در فردای اعلام کشیدن ماشه از سوی ایالات متحده و به تبع آن راه افتادن سیل تمامی تحریم ها علیه دیکتاتوری ولی فقیه، بسیاری از کارشناسان مسائل اتمی براین باور بودند که رژیم آخوندی در هراس از عواقب این وضعیت بحرانی، علائمی مبنی بر عقب نشینی از سیاست های شکست خورده اتمی خود به بیرون ساطع کرده است.
شاخص و نخ نبات این علائم همان درخواست عاجزانه رژیم از رئیس کنونی آژانس بین المللی اتمی به تهران، برای «حل و فصل و بازدید از دو سایت اتمی» می باشد، تا بدین سان حکومت بتواند چاقوی تیز استراتژی تحریم ها و مکانیسم ماشه را کند نماید.
این عقب نشینی تاکتیکی رژیم به معنای آن است که اساسا موضعی بنام «پادمان» دوباره در دستور کار جامعه بین المللی قرارگرفته است.
پادمان یا همان «سیستم بازرسی و تائید» بر موارد صلح آمیز مواد هسته ای است که پیشتر در پروسه برجام برای دیکتاتوری خامنه ای بسته شده و بدین سان وی با خیال راحت از اینکه دیگر از «بازدید و کنترل» جامعه جهانی خارج گردیده، دست به یکه تازی و راه اندازی مخفیانه سایت ها و آزمایشات اتمی زده است.
همچنین سفر گروسی به تهران درحالی صورت گرفت که رژیم طی دو سال گذشته از دادن هرگونه اطلاعات، همکاری و یا اجازه ورود به بازرسان این سازمان خودداری کرده بود.
براین اساس ولی فقیه نه تنها مخفی کاری، بلکه با عبور عامدانه از توافق اتمی دست به ذخیره سازی اورانیم غنی شده تا سقف ۵ درصد، راه اندازی سانتریفیوژ های مدل بالا، سرعت بخشیدن به غنی سازی و نیز راه اندازی چندین سایت زده است.
از جمله توافقی که میان تهران و رئیس آژانس انرژی اتمی صورت گرفته، امکان بازدید از دو سایت اتمی است که در رژیم آخوندی در آنها دست به «آزمایشات مشکوک» اتمی زده است.
همچنین گوئیا طرفین بر سرزمانبدی آغاز بکار کارشناسان آژانس نیز به توافق رسیده اند، اما رژیم آخوندی عامدانه از دادن هرگونه اطلاعات مربوط به آن خودداری کرده است.
به موازات آن نیز در بیانیه مشترکی که طرفین رسانه ای کرده اند، رژیم آخوندی تاکید کرده که «آژانس هیچ سؤال دیگری از ایران، و هیچ درخواستی برای دسترسی به مکان هایی فراتر از آنچه که توسط ایران تحت موافقتنامه جامع پادمان و پروتکل الحاقی اظهار شدهاند، ندارد».!!
ترجمان این جملات به معنای اعتراف ناخواسته رژیم آخوندی به وجود «مکان های دیگری» است که تماما با اهداف نظامی و در راستای ساخت سلاح اتمی در حال فعالیت می باشند. این اقرار خود بهترین بینه بر عدم راستی آزمایی و ادامه مخفی کاری های رژیم بوده و نیازی به تفسیر بیشتر برای آن نیست.
همچنین خامنه ای با این عقب نشینی تاکتیکی در تلاش است تا از یک سو ضمن خرید وقت، موضوع «انتخابات در آمریکا» را با این امید که تحولی در فردای آن ایجاد شود، از سر بگذراند و از سوی دیگر به یک «گزارش مثبت» از سوی آژانس بین المللی انرژی اتمی مبنی بر «راستی آزمایی»!! دست یابد و بدین سان دستان طرف های تجاری رژیم در خارجه برای رویایی و تقابل با «مکانیسم ماشه» را پر نماید.
روزنامه حکومتی وطن امروز (۶شهریور ۱۳۹۹) در این رابطه بند را آب داده و اعتراف می کند: «حضور گروسی در ایران هر چند به گفته مقامات ایرانی ربطی به فعال شدن مکانیسم ماشه از سوی آمریکا ندارد اما در واقع با این موضوع ارتباط مستقیم دارد».
بهرحال آنچه که از این عقب نشینی مقطعی رژیم می توان استنتاج نمود، این واقعیت است که مواضع کنونی آژانس بین المللی اتمی و بویژه از سوی رئیس کنونی آن با همتاهای قبلی خود که عموما بر پاشنه مماشات با رژیم آخوندی می چرخیدند، بسیار متفاوت است.
براین اساس میتوان پیش بینی نمود که با باز شدن سر کلاف مخفی کاری های رژیم طی پروسه تحقیقات و بازرسی های آتی، موضوع در منطق خود به باز شدن سوالات و ابهامات بیشتر راه برده و بدین سان رژیم آخوندی برای سالیان سال تحت نظارت آژانس انرژی اتمی و جامعه بین المللی قرار بگیرد.
این همان دوراهی «مرگ یا خودکشی» برای پروژه های اتمی ولی فقیه است.