیستم و وزارتخانهٔ تحت مدیریتش زیر آوار فاجعه درهم‌شکسته و وا مانده است.

اعتراف به‌این که حداقل کارهایی که می‌توانستند در مقابله با کرونا یا تخفیف آن بکنند، مانند قطع پروازهای چین یا افزایش تعداد اتوبوسهای شهری، همانها را هم نکردند.

اعتراف به‌لاپوشانی‌های رژیم از ابتدای داستان کرونا، نمکی اعتراف می‌کند که از اواخر دیماه از شیوع کرونا خبر داشته، اما الآن هم که دارد آن را فاش می‌کند؛ اما هنوز بسیاری از واقعیتهای وجود دارد که نمکی هم‌چنان نمی‌خواهد برملا کند. این حرف او که اگر به‌حساب وزارت بهداشت بنویسند دهانم باز خواهد شد و خواهم گفت که چه کسانی قصور کردند... بسیار رذیلانه است، انبوه مردمی که هم‌چون برگ خزان در این ۸ماه بر زمین ریخته‌اند و این همه مرگ و فاجعه نمی‌تواند قفل زبان او را باز کند، تنها وقتی موقعیت خودش زیر سؤال برود واکنش نشان خواهد داد. این است ماهیت ضدمردمی جماعت حاکم که در تمام وجودشان ذره‌یی درد مردم وجود ندارد؛ هر چه هست شقاوت است و منفعت‌جویی فردی.

سرآسیمگی روحانی

افزون بر اعترافهای نمکی، حرفهای روز دوشنبه روحانی در مورد کرونا نیز ابعاد دیگری از واقعیت دهشتناک فاجعهٔ کرونا را نشان می‌دهد ابعاد فاجعه چنان است که روحانی هم با همهٔ وقاحتش دیگر قادر نیست آن را کتمان کند؛ اما در عین‌حال با ابراز ناراحتی از این‌که مهار سانسور از دست رژیم خارج شده خطاب به‌کارگزاران رژیم از آنها می‌خواهد که «با ادبیات واحد، ما با مردم صحبت کنیم» یعنی همه واقعیتها را نباید بگویند.

او هم‌چنین از کارگزاران بهداشت و درمان خواست «از تجربه همه کشورها، بهره‌برداری بکند، چرا آنها توانستند سریع‌تر جلوی ابتلا را بگیرند، دلیل آن چه بوده؟». این حرف کاملاً در مقابل ادعاهای مسخرهٔ قبلی اوست که می‌گفت کشورهای دیگر خواستار تجربه ما هستند که چطور به‌این خوبی توانستیم کرونا را مهار کنیم؟!

روحانی در صحبت‌های بعدی‌اش، لحنی را که در اظهارات روز دوشنبه داشت عوض کرد و خطاب به‌مدیران بهداشت و درمان گفت: «در هیچ کجای کشور نباید بگوییم که تخت خالی نداریم. این‌گونه صحبت نکنید که ایهاالناس، تخت خالی نیست و ممکن است در خیابان بمانید».

روحانی هم‌چنین خطاب به‌همین مدیران گفت: «کسی طوری سخن نگوید که مردم احساس کنند که دولت از همه توانش برای مقابله استفاده نمی‌کند».

با این همه ابعاد فاجعه چنان است که مدیران رژیم که خودشان و خانواده‌ها و نزدیکانشان به‌هر حال درگیر آن هستند، نمی‌توانند ساکت بمانند و فاش‌گویی‌ها از اشاره به‌غیرواقعی بودن آمار اعلام شده توسط رژیم تا این‌که راهی جز تعطیل کامل دو هفته‌یی تهران و کل کشور وجود ندارد؛ ادامه دارد.

اینها علائم آغاز پایان سوءاستفادهٔ رژیم از کرونا و خراب شدن موج کرونا بر سر خود رژیم است و آنچه که تاکنون نعمت و فرصت تلقی می‌شد به‌تدریج دارد چهرهٔ تهدیدکنندهٔ خود را برای سنگدلان حاکم که همواره از درد و رنج و مصیبت مردم ما ارتزاق کرده‌اند، آشکار می‌کند.