۱۳۹۹ مرداد ۳۰, پنجشنبه

اصرار بر لغو تحریم‌های تسلیحاتی، چرا؟

اصرار رژیم به لغو تحریمهای تسلیحاتی
                          اصرار رژیم به لغو تحریمهای تسلیحاتی
قطعنامهٔ شورای امنیت ملل متحد دائر بر تحریم خرید و فروش هر گونه تسلیحات به رژیم که ۱۳سال پیش در اوج بحران اتمی با تصویب سازمان ملل رسمیت یافت، سرانجام به‌دنبال توافقنامهٔ برجام در سال۲۰۱۵ متوقف شد و مقرر گردید که به مدت ۵سال تا مقطع اکتبر ۲۰۲۰مورد تعلیق قرار گیرد و سپس در پایان این مدت منقضی گردد.

هفتهٔ گذشته آمریکا تلاش کرد با ارائه یک قعطنامه، قبل از رسیدن موعد، این تحریم‌ها را تمدید کند که در شورای امنیت رأی نیاورد.
طبق گفته ترامپ ارائهٔ این قطعنامه گام اول برنامهٔ آمریکا برای ممانعت از برداشتن تحریم تسلیحاتی رژیم بوده تا در گام بعدی با به‌کار انداختن فرآیند موسوم به «مکانیزم ماشه» هدف ادامه تحریم تسلیحاتی رژیم را محقق کنند.
مکانیز ماشه قابل وتو کردن نیست
بر اساس این سازوکار هر یک از طرف‌های برجام در صورت تردید به پای‌بندی رژیم نسبت به تعهدات توافقنامه، می‌تواند به کمیسیون مشترکی که برای نظارت بر اجرای برجام تأسیس شده شکایت کند و چنان‌چه موضوع دعوا ظرف ۳۰روز آن‌گونه که وی می‌خواهد حل و بررسی نشود، مجاز است موضوع را حل ناشده و به‌عنوان دلیلی برای توقف اجرای تعهدات برجام محسوب کند؛ و سپس شورای امنیت را از آن آگاه نماید تا این شورا با صدور قطعنامه‌یی نظر خود را در بارهٔ استمرار تعلیق تحریم‌ها یا بازگرداندن آنها ابراز کند. اگر شورا ظرف ۳۰روز قادر به صدور قطعنامه نباشد، به‌طور اتوماتیک تمامی تحریم‌های مصوبه در ۶قطعنامهٔ پیشین سازمان ملل که با امضای برجام متوقف شده بود، دوباره بر علیه رژیم به‌کار می‌افتد. تحریم‌هایی که به‌مراتب سنگین‌تر از تحریم‌های تسلیحاتی است. نکته مهم این سازوکار این است که بازگشت تحریم‌ها، قابل وتو نیست بلکه «عدم بازگشت تحریم ها» قابلیت وتو دارد. یعنی جهت «بازگشت تحریم‌ها» رأی‌گیری انجام نمی‌‏شود بلکه برای «ادامه تعلیق تحریم ها» رأی‌گیری می‌شود. این روندی است که آمریکا بنا به وعدهٔ رئیس‌جمهور این کشور از هفتهٔ آینده آغاز خواهد کرد.

اشتیاق وافر برای خرید سلاح دهن‌کجی به تیره‌روزی جامعه
صرف‌نظر از ادامهٔ تعلیق تحریم تسلیحاتی رژیم یا بازگرداندن دوبارهٔ آن، پرسش اساسی این است که چرا رژیم این همه مشتاق لغو تحریم‌های تسلیحاتی است؟ لغو چنین تحریمی به‌راستی کدامیک از نیازهای اساسی جامعه را پاسخ می‌دهد؟ مگر بنا به اعتراف مهره‌های خودی نظام۶۰میلیون در زیر خط فقر به‌سر نمی‌برند و با خطر ابتلاء به کرونا و مرگ دست و پنجه نرم نمی‌کنند؟ پس این شور و فتور و اشتیاق وافر برای چیست؟ آیا این رخداد کمی از درد و رنج‌های یک ملت محروم و دردمند و بجان‌آمده خواهد کاست؟

پاسخ به این سؤالات منوط به یاد‌آوری این واقعیت است که سنگ‌بنای حاکمیت آخوندی بر دو پایه سرکوب و جنگ‌افروزی استوار شده‌است به‌طوری‌که نبود هر یک از این دو پایه ماندگاری و امنیت‌نظام به مخاطره خواهد افکند و لذا حاکمیت آخوندی در خلال ۴دهه عمر ننگین خود حتی قدمی از آن عقب‌نشینی نکرده است.

تسلیح سپاه پاسداران؛ خواست هر دو باند
وجود یک نیروی بی‌رحم و دست‌آموز، مطیع و منقاد اوامر ولی‌فقیه، اصلی‌ترین ابزار برای پیش‌برد این سیاست ضدمردمی است. همان نیازی که رژ‌یم با تأسیس سپاه پاسداران به آن پاسخ داده و تمامی سرمایه‌ها و ذخائر ملی را وقف آن کرده است. این نیروی ضد‌خلقی با ایجاد جو رعب و وحشت هم وظیفهٔ سرکوب در داخل را انجام می‌دهد و هم عهده‌دار تأسیس و ادارهٔ گروه‌های نیابتی غیرایرانی به‌منظور مداخله، جنگ‌افروزی و کشور‌گشایی در منطقه است. بنا بر این برخورداری این نیروی حیاتی از سلاح و تجهیزات مکفی و پیشرفته امری الزام‌آور برای رژیم است. تلاش برای دستیابی به سلاح اتمی نیز که تاکنون صدها میلیارد دلار هزینه را بر گردهٔ مردم محروم آوار کرده، بر همین اساس قابل توجیه است.

شایان ذکر است که هر دو جناح رقیب بر سر این سیاست ضد‌مردمی دارای اتفاق نظرند.

ما شاید ۲۰ تا ۳۰میلیارد دلار به سوریه پول دادیم
اگر میزان سرمایه‌گذاری نظامی در منطقه به‌ویژه عراق و سوریه و لبنان را که آخوندها به قیمت تیره روزی میلیون‌ها تن از محرومان و مستضعفان بی‌محابا از کیسه مردم هزینه می‌کنند، به‌خاطر بیاوریم، آنگاه علت اشتیاق وافر نظام به لغو تحریم‌های تسلیحاتی بهتر مفهوم می‌شود.

اعتراف فلاحت‌پیشه نمایندهٔ پیشین مجلس ارتجاع در مورد هزینه‌های جنگ در سوریه بسیار گویاست:

«زمانی که به سوریه رفتم عده‌یی گفتند هزینه درست کردم! ولی باز هم تکرار می‌کنم ما شاید ۲۰تا ۳۰میلیارد دلار به سوریه پول دادیم و باید از سوریه پس بگیریم. پول این ملت آنجا هزینه شده است»(عصر ایران ۳۱اردیبهشت۹۹).

بنا به گزارش خبرگزاری بلومبرگ (۸ژوییه۲۰۱۵) دی‌میستورا نمایندهٔ ویژهٔ سازمان ملل در امور سوریه این هزینه را تا ۶میلیارد دلار در سال تخمین زده بود که با احتساب ۹سال جنگ در این کشور به ۴۵میلیارد دلار سر می‌زند.

مسعود رجوی رهبر مقاومت ایران در پیام روز ۲۵مرداد خود خواستار «انحلال سپاه پاسداران و اختصاص دادن بودجهٔ آن به مقابله با کرونا و بهداشت و درمان» شد و تصریح کرد: «اگر رژیم ولایت فقیه سرکوب و جنگ‌افروزی و صدور ارتجاع و تروریسم ندارد، یک ارتش برایش کافی است و نباید هزینهٔ مضاعف سپاه راهم به مردم دردمند و محروم ایران تحمیل کند».

هم‌چنین مریم رجوی رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت ایران در ۲۵خرداد طی توئیتی تأکید کرد: «مردم ایران با نزدیک به ۹۰هزار جانباختهٔ نیازمند هزینه‌های نجومی تسلیحاتی و اتمی و موشکی این رژیم به بهداشت و درمان هستند و خطاب به آخوندها و علیه مماشات با رژیم شعار می‌دهند: سوریه را رها کن فکر به‌حال ما کن – نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران».

نیاز به خرید و فروش سلاح؛ چرا؟
اکنون حاکمیت آخوندی در محاصرهٔ بحرانهای لاعلاج با یک انفجار عظیم اجتماعی روبه‌روست. سنگرهای رژیم در منطقه یک به یک در حال فرو ریختن است. قیام‌کنندگان در عراق و لبنان با تأکید بر خلع‌سلاح شبه‌نظامیان نیابتی رژیم از جمله حزب‌الله، موقعیت حاکمیت آخوندی در منطقه را به‌شدت متزلزل ساخته‌اند. آری در چنین وضعیتی تقویت تسلیحاتی برای جبران شکستها و احیای موقعیت گذشته یک نیاز حیاتی برای رژیم به‌شمار می‌رود. به این سبب رژیم بی‌صبرانه و با التهاب شدید انقضای تحریم‌ها را انتظار می‌کشد.

آیا وضعیت بحرانی جامعه و افزایش روزافزون خشم و نفرت انفجاری جامعه ایران اجازهٔ استفاده از این فرصت را به رژیم خواهد داد؟ آیا آویختن به این مسایل رژیم را از بحران بی‌راه‌حلی نجات خواهد داد؟

اعترافات رسانه‌ها و مهره‌های رژیم به‌روشنی پاسخ این سؤالات را می‌دهند و تأکید دارند که خانه از پای بست ویران است.