سخن روز
جنگوجدال بر سر آنچه که خود روحانی اسم آن را گشایش اقتصادی گذاشته، بالا گرفته و مجلس ارتجاع یکی از صحنههای ظهور و بروز این جنگ بود. این طرح بهطور خلاصه از این قرار است که رژیم میخواهد ۲۲۰میلیون بشکه نفت را بهصورت پیشفروش بهمردم و بخش خصوصی از قرار هر بشکه ۹۴۵هزار تومان معادل ۴۲دلار بفروشد و پول آن را دو سال بعد با سود ۱۹درصد پس بدهد.
روشن است که این تصمیم بهمنظور مقابله با کاهش شدید ذخایر ارزی دولت و کسری هنگفت بودجه است. وعدهیی هم که دولت بهخریداران میدهد هیچ پایهیی ندارد و معلوم نیست بعد از دو سال چه چشماندازی وجود دارد که دولت بتواند نفت صادر کند و طلبات مردم را بهخودشان برگرداند.
شیادی روحانی این بار با سران دو قوه نظام
روحانی روز یکشنبه ۱۹مرداد در جلسه ستاد هماهنگی اقتصادی دولت، با بیان امتیازات و برکات اقتصادی این طرح گفت: «در جلسه شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا، این پیشنهاد از سوی ستاد اقتصادی دولت مطرح شده و ضمن استقبال از این طرح، تصمیمات لازم جهت نهایی شدن آن اتخاذ شد».
اما در جلسهٔ علنی مجلس ارتجاع در روز یکشنبه ۲۶مرداد فاش شد که حرف روحانی مبنی بر اینکه سران دو قوه دیگر از این طرح دولت استقبال کردهاند دروغ بوده و حتی در همان جلسهٔ سران سه قوه، قالیباف و رئیسی بهروحانی اعتراض کردهاند که چرا او طرح کذایی را قبل از طرح در این شورا علنی و رسانهیی کرده است؟! سپس قرار شد این طرح ابتدا در مجلس مورد بررسی قرار بگیرد و اگر تصویب شد، اجرایی شود.
در جلسهٔ روز یکشنبه مجلس، یکی از نمایندگان بهنام ابوترابی گفت: «رؤسای قوای مقننه و قضاییه در نامهیی بهخامنهای مخالفت خود را با تصمیم دولت درباره فروش اوراق سلف نفتی در بورس اعلام کرده و تأکید داشتند که این کار دولت خلاف آن چیزی است که در جلسه سران قوا مطرح شده است.
قرار بود مردم مختار برای فروش اوراق در هر لحظهای باشند اما دولت پول را از مردم میگیرد اما پرداخت آن را بهدو سال بعد موکول کرده که این یعنی موضوع بر گردن دولت بعدی میافتد».
اگر چه بعداً رئیسی نوشتن نامه بهخامنهای چه فرداً و چه در مشارکت با قالیباف را تکذیب کرد، اما این تکذیب نه تنها تغییری در نفس بحران حادی که گریبانگیر رأس رژیم شده، ایجاد نمیکند بلکه بلکه نشان میدهد بحران آنچنان بزرگ است که پرتاب آن روی میز خامنهای او را به واکنش واداشته و به رئیسی گفته است که آن را از اساس تکذیب کن تا من مجبور به ورود به این بحران و باز کردن روی آن نشوم.
انفجار مهیب در بورس
در پی از پرده بیرون افتادن ماهیت این طرح و سایر واگذاریهای مشابه در بورس، بازار سهام از اواخر هفته گذشته روند ریزشی گرفت و شاخص کل بورس تهران در معاملات یکشنبه با یک ریزش سنگین و بیشترین کاهش مقداری و سومین کاهش درصدی (منفی ۴.۷۱ درصد) شاخص کل در تاریخ بازار سرمایه مواجه شد.
روزنامه ابتکار ۲۶مرداد هم اعتراف کرد: «بورس در ایران بهرنگ قرمز در آمده است و بعد از ماهها صعود حالا نه تنها ترمز گرفته که دنده عقب هم میرود».
این روزنامه نسبت بهانفجار بمب بورس هشدار داد: «دولت سرنوشت رفتار اشتباه در فشردن فنر بنزین را در آبان۹۸ دیده است و حالا که فنرهای بسیاری فشردهاند، هر رفتاری که منجر بهتقویت شکلگیری بمب بورسی و اشتعال فتیله آن شود، یک خودکشی جمعی برای اقتصاد و جامعه و بهتبع آن امنیت خواهد ساخت».
آخوند موسوی لارگانی عضو هیأترئیسه مجلس ارتجاع نیز در توئیتر خود گفت: «اتفاقاتی که در بازار بورس در حال رقم خوردن است، عادی نیست... نمیشود سهامداران خرد را که عمدتاُ اقشار عادی مردمی هستند بهبورس کشاند و تا ۳۰درصد سرمایه آنان را پودر کرد».
در پی ریزش بیسابقه بازار بورس، کاربران شبکه اجتماعی توئیتر با پیوستن بههشتگ بورس، نسبت بهآن واکنش نشان داده و آن را در ترند جهانی قرار دادند و هر لحظه بر شمار مطالب آن افزوده میشود.
در این کارزار اینترنتی، کاربران با درج یادداشتهای افشاگرانه ماهیت طرح شیادانهٔ روحانی را برملا کردند. در هشتگ بورس از جمله نوشته شده:
کاری که وعده گشایش روحانی با بورس کرد، جهانگیری با دلار نکرد.
به جمهوری اسلامی اعتماد نکنید. پولتان را بهدزد نسپارید.
جمهوری اسلامی حتی نمیتواند هر بشکه نفت را ۱۰دلار بفروشد ولی با وقاحت تمام میخواهد هر بشکه را ۹۴۵هزار تومان معادل (۴۲دلار) در بورس بهمردم قالب کند. بشکه نفت برابر ۱۵۹لیتر است یعنی هر لیتر نفت برای خریداران ۶هزار تومان (دو برابر بنزین) آب میخورد، گول این شارلاتانها را نخورید.
مرگ بر اثر خفگی اقتصادی یا بر اثر انفجار اجتماعی؟
در واکنش بهاین خشم عمومی و بیم از انفجار آن، تضاد میان مجلس و دولت را تشدید شده است. یکی از نمایندگان مجلس بهنام دلخوش در جلسهٔ روز یکشنبهٔ مجلس گفت: «با این روندی که داریم پیش میرویم مجلس دارد مسلوبالاختیار میشود».
این نماینده با بیان اینکه سران سه قوه با هم بنشینند و این موضوع را تصویب و اجرایی کنند و در قانونگذاری ورود پیدا کنند، ممکن است مثل قضیهٔ بنزین پیش بیاید. وی افزود: «من با صدای رسا عرض میکنم، ای مردم ایران مجلس تا الآن هیچ اطلاع دقیقی از این تصمیمگیری ندارد حواستان باید جمع باشد مثل بازار بورس وارد نشویم بعد فردا مردم گرفتار بشوند بگوییم باید تصمیم بگیریم که چه باید بکنیم».
کاملاً روشن است که وحشت از این است که عواقب این قضیه و این چپاول ۱۹۰هزار میلیارد تومانی، جرقهٔ قیام شود و آتش آن دامن رژیم را بگیرد. اما از طرف دیگر روحانی نیز در جلسهٔ هیأت دولت (۲۲مرداد) ضمن اذعان بهبیراهحلی گریبانگیر نظام با کلافگی گفت: «آن کسی که بهطرح دولت ایراد میگیرد لطفاً بگوید راهحل آن چی هست با فحاشی که کار درست نمیشود».
به این ترتیب رژیم در یک بنبست و شرایط خفهکنندهٔ اقتصادی گرفتار شده که از یکسو یا باید نظارهگر فلج کامل و خفگی اقتصادی خودش باشد، یا باز هم با مکیدن آخرین قطرات رمق اقتصادی مردم، چند صباحی دیگر سر کند و البته در این شق هم خود را در معرض انفجار اجتماعی که بهقول روزنامههای حکومتی مهیبتر از انفجار بیروت خواهد بود، قرار میدهد.