۱۳۹۹ شهریور ۶, پنجشنبه

بورس‌بازی و بر باد دادن ۱۱۶میلیارد دلار

برباد دادن میلیاردها دلار
                        برباد دادن میلیاردها دلار
نظام ولایت فقیه در خلال چهل سال استیلا بر بانک‌های کشور (علاوه بر چاه‌های نفت) همواره این نهادهای مهم اقتصادی را به مثابهٔ قلکی به حساب آورده که هر وقت نیاز داشت پول‌های موجود در آنها را بردارد؛ و هنگامی هم که پولی در بساط نبود دستور چاپ آن را می‌داد
.رژیم آن‌قدر این بازی خانمان برانداز را ادامه داد که به‌قول کارشناسان حکومتی از مرحله بحران بانکی عبور کرد و به مرحله ابر چالش بانکی رسید . کسری بودجه‌های دولتهای رنگارنگ رژیم آخوندی با دستور به بانک مرکزی و یا بانک‌های جنبی آن، به شکل تأمین پول جبران می‌شد. تا وقتی که حجم بدهیهای دولتها چنان بالا کشید که دیگر دستهای رئیس بانک مرکزی به علامت تسلیم بالا رفت. بیش از ۲تریلیون تومان نقدینگی و جبرا تورم افسار گسیخته محصول این سیاست بود. سیاستی که بر خرج کردن پول بی‌پشتوانه متکی بود. (طبق برآورد اداره بررسیها و سیاست‌های اقتصادی بانک مرکزی، حجم نقدینگی در هفته منتهی به ۲۹خرداد۱۳۹۹ به ۲۶۵۱۴.۶ هزار میلیارد ریال رسید که نسبت به پایان سال قبل ۷.۳ درصد رشد نشان می‌دهد. هم‌چنین حجم پایه پولی در پایان خرداد ۱۳۹۹ به ۳۸۳۴.۷هزار میلیارد ریال رسیده است که در مقایسه با پایان سال قبل ۸.۸ درصد رشد نشان می‌دهد.)

خروج از بانک‌های ورشکسته، ورود به بورس بی‌آینده
از سال گذشته اقتصاددانان دولت آخوند روحانی برای جبران کسری بودجه سرسام‌آور و هم‌چنین جمع کردن نقدینگیهای دوره‌های قبل، حجره دو نبش دیگری به‌نام بورس را باز کردند تا بلکه بتوانند به همان روال سابق پول‌هایی که برای آن زحمتی نکشیده بودند را به چنگ آورند و مشکلات کلان ناشی از بحرانهای شدید اقتصادی را رفع و رجوع کنند.

هنوز یک‌سال از راه‌اندازی بورس و این ترفند دولت آخوند روحانی برای جمع‌آوری نقدینگی وحشت‌افزا به‌منظور جبران بی‌پولی دولت و بنگاه‌های ورشکسته از یک‌سو و مهار نقدینگی غول‌آسا نگذشته است که کرکره این دکان چراغانی شده پایین آمد.

«پس از تبلیغات شبانه‌روزی دولت مبنی بر اطمینان بخش بودن خرید سهام از بورس و رساندن آن به شاخص رکورد دو میلیون واحدی در ۱۹مرداد امسال، خرید سهام ریزش کرد و حجم بزرگی از نقدینگی از بورس خارج شد. طی دو هفته گذشته شاهد کاهش شاخص از دو میلیون واحد به یک میلیون و ۶۰۰ واحد بودیم. به این ترتیب نماگر اصلی بورس تهران از اوج ۱۹مرداد ۲/ ۲۲درصد فاصله گرفت. نکته قابل توجه آن که طی ۱۱روز معاملاتی اخیر ۱۱۶میلیارد دلار از ارزش کل بازار سهام در مجموع بورس و فرابورس کاسته شده است» (دنیای اقتصاد. ۴شهریور۹۹).

باد کردن بادکنک بورس با فوت روحانی
کارشناسان بورس از همان اوایل رشد بادکنکی بورس هشدار داده بودند در حالی که اقتصاد کشور غرق در بحران است و رکود تورمی به‌علاوه تحریم‌ها و سقوط قیمت نفت نمی‌تواند زمینه مناسبی برای رشد جهشی بورس باشد و روزی این حباب خواهد ترکید. اما دولت آخوند روحانی گوشش یه این حرفها بدهکار نبود چرا که بدهکاریهای بیشتر و دردآورتری داشت و هر دم در بادکنک بورس می‌دمید.

روحانی در ۷ اردیبهشت۹۹در جلسه ستاد کرونا گفت: «این‌که کارآفرینان ما تلاش می‌کنند و این‌که مردم ما تلاش می‌کنند و آمار تورم ما نشان داد به‌رغم مشکلاتی که در اسفند و فروردین داشتیم، تورم ما کاهشی بود و هم نقطه به نقطه و هم سالانه پایین آمد که دومرتبه آنها عصبانی می‌شوند و می‌گویند چرا در دنیا همه بدبخت شدند، چرا وضع شما خوب شد؟ خوب شد، چه کار کنیم؟ شما اگر ناراحت هستید، گوش نکنید و راهش این است که وَفِی آذَانِهِمْ وَقْرًا که در گوشتان یک پنبه بگذارید این حرفهای خوب را نشنوید. بورس ما خوب شده، عصبانی هستند و می‌گویند بورس تمام دنیا به هم ریخته، چرا بورس ایران خوب است که بورس ایران به‌خاطر تلاش همه شرکتها و فعالان اقتصادی خوب است و خوشبختانه عرضه سهام شرکتهایی که شرکتهای بزرگ هستند».

به‌رغم این به به و چه چه‌ها و عوام‌فریبی‌ها و پس از آن همه کرکری خواندنها و دشمنان نظام را عامل جلوگیری از رشد بورس دانستن، سرانجام کفگیر چوبی در برخورد با ته قابلمه سحرآمیز بروس شکست. در دوراهی ارزیابی و واکاوی برای این شکست خفت آور، کدام یک به واقعیت نزدیک‌تر است؟ سیر طبیعی و خودبه‌خودی»اصلاح» روند بورس و یا نقشه و طرحی برای عقب‌نشینی؟

و یا این‌که فرار از پیآمدهای هشدار داده شده برای تمدید قوا و البته به قیمت شکستن کمر تعداد زیادی از مردمی که برای حفظ ارزش داراییهای خود به بورس کشانده شدند؟

نزول بورس طبیعی است
یک کارشناس بازار سرمایه در پاسخ به این پرسش که علت نزول بورس چیست، می‌گوید:

«این نزول خیلی طبیعی، لازم و کاملاً بدیهی است و علت آن رشد سریع و بی‌سابقه و تقریباً هیجانی ماه‌های اخیر بازار سهام بوده و این یک واکنش کاملاً طبیعی و منطقی برای بازار سهام است. نزول فعلی بورس در واقع، اصلاح روند به رشد قبلی بازار سهام بوده است. هر رشدی که در بازار اتفاق می‌افتد با یک منطقی انجام می‌شود. منطق رشد قبلی بورس، افزایش قیمت دلار، تجدید ارزیابی دارایی شرکتها و برآوردهای جدید از ارزش جایگزینی شرکتها بود و اکنون محرک‌ها و اثرات آن رشد به پایان رسیده است. زمانی که بازار سهام به مرزهای این منطق رسید و اثرات این برآوردها بر سهام شرکتها نمایان شد، بورس وارد دوره اصلاح شد» (همشهری. ۴شهریور۹۹).

سقوط بورس عمدی است
حال به ارزیابی علل این سقوط از منظر تحلیل دولت آخوند روحانی از سیر قضایا و بحرانهای پیش رو و ترکیدن حباب بورس و در نتیجه سقوط کلیت بورس بپردازیم:

کارگزاران دولتی پس از مشاهده حباب‌های بزرگتر و تاول‌های چرکینتر ناشی از سیل نقدینگی به‌صورت بورس، در وحشت از سقوط همه‌جانبه بورس دست به کار شدند و با اقدامات فنی و دستوری و محدود سازیهای تکنیکی تلاش کردند به‌اصطلاح «دفع افسد به فاسد» کنند و جلوی سرریز کردن حجم وحشتناک نقدینگی موجود در بورس را با باز کردن کانال‌های انحرافی بگیرند اما به‌نظر می‌رسد که این ترفندها تا به‌حال سودی نداشته است و دولت به‌منظور خود نرسیده است.

«بازار سرمایه هم‌چنان در وضعیت قرمز به سر می‌برد. طی روزهای گذشته هزاران میلیارد تومان «نقدینگی حقیقی» از بازار خارج شده، خریداران صفهای فروش هم حقوقیهای بازار بوده‌اند که بر اساس تصمیمات دولت تلاش برای تعادل بخشی به بازار انجام داده‌اند که تاکنون بی‌فایده بوده است. علی شیدایی تحلیلگر بازار سرمایه معتقد است: پول زیادی وارد بازار سرمایه شد، اما اقدامی برای جذب این پول (از سوی دولت) صورت نگرفت. در نتیجه این نقدینگی تبدیل به یک‌شبه حباب شد. به همین جهت، برای جلوگیری از شکل‌گیری حباب، موانعی مانند کاهش سقف اعتبار، کاهش نصاب صندوقها و ... . را برای ورود نقدینگی به بازار سهام ایجاد کردند و این اقدامات باعث ترس و هیجان منفی سهامداران، به‌ویژه سهامداران حقیقی شد و صفهای فروش آن‌چنانی را به‌دنبال داشت.ترس سرمایه‌گذاران در شرایط کنونی اجتناب‌ناپذیر بود و عامل وضعیت فعلی بازار سهام، همان اقدامات گفته شده است و در حال حاضر نهادهای ذیربط در حال برداشتن موانعی هستند که خود ایجاد کرده‌اند» (اسکناس.۴شهریور۹۹).

خودکشی از ترس مرگ
مهدی طحانی، کارشناس بازار سرمایه در رژیم در پاسخ به این پرسش که دلایل نزول بازار سهام چیست، می‌گوید:

«ریشه این نزول، ترس، اضطراب، نبود تحلیل، هیجان و کج‌سلیقگی در اعمال قوانین و مقررات بازار سرمایه است. این ترس و اضطراب هم در سهامداران و هم در مسئولان وجود دارد، اما نقطه‌ای که منجر به نزول بازار سهام شد، ترس و استرسی بود که مسئولان بازار سرمایه از رشد بیش از حد شاخص داشتند. مسئولان می‌ترسیدند بازار سهام دچار حباب شود، در نتیجه از ترس مرگ، خودکشی کردند»(همشهری. ۴شهریور ۹۹).

آیا حمایت دستوری بازار سهام را متعادل می‌کند؟
پس از اقداماتی که آخوند روحانی برای جلوگیری از ریزش شدیدتر بورس اتخاذ کرد و باعث نارضایتی بخش زیادی از به‌اصطلاح «حقیقی ها» شد یعنی نارضایتی مردم عادی به‌دلیل ضرر و زیانهای هنگفتی که نصیبشان شد، کارگزاران دولت وی به این نتیجه رسیدند که به اندازه لازم از حباب بورس کم شده است و فعلاً خطر برطرف گردیده، بنابراین اکنون لازم است به «حقوقی‌ها»ی بورس فرمان داده شود که اقدام به خرید سهام کنند تا بیش از این وضعیت از مدار تعیین شده خارج نگردد:

«در بحبوحه ریزش قیمت سهام خبر رسید به بازیگران حقوقی دستور داده شده به حمایت از سهام شاخص‌ساز بپردازند و حتی لیستی در این خصوص روی خط مراجع خبری رفت. در چهار روز معاملاتی گذشته نیز شاهد حمایت گسترده سهامداران حقوقی از قیمت سهم‌ها هستیم. حمایتی که البته این‌بار نه به میل این دسته از بازیگران سهام، بلکه به دستور سیاست‌گذار واقع شد. به‌طوری که خالص خرید بورس‌بازان حقوقی طی ۴جلسه معاملاتی هفته جاری تنها در بورس تهران به ۱۱هزار و ۷۵۰میلیارد تومان رسید که در تاریخ این بازار بی‌سابقه بود. اما با این حال چنین اقدامی منجر به از بین رفتن صف‌های فروش سهام نشد. در همین راستا به‌نظر می‌رسد حمایت این‌گونه حقوقی‌ها هر چقدر هم که پر قدرت باشد نمی‌تواند حجم پرفشار نقدینگی را که در یک سال اخیر وارد بازار سهام شده مهار کند. در همین راستا به‌نظر می‌رسد چنین اقداماتی تنها موجب آسیب به اعتماد سهامداران خرد به بورس تهران شده است» (اخبارمالی. ۴شهریور۹۹).

بازی با سرمایه ۱۲میلیون سهام‌دار به دست واعظی
چند روز پیش محمودواعظی، رئیس دفتر روحانی محدوده یک میلیون و ۶۰۰هزار واحد را نقطه پایان نزول شاخص و منطقه بازگشت بازار دانسته بود. حالا آنها می‌خواهند با اقدامات دستوری و پس از شکستن کمر مردم دوباره به بورس تحرک جدیدی بدهند. بازی با دار و ندار بیش از ۱۲میلیون سهامداری که از ابتدای سال جاری یکی‌یکی پایشان به تالار شیشه‌ای باز شد. اکنون ترس و اظطراب بسیاری از خانواده‌ها را در برگرفته است.

دیر نیست که نظام آخوندی متوجه شود پشت این نگرانیهای میلیونی خشم و اعتراضهای گسترده‌یی نهفته است که دودمان آنها را به باد خواهد داد.