عهد مجاهدان با سرور شهیدان، سرنگونی یزید دوران
... . برادر مجاهد مسعود رجوی و خواهر مجاهد مریم رجوی پس از زیارت مشهد شریف سید الشهدا حسین علیهالسلام برای زیارت آستان مطهر سردار عاشورا و سمبل جاودان وفا و رادمردی قمر بنی هاشم ابوالفضل العباس به حرم آن حضرت که در کنار حرم سیدالشهدا قرار دارد مشرف شدند.
مسعود رجوی:
ای سردار حماسه عاشورا و ای پرچمدار شجاع حسین سیدالشهدا سلام و درود خدا بر تو باد ای سوگند وفا، ای سمبل رادمردی و فتوت، گواهی میدهم که تو پیشاپیش قوای رزمندهٔ حسین به شایستگی پرچم قیام عاشورا را بهدوش کشیدی و بهمثابه سپهسالار عاشورا پیشاپیش همه، در شب عاشورا با حسین پیمان خون و وفا بستی. گواهی میدهم که وقتی دشمنان خدا و خلق از بیم شمشیرت به خیال خام جدا کردن تو از حسین برایت پیام امان فرستادند، بر شمر سرکردهٔ پلید سپاه عمر سعد خروشیدی که دستانت قطع شود بهخاطر آن امانی که از جانب آن لعنتشدهٔ از جانب خدا، آوردهای. پس وای بر سیاستمداران و احزاب و دستجاتی که امروز در وطن بخونخفتهٔ ما، امان خمینی دجال و کذاب را بپذیرند و سر در گرو استحاله و اصلاح رژیم او داشته باشند.
و گواهی میدهیم که آنگاه که دستانت را یکی پس از دیگری در اثر تیرهای شرزهٔ یزیدیان یعنی خمینیان آنروز از دست دادی، همچنان میسرودی که: سوگند به خدا، اگر دست راستم را بریدند هیچ سستی نمیورزم و همچنین دیگر دستم را و از دین و از پیشوایم دفاع میکنم. و این امروز ندای تمامی مجاهدین خلق ایران خطاب به پیرکفتار جماران است: وَاللّهِ اِنْ قَطَعْتُموا یمینی اِنی اُحامی اَبَداً عَنْ دینی
پس خمینی بداند که اگر ما را بسوزاند و خاکستر کند همچون یاران ابا عبدالله باز هم فریاد سر میدهیم: نموتُ مَعَک سَبْعینَ مَرّة.
چنین بود که تو سوار و سراف راز در حالیکه یکتنه سپاه دشمنان خدا و خلق را درهم ریخته و نفس را نیز در سوزندهترین تمنای طبیعیاش درهم شکسته بودی، بر ستیغ قلهٔ وفا و فدا و ایمان در کنار حسین جان باختی و جاودان شدی و در تاریخ، سیمای یک سوگند مقدس را به خود گرفتی. درود آتشین مردم ایران را بپذیر، ای سمبل جوانمردی و مرگ بر خمینی ناجوانمرد که به همگان خیانت کرد.
ای عباس، ای سردار عاشورا، ای کسی که برای مردم ما رمز وفا و ثابتقدمی هستی، ای کسی که مردم ایران هر روز هزاران بار نام تو را بر زبان جاری میکنند.
و با تو و با نام تو پیمان میبندند؛ زخم روزگار غدّار ناجوانمردی و نامردمی و زخم خیانت یزید زمانه این خمینی جنایتکار و نابکار بر امید و اعتماد ایرانیان و تمامی مسلمانان را بنگر.
درود خلق ایران و مجاهدین خلق ایران بر تو ای سردار عاشورا. ای سپهسالار عاشورا؛ سردار شهید ما موسی و اشرف زنان ما را انبوه شهیدان و اسیران ما را، قهرمانان و رزمندگان جانباخته و جان برکف ما را در جوار و در قرب خود بپذیر. همگی در رکاب تو رمز رشادت و وفا آموختهایم. ما را در شمار یاران تاریخیات بپذیر. با چنگ زدن به راه و رسم جانبازی و فداکاری تو از خدای تو و از امام تو و از امام همهٔ مجاهدان میخواهیم که ما را در این راه تا به آخر ثابتقدم و استوار بدارد و فرجام کارمان را به سعادت و شهادت برساند و فطر رهایی تمام مسلمین از این جنگ ضدمردمی که تنها اکنون خمینی خواستار آنست را هر چه زودتر برساند و فطر رهایی ایرانیان را به ما بنمایاند.
***ن
وحه مجاهد بمانم مجاهد بمیرم
به تورات و انجیل و آیات قرآن
به کوبنده فریاد هیهات یاران
به نام مجاهد که شد نام سوگند
به مشت گره کرده هنگام سوگند
به خونی که شد جاری از قلب ایران
به پیغام دیدار خون شهیدان
اگر قطع گردد مرا هر دو دستان
بگیرم من آن مشک طفلان به دندان
مجاهد بجنگم مجاهد بمیرم
به پیمان خونین وفا پیشه گیرم
من و تا به آخر علمدار بودن
به این راه روشن وفادار بودن
من و در فدا انتهایی ندیدن
چنین لحظه لحظه فداکار بودن
من و تا به آخر علمدار بودن
به این راه روشن وفادار بودن
من و در فدا انتهایی ندیدن
چنین لحظه لحظه فداکار بودن
گر ایرانزمین سرخی نینوا شد
سرای وطن هر کجا کربلا شد
اگر بر سر نیزه سرهای یاران
سر سربداران اگر سی هزاران
به میدان حبیبم حماسی ترینم
رجزخوانترین جرأت آتشینم
بر این فصل نکبت منم نقطه اتمام
من از عابس قهرمان گیرم الهام
من آن عزم سرخم که پرچم به دوش است
که در راه زینب چنین در خروش است
من و تا به آخر علمدار بودن
به این راه روشن وفادار بودن
من و در فدا انتهایی ندیدن
چنین لحظه لحظه فداکار بودن