سخن روز
روز پنجشنبه ۱۲تیرماه بار دیگر ارزش ریال سقوط کرد و قیمت هر دلار در بازار ارز تهران به ۲۰هزار و ۸۴۰تومان رسید و سکه بهار آزادی نیز حدود ۹میلیون تومان خرید و فروش شد.
نرخ ارز در روز جمعه ۳۰خرداد، ۱۸هزار و ۸۰۰تومان بود و طی کمتر از ۲هفته بیش از ۲۰درصد افزایش یافته و به بیان دیگر، ارزش پول کشور و قدرت خرید حقوقبگیران و مردم محروم طی تنها ۲هفته، ۲۰درصد کاهش یافته و مردم تنها طی ۲هفته ۲۰درصد محرومتر شدهاند.
توجیهات ضدونقیض روحانی
حسن روحانی روز ۳تیرماه در جلسهٔ ستاد هماهنگی اقتصادی دولت، افزایش نرخ ارز را موقتی و گذرا خواند و «برخی تحرکات و عملیات روانی در عرصه بینالمللی» علیه رژیم و همچنین «ایجاد یک نگرانی غیرواقعی در بین مردم» را از «عوامل اصلی آشفتگی و نوسانات اخیر در بازار ارز» دانست.
همچنین روحانی و برخی دیگر از اعضای دولت او قطعنامهٔ شورای حکام و ارائهٔ قطعنامه توسط دبیرکل ملل متحد به شورای امنیت را دلیل افزایش نرخ ارز عنوان کردهاند.
معلوم نیست این ادعا که فشارهای سیاسی و دیپلماتیک موجب جهش نرخ ارز شده را بایستی باور کرد یا ادعای پیروزی رژیم در اجلاس اخیر شورای امنیت و شکست طرح آمریکا را؟ اگر ادعای اخیر و ارتباط مستقیم تحولات سیاسی و دیپلماتیک با نرخ ارز واقعیت داشته باشد، میبایستی اکنون شاهد کاهش نرخ ارز و افزایش بهای پول ملی میبودیم. در حالی که طی این روزها واقعیت جز این بوده است.
شاخصهای ورشکستگی اقتصادی
سقوط آزاد ارزش پول کشور، گویاترین شاخص ورشکستگی اقتصاد کشور است. خود روحانی در یک سخنرانی ناخواسته و زیر فشار اجبارات به این ورشکستگی اعتراف کرد و گفت که در شرایط فشار فوقالعاده تحریم، درآمد رژیم در این سالها ۵۰میلیارد دلار یعنی ۸۷۰هزار میلیارد تومان کم شده و این ۲برابر بودجه پارسال و ۳۰۰هزار میلیارد تومان بیشتر از کل بودجهٔ امسال رژیم است.
روحانی بهصراحت افزود: «هر دولتی اگر در دنیا بود در این شرایط بهزانو در میآمد» اما «رهبری معظم همکاری کردند و کمک کردند و حمایت کردند» و «شرایط زندگی شرایط قابلتحمل» شده است! منظورش این است که رژیم بهجای کوتاهآمدن از سرکوب و تروریسم و جنگافروزی و پروژههای اتمی، زانو بر گردن و گردهٔ مردم ایران گذاشته است.
شاخصهای دیگری نیز بیانگر ورشکستگی اقتصادی تمامعیار رژیم است. بهموازات کاهش ارزش پول کشور، بهنوشتهٔ روزنامههای رژیم حجم وحشتناک نقدینگی به ۲۶۵۱هزار میلیارد تومان رسیده است. بنا به همین گزارشها، ۲عامل علت افزایش نقدینگی است: چاپ اسکناس و استقراض دولت از بانک مرکزی. این در حالی است که روحانی روز ۸تیرماه در جلسهٔ ستاد کرونا با وقاحت خاص خود گفت: «تا امروز یک ریال از بانک مرکزی ما استقراض دولت نکرده نه در ۹۷ نه در ۹۸ نه در ۹۹ انشاالله تا پایان سال هم ما استقراض نخواهیم داشت».
از سوی دیگر تا سال گذشته گفته میشد که روزانه یک هزار میلیارد تومان به نقدینگی اضافه میشود، اما روزنامهٔ حکومتی دنیای اقتصاد(۱۲تیر) گزارش داد که این رقم در حال حاضر ۲هزار میلیارد تومان است یعنی در عرض یک سال با یک رشد سرطانی، نقدینگی ۲برابر شده است.
نتیجهٔ قهری رشد پرشتاب نقدینگی، افزایش لجامگسیختهٔ تورم و قیمت همهٔ کالاهاست که خود رژیم بیشترین سهم را در آن دارد. از جمله افزایش جهشوار قیمت همهٔ کالاها و خدمات که در انحصار دولت است از سوخت تا آب و برق و بلیط اتوبوس و قطار تا صادرات مواد غذایی مایحتاج مردم، برای تأمین ارز جهت تأمین هزینههای سرکوب و صدور تروریسم و تا فساد بیحد و حصری که در تمام دستگاههای حکومتی جاری است.
فشار اقتصادی، سیاست عامدانهٔ رژیم
سیاست رژیم تاکنون چنین بوده که با گران کردن بنزین و برق و نان و با میدان دادن به کرونا خواسته است راه نفس مردم را ببندد. اما بهنظر میرسد اکنون خودش از پیآمد این سیاست وحشت کرده است.
ربیعی، سخنگوی دولت، در نشست خبری روز ۱۰تیرماه با اشاره به «آثار و علائم بهحرکت در آمدن جریانهای ناامنکننده داخل کشور» وحشتزده افزود: «ما داریم مشاهده میکنیم از سوی بدخواهان کشورمان ما یک وضعیت بیسابقهای را در این دوره تاریخی داریم... در کنار اینها عملیات روانی گسترده هم در کشور دارد صورت میگیرد».
واقعیت این است که از زیر خاکستر مرگبار کرونا و فشارهای خردکنندهٔ اقتصادی، آتش قیام هر روز گداختهتر از روز پیش میشود؛ آتشی که دیر یا زود و البته زود، زبانه خواهد کشید و ارتش گرسنگان و آزادیستان، رژیم فاسد و ایرانستیز و ضدبشر را بهزانو درخواهد آورد.